عاشورا روز ظهور

http://montazer39.loxblog.com/upload/m/montazer39/image/alhowra__a_tears_by_al_kazem__wwwshiapicsir_20091229_1773515824.jpg

عاشورا روز ظهور

درباره روز قيام و ظهور حضرت، روايات مختلفي وارد شده است. که در آنها، روز نوروز، عاشورا، شنبه و يا جمعه، روز ظهور معرفي شده است.

البته از آن جايي که نوروز، طبق سال شمسي و عاشورا، بر اساس سال قمري محاسبه مي‏شود، يکي شدن اين دو روز امکان‏پذير است و هم زماني اين دو روز با جمعه يا شنبه نيز ممکن است.

اما رواياتي که روز ظهور را، دو روز از هفته بيان کرده، قابل توجيه است؛ يعني، در صورت صحيح بودن سند اين روايات، احاديث روز جمعه به روز «ظهور» و روايات روز شنبه به روز «استقرار و تثبيت قيام حضرت و نابودي مخالفان» تفسير مي‏شود. البته روايات روز شنبه، از نظر سند مورد تامل و بررسي است؛ ولي روايات روز جمعه از اين نظر ايرادي ندارد. [1]  اما آنچه مهم است، اين که قيام حضرت ولي عصر (عج)، مصادف با روز شهادت سيدالشهداء (ع) است و اين مطلب ما را به ارتباط ويژه صاحبان اين دو قيام رهنمون مي‏سازد.

امام محمد باقر (ع) فرموده است: «کاني بالقائم يوم عاشورا يوم السبت قائماً بين الرکن و المقام و بين يديه جبرئيل ينادي: البيعة لله فيملأها عدلا کما ملئت ظلما و جورا؛ [2]  گويا حضرت قائم (عج) را مي‏بينم که روز عاشورا، روز شنبه بين رکن و مقام ايستاده و جبرئيل پيش روي او ندا مي‏کند: بيعت براي خدا است. پس زمين را پر از عدل مي‏کند؛ همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود».

امام جعفر صادق (ع) نيز مي‏فرمايد: «ان القائم صلوات الله عليه ينادي باسمه ليلة ثلاث و عشرين و يقوم يوم عاشورا يوم قتل فيه الحسين بن علي (ع)؛ [3]  قائم - درود خدا بر او باد در شب بيست و سوم ماه رمضان، به نام [شريفش‏] ندا مي‏شود، و درروز عاشورا، روزي که حسين بن علي (ع)، در آن کشته شد، قيام خواهد کرد».

 


پي نوشته ها :

[1] چشم اندازي به حکومت مهدي(عج)، نجم الدين طبسي، ص 63.

[2] غيبة طوسي، ص 274؛ کشف الغمه، ج 3، ص 252؛ بحار الانوار، ج 52، ص 290.

[3] غيبة طوسي، ص 274؛ بحارالانوار، ج 52، ص 290.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،عاشورا روز ظهور،روز ظهور،عاشورا،روز عاشورا،ظهور در روز عاشورا، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 8 شهريور 1394
انتظار فرج و معناى صحیح آن‏ از منظر امام خمینی(ره)

انتظار فرج و معناى صحیح آن‏ از منظر امام خمینی(ره)

امام خمینی(ره) پرداخت صحیح به مقوله انتظار را موجب قدرت اسلام در دنیا بیان کردند و از همان آغاز جرقه های انقلاب اسلامی به مسئله تبیین مهدویت در جامعه اسلامی پرداختند.امام خميني (ره)

 

بنیانگذار انقلاب اسلامی در ابتدای انقلاب ایران وظیفه همه نهادهای مسئول در نظام را تمهید ظهور امام زمان(عج) می‌دانند، زمینه سازی را بالاتر از اعتقاد به انتظار بیان می‌کنند و این آرزو را مطرح می‌کنند که این فضا را باید نهادهای متولی به کشورهای دیگر هم بکشانند.

وقتی نگاه امام خمینی‌(ره) را به حوزه آینده مورد تعمق قرار می‌دهیم، بحث افق آینده جامعه و مهدویت را پیوند عمیق می‌دهند، فرهنگ جامعه را مبتنی بر مهدویت طراحی می‌کنند.

امام خمینی‌(ره) عبادتی را که روح مهدویت در آن نباشد، و روح جامعه سازی مهدوی در آن دیده نشود را عبادت در فضای اسلام آمریکایی معرفی می کنند و حتی انتظار برای فرج برای آن گروه‌ها و اقشاری از جامعه که صرفا در دعا خلاصه می‌کنند و حتی در آن امر به معروف و نهی از منکر و جهاد نفی می‌شود را اسلام آمریکایی عنوان می‌کنند‌.

در ادامه این نوشتار به نگاه امام خمینی‌(ره) در تعریف انتظار صحیح و برداشت‌ها و پاسخ‌های ایشان به مقوله انتظار فرج امام زمان‌(عج) می‌پردازیم‌.

 

تعریف انتظار از منظر امام خمینی‌(ره)
امام خمینی‌(ره) انتظار فرج با توجه به آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصوم‌(علهیم‌السلام) تعریف کردند به طوری که بعد از چندین سال از رحلت‌شان این تعریف مورد قبول تمام آینده پژوهان و کارشناسان عرصه معارف مهدویت است‌؛ انتظار یعنی امید تحقق یک هدف مقدور. این انتظار در قالب فردی و اجتماعی و تاریخی و نیز به شکل حق و باطل قابل فرض است و در واقعیت هم وجود دارد. انتظار باید انسان را به هویت‌های جمعی و تاریخی پیوند بزند و در او تحول بیافریند. انتظار، مبدأ تحول است. از منظر نظام ولایت، انتظار توسعه ولایت است.

ایشان در یکی سخنرانی های خود در سالروز میلاد امام زمان (عج) به برداشت های مختلف از فرهنگ انتظار در در عصر حاضر پرداختند و انتظار صحیح را از ناصحیح جدا کردند.

 

برداشت‌های غلط از مفهوم انتظار
بعضی‌ها انتظار فرج را به این مى‏دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام اللَّه علیه- را از خدا بخواهند. این‌ها مردم صالحى هستند که یک همچو اعتقادى دارند. این‌ها به تکالیف شرعى خودشان هم عمل مى‏کردند و امر به معروف و نهی از منکر هم مى‏کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کارى ازآنها بر نمى‏آمد و توانایی آن‌ها به همین مقدار بود، امام خمینی (ره) این نوع نگاه را که تنها به اندکی امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شود را انتظار صحیح و معقول نمی دانند .
برخی انتظار فرج را مى‏گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه مى‏گذرد ، بر ملت ما چه مى‏گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‏هاى خودمان را عمل مى‏کنیم، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللَّه، درست مى‏کنند؛ دیگر ما تکلیفى نداریم.

گروهی می گفتند که خوب، باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهى از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کارى مى‏خواهند بکنند؛ گناه‏ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.

دسته‏اى از این بالاتر ، مى‏گفتند: باید دامن‏زد به گناهان، مردم را به گناه دعوت کرد تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام اللَّه علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏اى بودند که البته در بین این دسته، منحرف‌هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف‌هایی هم بودند که براى مقاصدى به این دامن‏مى‏زنند.

 

پاسخ امام خمینی(ره) به کسانی که معنای انتظار را نفهمیدند
امام خمینی (ره) در تفسیر برخی از پیامدهای این گونه نظریات و اشاعه در جامعه اسلامی اعلام خطر جدی کردند، در مقابله با کسانی که انتظار فرج را غلط در جامعه بیان می کنند .

ایشان پیامدهای این نوع نگاه را قانع شدن به وضع موجود و عدم کوشش برای تحقق وضعی برتر، ناامیدی و پذیرش شکست در حوزه فرد و اجتماع، مشکل‌تر ساختن حرکت و قیام امام زمان (عج) چرا که هر چه فساد و تباهی بیشتر شود، کار امام زمان (عج) در مبارزه با سخت‌تر و طولانی می‌گردد عنوان کردند.

امام خمینی (ره) تاکید می کنند: "ما اگر دستمان مى‏رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعى ماست، منتها ما نمى‏توانیم. این است که حضرت عالم را پر از عدالت می کند؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید".

 

توطئه دین از سیاست جداست بدترین برداشت غلط از فرهنگ انتظار است

امام خمینی (ره) رهبر بیداری اسلامی که امروز بعد از بیست و سه سال از رحلت ایشان جوامع مسلمان دنیا با پیروی از بیانات ایشان به دنبال راندن استکبار از کشورهای خودشان هستند، امام خمینی (ره) در همان سالها حایتشان از حضور قدرت‌های بزرگ در تبلیغ معناى غلط از انتظار و مهدویت خبر دادند ، همان طور که به ملت‌ها تزریق کرده بودند، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت‌های دنیا که سیاست کار شما نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آن‌ها از خدا می ‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال این‌ها و آن‌هایی که اذناب این‌ها هستند و این‌ها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان‌ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این‌ها را بازى دادند و گفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها ؟
لذا راه مقابله با جریان های انحرافی حرکت در مسیر صحیح فکر مهدوی است ، ارائه راه آینده شناسی عمیق امام(ره) به مراکز مختلف آینده پژوهی، فرهنگی ، مدیریتی است.

 

انتظار سازنده چگونه محقق خواهد شد
علم و بصیرت در دین ، در مقابل کج اندیشی ها و برداشت‌های غلط، تقوا در مقابل هوی و هوس، علم و بصیرت در حوزه سیاست و اجتماع برای تشخیص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملکرد سیاست بازان، پیروی از علمای راستین که مصداق نایبان عام امام زمانند از جمله راهکارها برای این قضیه است که امام خمینی (ره) تاکید داشتند.

مسئله انتظار نباید فقط صرف یک دعا برای امام زمان(عج) باشد،انتظاری که ما دعا بکنیم و نتوانیم یک حرکت اجتماعی وسیع را سامان بدهیم، لذا اگر بخواهیم مبتنی بر شعار امام خمینی (ره) حرکت کنیم باید جامعه زمینه ساز باشیم .

رهبر معظم انقلاب هم همین نگاه را دارند، لذا رهبری می فرمایند؛ " مبتنی بر حکومت امام زمان (عج) امروز خود را بسازید و بنا کنید." یعنی افق کجاست؟ مدیریت باید مبتنی بر مهدویت باشد.

همان طور که در روایات ائمه معصوم (علیهم السلام) داریم؛ حرکت امام زمان(عج) مانند امور دیگر، روال طبیعی دارد و قرار نیست همه امور، معجزه آسا صورت پذیرد . امام صادق(ع) «لو قد خرج قائمنا(علیه‌السلام) لم بکن الا العلق و العرق و النوم علی السروج ؛ قائم ما قیام کند ، جز عرق ریختن و خواب( از فرط خستگی و مبارزه پی در پی ) بر روی زین‌ها نیست .»

انّ اهل زمان غیبته و القائلین بامامته و المنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان ... اولئک المخلصون حقّاً و شیعتنا صدقاً و الدّعا الی دین الله سرّاً و جهراً ... آنان خستگی ناپذیر، در آشکار و نهان دیگران را به دین خدا فرا می‌خوانند.

پی نوشت:

صحیفه امام ج‏21 17
صحیفه امام ج‏21 ص 17



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،انتظار فرج, انتظار, فرهنگ انتظار, امام خميني, مفهوم انتظار ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 8 شهريور 1394
تحقق اهداف عاشورا با قيام مهدي

http://img.tebyan.net/Big/1390/04/2074313613925414422617164165412178017514556.jpg

تحقق اهداف عاشورا با قيام مهدي

امام حسين(ع) با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پيامبر اکرم (ص) و از بين بردن بدعتهايي که در نتيجه حاکميت بني اميّه در دين ايجاد شده بود قيام کردند و در طول مسير مدينه تا کربلا ضمن اشاره به انگيزه قيام شان فرمودند:

من به منظور ايجاد اصلاح در امّت جدم رسول خدا (ص) قيام کرده‏ام مي‏خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به همان سيره و شيوه مرسوم جدّم پيامبراکرم(ص) و پدرم علي‏بن ‏ابي ‏طالب(ع) عمل مي‏کنم. [1] .

آن حضرت در نامه‏اي به بزرگان قبايل بصره تصريح مي‏کنند:

من شما را به کتاب خدا و سنّت پيامبرش دعوت مي‏کنم. در شرايطي که اکنون ما زندگي مي‏کنيم سنت رسول خدا(ص) از بين رفته و به جاي آن بدعت و احکام و ارزشهاي غير اسلامي نشسته است مرا بپذيريد و به ياري من برخيزيد. شما را به راه ارشاد و رستگاري هدايت خواهم کرد. [2] .

از مجموعه اين گونه ازسخنان امام حسين (ع) اهداف والاي نهضت عاشورا به‏خوبي روشن مي‏شود که احياي قرآن، احياي سنت نبوي و سيره علوي، از بين بردن کج‏رويها، حاکم ساختن حق، حاکميّت بخشيدن به حق‏پرستان، از بين بردن سلطه استبدادي حکومت ستمگران، تأمين قسط و عدل در عرصه‏هاي اجتماعي و اقتصادي و... از جمله آنهاست.

از طرف ديگر وقتي اهداف قيام منجي عالم بشريت و ويژگيهاي حکومت جهاني آن حضرت را مورد بررسي قرار مي‏دهيم همين اهداف و انگيزه‏ها حتي با تعابير مشابه با تعابير به‏کار رفته در مورد نهضت حسيني قابل مشاهده است.

حضرت علي بن ابيطالب(ع) در توصيف سيره حکومتي امام مهدي(ع) مي‏فرمايند:

هنگامي که ديگران هواي نفس را بر هدايت مقدم بدارند او [مهدي موعود (ع)] اميال نفساني را به هدايت بر مي‏گرداند و در شرايطي که ديگران قرآن را با رأي خود تفسير و تأويل خواهند کرد او آراء و عقايد را به قرآن باز مي‏گرداند. او به مردم نشان خواهد داد که چگونه مي‏توان به سيره نيکوي عدالت رفتار کرد و او تعاليم فراموش شده قرآن و سيره نبوي را زنده خواهد ساخت. [3] .

امام باقر(ع) در روايتي مي‏فرمايند:

قائم آل محمّد(ص) مردم را به سوي کتاب خدا، سنّت پيامبر(ص) و ولايت علي بن ابي طالب (ع) و بيزاري از دشمنان آنان دعوت خواهد کرد. [4] .

امام صادق (ع) مي‏فرمايند:

حضرت مهدي(ع) تمام بدعتهاي ايجاد شده در دين را در سرتاسر جهان از بين خواهد برد و در مقابل، تک ‏تک سنتهاي نبوي را به اجرا در خواهد آورد. [5] .

آن حضرت در جاي ديگر ضمن تصريح به اين حقيقت که امام مهدي(ع) بر طبق سيره و روش رسول اکرم(ص) عمل خواهد کرد؛ درباره اصلاحات انجام شده توسط آن حضرت چنين مي‏فرمايد:

قائم آل محمّد(ص) به همان شيوه‏اي که پيامبر اکرم(ص) رفتار مي‏کردند رفتار خواهد کرد آنچه از نشانه و ارزشها و شيوه‏هاي جاهليت که باقي مانده‏اند از ميان برمي‏دارد و پس از ريشه کن کردن بدعتها احکام اسلام را از نو حاکميّت مي‏بخشد. [6] .

امام صادق(ع) در زمينه نوع قضاوت و داوري و برخورد آن حضرت با ظلم و ستم نيز مي‏فرمايند:

چون قائم ما قيام کنند در بين مردم به عدالت داوري خواهند کرد و در زمان او بساط ستم و بيداد از روي زمين جمع خواهد شد و راهها امن شده... و هر صاحب حقّي به حقّ خود دست خواهد يافت و احکام و ارزشهاي حيات‏بخش ديني در سرتاسر جامعه حاکميّت پيدا خواهد کرد. [7] .

نتيجه آن که علاوه بر مشترک بودن اهداف نهضت عاشورا با قيام امام مهدي(ع) در زمان حکومت جهاني حضرت ولي عصر (ع) بذرها و نهالهاي غرس شده در جريان قيام کربلا به بار خواهد نشست و به برکت آن، جهان پر از عدل و داد خواهد شد و تمام اهداف انبياي الهي از آدم تا خاتم تحقق خواهد يافت و بشر طعم واقعي صلح و امنيّت و سعادت را خواهد چشيد.

 


پي نوشته ها :

 [1] بحارالانوار، ج45، ص6.

[2] حياةالإمام‏الحسين(ع)، ج2، ص264.

[3] بحارالانوار، ج51، ص130.

[4] الزام‏الناصب، ص177.

[5] ينابيع‏الموّدة، ج3، ص62.

[6] بحارالانوار، ج52، ص352.

[7] همان، ص338.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،تحقق اهداف عاشورا با قيام مهدي،عاشورا،قیام مهدی،اهداف عاشورا،تحقق اهداف،تحقق اهداف عاشورا،قیام، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 8 شهريور 1394
آیا قاتلان امام حسین به دست امام زمان کشته می شوند؟

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-08/18/hazrat%20ghasem%20lllll.jpg

آیا قاتلان امام حسین به دست امام زمان کشته می شوند؟

از اخبار اهل بیت (ع) چنین استفاده مى شود که امام زمان(عج) اولادزاده هاى قاتلان حضرت سید الشهدا(ع) را که به ظلم و ستم پدران و اجداد خود راضى هستند، و به آن افتخار کرده و از روى نیت و گفتار و عمل به آنها شریک باشند، خواهد کشت.

 

اما نسبت به قاتلان آن حضرت دلیل قطعى به ما نرسیده که آنها را زنده مى فرماید و از آنها انتقام مى کشد. اگر چه در روایات بسیارى که درباره رجعت وجود دارد، آمده است که خداوند عده اى از کفار را زنده مى فرماید تا سلطنت آل محمد(ص) را ببینند، و از آنها انتقام کشیده مى شود، و ممکن است قاتلان سیدالشهداء(ع) هم جزء آنها باشند.

بنابراین ازجمله روایاتى که به انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین(ع) تصریح دارد، روایتى است که ابوحمزه ثمالى نقل مى کند که: از امام باقر(ع) پرسیدم: یابن رسول الله! مگر شما ائمه، همه (قائم) نیستید؟ فرمود: بلى. عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان(ع) را (قائم) نامیده اند؟ فرمود: (چون جدم امام حسین(ع) شهید گردید، فرشتگان، به درگاه الهى نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا قاتلان بهترین بندگانت، و زاده اشرف برگزیدگانت را به حال خود وامى گذارى؟ خداوند به آنها وحى فرستاد که اى فرشتگان من! آرام گیرید به عزت و جلالم سوگند از آنها انتقام خواهم گرفت، هرچند بعد از گذشت زمان ها باشد. 

آنگاه پروردگار عالم، امامان از اولاد سیدالشهدا(ع) را به آنها نشان داد و فرشتگان مسرور و شاد گشتند، یکى از آنها ایستاده بود و نماز مى خواند، خداوند فرمود: (بذلک القائم انتقم منهم) یعنى، به این قائم از آنها انتقام مى گیریم). (۱) 
پی نوشت:
(۱) علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۲۹.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،امام حسین, امام زمان, قاتلان امام حسین, قائم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 8 شهريور 1394
عکس های دنیا درآخرالزمان
چهل نشانه از آخرالزمان

http://www.jc313.ir/uploads/posts/1373637741_1373636688641538_large.jpg

چهل نشانه از آخرالزمان

معنای آخـــرالزمان

در مورد آخر الزمان چند معنا ذکر شده:

معنای اول:

از دوران حضرت آدم تا قیامت را آخرالزمان گفته اند.

در روایاتی آمده از امام باقر علیه السلام که قبل از حضرت آدم ، آدم های دیگری هم بودند. و حتی روایت شده که پنجاه و اندی نسل آدمی قبل از حضرت آدم آمده اند و منقرض شده اند.

دلیل دیگر هم آیه ی سوره بقره است که ملائکه برای خلق انسان به خدا اعتراض می کنند. ظاهرا نمونه هایش را دیده اند.

در هرصورت وجه تسمیه شاید به این دلیل است که این دوره دوره ی آخر است.

معنای دوم:

دوران پیغمبر تا قیامت.

پیغمبر آخرالزمان، یعنی پیغمبری که در آخر الزمان است یعنی منتهی به قیامت است.

معنای سوم:

دوران پس از امام عصر تا قیامت.

 

 


روایاتی که ذکر می کنیم نشانه های آخر الزمان را بیان کرده اند،

 

پیغمبر اعظم خطاب به ابن مسعود ( یکی از اصحاب ) فرمودند:

ابن مسعود ! بعد از من اقوامی می آیند که:

اول: بهترین و رنگارنگ ترین غذاها را می خورند.

دوم: بیرون از منزل آنطور که زن برای شوهرش زینت می کند زینت می کنند.

سوم: مرد ها مانند زنان آرایش می کنند.

چهارم: رفتار و منششان مانند رفتار پادشاهان، با تکبر و تفاخر خواهد بود. ( این ها منافقان این امت اند )

چنین مردمی :

پنجم: اهل خوردن مواد مست کننده اند.

ششم: قمار باز اند.

هفتم: شهوت ران و از اجتماعات مسلمین به دور اند.

هشتم: از نمازهای شب و سحر ها و نماز صبح غافل اند.

خداوند در قرآن می فرماید:

« سپس در پى آنها جانشینانى آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت‏هاى (نفس) پیروى کردند، پس به زودى (سزا و کیفر) گمراهى خود را خواهند دید.»

« فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا »[۱]

ابن مسعود !

آن ها مانند خرزهره هستند که ظاهر و بویی زیبا و مزه ای تلخ دارند.

حکیمانه سخن می گویند ولی اعمالشان مرض است و مریضی ایجاد می کند.

« آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر قلب هایشان قفل زده شده است.»

ابن مسعود !

اگر کسی به خاطر اعمالش در آتش جاودانه شود دیگر این زندگی و نعمت هایش چه سودی برایش دارد.

مردم در آخر الزمان :

نهم: به ظواهر دنیا مشغول و از آخرت غافل اند.

دهم: قصر ( خانه های بسیار مجلل ) می سازند .

یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یَأْکُلُونَ طَیِّبَاتِ الطَّعَامِ وَ أَلْوَانَهَا وَ یَرْکَبُونَ الدَّوَابَّ وَ یَتَزَیَّنُونَ بِزِینَةِ الْمَرْأَةِ لِزَوْجِهَا وَ یَتَبَرَّجُونَ تَبَرُّجَ النِّسَاءِ وَ زِیُّهُمْ مِثْلُ زِیِّ الْمُلُوکِ الْجَبَابِرَةِ هُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّةِ فِی آخِرِ الزَّمَانِ شَارِبُوا الْقَهَوَاتِ لَاعِبُونَ بِالْکِعَابِ رَاکِبُونَ الشَّهَوَاتِ تَارِکُونَ الْجَمَاعَاتِ رَاقِدُونَ عَنِ الْعَتَمَاتِ‏ مُفَرِّطُونَ فِی الْغَدَوَاتِ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى‏ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا یَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَثَلُهُمْ مَثَلُ الدِّفْلَى زَهْرَتُهَا حَسَنَةٌ وَ طَعْمُهَا مُرٌّ کَلَامُهُمُ الْحِکْمَةُ وَ أَعْمَالُهُمْ دَاءٌ لَا تَقْبَلُ الدَّوَاءَ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها یَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَا یَنْفَعُ مَنْ یَتَنَعَّمُ فِی الدُّنْیَا إِذَا أُخْلِدَ فِی النَّارِ یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‏ یَبْنُونَ الدُّورَ وَ یُشَیِّدُونَ الْقُصُورَ .»[2

یازدهم: مساجد را زینت می دهند و در آن حتی معتکف هم می شوند ولی همتشان فقط دنیاست.

دوازدهم: خدایانشان شکم هایشان است. خداوند متعال می فرماید :

« و کاخ‏هاى مجلّل (و برکه و استخرها) بنا مى‏کنید شاید که جاودانه باشید؟! و چون (کسى را) به قهر بگیرید ظالمانه و جائرانه مؤاخذه مى‏کنید؟! پس از خدا پروا کنید و مرا اطاعت نمایید.»

« وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ‏ »[3]

همچنین می فرماید:

«پس آیا دیدى کسى را که معبود خود را هواى نفسش قرار داده و خدا او را روى علم خود (به کفر باطن و خبث سریره‏اش) و آگاهى وى، به حال خود رها کرده و بر گوش و قلب او مهر (شقاوت) نهاده و بر دیده (دل) او پرده کشیده؟! پس چه کسى است که او را بعد از خدا هدایت کند؟ آیا متذکر نمى‏شوید؟! »

« أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ »[4]

چنین فردی منافق است چرا که دینش هوای نفسش و خدایش شکمش است.

هر حلال و حرامی دلش بخواهد به سمت آن می رود.

خداوند می فرماید:

« و آنها (کافران) به زندگى دنیا شادند در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت جز بهره‏اى (ناچیز) نیست.»

« وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاعٌ »[5]

سیزدهم: محراب ها و قبله هایشان زنان هستند .

چهاردهم: شرف و عزت را در ثروت و مال اندوزی می دانند.

پانزدهم: تمام همتشان رسیدن به شکم هایشان است.

این مردم بدترین بدترین ها هستند و فتنه از این ها آغاز شده و به خودشان برمی گردند.

ابن مسعود !

سخن خداوند را بخوان:

«پس خبر ده آیا اگر آنها را سالیانى (از زندگى دنیا) برخوردار سازیم‏، سپس آنچه وعده داده مى‏شدند به سراغشان بیاید، آنچه بدان متنعّم بودند چه چیزى (از عذاب خدا) را از آنها باز مى‏گرداند؟ »

« أَ فَرَءَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ، ثُمَّ جَاءَهُم مَّا کاَنُواْ یُوعَدُونَ، مَا أَغْنىَ‏ عَنهُْم مَّا کاَنُواْ یُمَتَّعُونَ »[6]

شانزدهم: بدن هایشان سیر نمی شود.

هفدهم: قلب هایشان خاشع نمی شود.

ابن مسعود!

اسلام همانطور که در زمان ظهورش غریب بود در آخر الزمان هم غریب خواهد شد. پس خوشا به حال کسانی که در آخر الزمان غریب اند.

اگر کسی از شما در آخر الزمان چنین افرادی را دید به آن ها سلام ندهد و به تشییع جنازه شان و عیادت مریض هایشان نرود.

آن ها به دین و سنت شما متدین می شوند ولی در عمل با شما مخالفت می کنند. آن ها از من نیستند و من هم از آن ها نیستم.»

یَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَیَأْتِی مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ … یُزَخْرِفُونَ الْمَسَاجِدَ لَیْسَتْ هِمَّتُهُمْ إِلَّا الدُّنْیَا عَاکِفُونَ عَلَیْهَا مُعْتَمِدُونَ فِیهَا آلِهَتُهُمْ بُطُونُهُمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ‏ وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ‏ وَ مَا هُوَ إِلَّا مُنَافِقٌ جَعَلَ دِینَهُ هَوَاهُ وَ إِلَهَهُ بَطْنَهُ کُلَّ مَا اشْتَهَى مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ لَمْ یَمْتَنِعْ مِنْهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاعٌ‏ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَحَارِیبُهُمْ نِسَاؤُهُمْ وَ شَرَفُهُمُ الدَّرَاهِمُ وَ الدَّنَانِیرُ وَ هِمَّتُهُمْ بُطُونُهُمْ أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْأَشْرَارِ الْفِتْنَةُ مِنْهُمْ وَ إِلَیْهِمْ تَعُودُ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ اقْرَأْ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى‏ أَ فَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِینَ ثُمَّ جاءَهُمْ ما کانُوا یُوعَدُونَ ما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما کانُوا یُمَتَّعُونَ‏ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ أَجْسَادُهُمْ لَا تَشْبَعُ وَ قُلُوبُهُمْ لَا تَخْشَعُ یَا ابْنَ مَسْعُودٍ الْإِسْلَامُ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً کَمَا بَدَأَ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ مِمَّنْ یَظْهَرُ مِنْ أَعْقَابِکُمْ فَلَا یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فِی نَادِیهِمْ وَ لَا یُشَیِّعُ جَنَائِزَهُمْ وَ لَا یَعُودُ مَرْضَاهُمْ فَإِنَّهُمْ یَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِکُمْ وَ یُظْهِرُونَ بِدَعْوَاکُمْ وَ یُخَالِفُونَ أَفْعَالَکُمْ فَیَمُوتُونَ عَلَى غَیْرِ مِلَّتِکُمْ أُولَئِکَ لَیْسُوا مِنِّی وَ لَسْتُ مِنْهُم‏.»[7]

حضرت علی علیه السلام در بصره خطبه ای خواندند که در بخشی از آن تعدادی از نشانه های آخر الزمان را مطرح کرده اند که در ادامه ی نشانه های قبل ذکر می کنیم:

هجدهم: بسیاری از علماء و فقهاء از دنیا می روند.

نوزدهم: اشرار و سفیهان عمر های طولانی پیدا می کنند.

بیستم: امت پیغمبر صلی الله علیه و آله حق نماز را ضایع می کنند.

بیست و یکم: امانت داری کم و خیانت ها زیاد می شود.

بیست و دوم: شوخی و سرگرمی مردم ، به بدگوئی و ناسزا گفتن به پدرها و مادرهایشان صرف می شود.

بیست و سوم: صدای مردم به مشاجرات و خصومت ها در مساجد بالا می رود .

بیست و چهارم: مجالس مسجد مجالس تجارت می شود. ( تجارت در مال و مقام )

بیست و پنجم: کم فروشی در خرید و فروش زیاد می شود . ( مثلا عسل غیر طبیعی را با نام عسل طبیعی می فروشند و هزاران موارد دیگر )

بیست و ششم: گناهان مردم زیاد شده و کارهای نیک کم می شود و از عذاب الهی کسی نمی ترسد.

بیست و هفتم: به جای باران به گرمای تابستانی اضافه می شود ( کم آبی می شود و هوا هرروز گرم تر می شود )

بیست و هشتم: فرزندان مردم مایه ی اذیت و مصیبت می شوند.

بیست و نهم: قاضی ها اهل رشوه می شوند.

سی ام: زنان به دنبال رسیدن و استیفای حق خود می روند.

« وَ قَلَّتِ الْأَمَانَاتُ وَ کَثُرَتِ الْخِیَانَاتُ …‏ وَ تَفَاکَهُوا بِشَتْمِ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ وَ رَفَعُوا الْأَصْوَاتَ فِی الْمَسَاجِدِ بِالْخُصُومَاتِ وَ جَعَلُوهَا مَجَالِسَ لِلتِّجَارَاتِ وَ غَشُّوا فِی الْبِضَاعَاتِ وَ لَمْ یَخْشَوُا النَّقِمَاتِ وَ أَکْثَرُوا مِنَ السَّیِّئَاتِ وَ أَقَلُّوا مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ عَصَوْا رَبَّ السَّمَاوَاتِ وَ صَارَ مَطَرُهُمْ قَیْظاً وَ وَلَدُهُمْ غَیْظاً وَ قَبِلَتِ الْقُضَاةُ الرُّشَاءَ وَ أَدَّتِ الْحُقُوقَ النِّسَاءُ.»[8]

سی و یکم: حیاء کم می شود.

سی و دوم: امور پنهان و پوشیده ، آشکار می شود.

سی و سوم: پرده ها کنار می رود.

سی و چهارم: گرفتاری ها و سختی ها زیاد می شود.

سی و پنجم: افق سیاه می شود.

سی و ششم: راه ها نا امن و خطر ناک می شود.

سی و هفتم: مردم به فساد کشیده می شوند.

سی و هشتم: مردم از قناعت بدشان آمده و از آن دوری می کنند.

سی و نهم: اسرار مردم بر ملا می شود.

چهلم: اشرار زیاد و انسان های نیک کم می شوند.

« … وَ قَلَّ الْحَیَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ أَظْلَمَ الْهَوَاءُ وَ اسْوَدَّ الْأُفُقُ وَ خِیفَتِ الطُّرُقُ وَ اشْتَدَّ الْبَأْسُ وَ انْفَسَدَ النَّاسُ وَ قَرُبَتِ السَّاعَةُ وَ شُنِئَتِ الْقَنَاعَةُ وَ کَثُرَتِ الْأَشْرَارُ وَ قَلَّتِ الْأَخْیَارُ وَ انْقَطَعَتِ الْأَسْفَارُ وَ ظَهَرَتِ الْأَسْرَارُ… »[9]

 

 


[۱]. مریم : ۵۹ .

[2]. مکارم الأخلاق  ۴۴۹ الفصل الرابع فی موعظة رسول الله ص لابن مسعود .

[3]. شعراء ۱۲۹٫

[4]. الجاثیة : ۲۳ .

[5]. الرعد : ۲۶ .

[6]. شعراء ، ۲۰۵ .

[7]. مکارم الأخلاق       ۴۴۹     الفصل الرابع فی موعظة رسول الله ص لابن مسعود .

[8]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل    ج‏۱۱    ۳۷۷     ۴۹ باب جملة مما ینبغی ترکه من الخصال المحرمة و المکروهة

[9]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل    ج‏۱۱    ۳۷۷     ۴۹ باب جملة مما ینبغی ترکه من الخصال المحرمة و المکروهة



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،آخرالزمان, مردم در آخر الزمان, چهل, ظهور, امام زمان،چهل نشانه از آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1394
جنگ صفين در رجعت

http://dl1roozebidari.persiangig.com/image/zakhm.jpg

جنگ صفين در رجعت

 


حضرت امام جعفر صادق ( عليه السلام ) فرمود:

علي ( ( عليه السلام ) ) را در زمين رجعتي خواهد بود با فرزندش حسين ( ( عليه السلام ) ) با علم خود، خواهد آمد تا انتقام بگيرد از بني اميه و معاويه و آل معاويه و هر كه با آن حضرت جنگ كرده باشد.

پس خدا ياوران او را از اهل كوفه زنده كند و هفتاد هزار كس از ساير مردم، پس با ايشان ملاقات مي كند در صفين مثل مرتبه اوّل تا همه را بكشد و كسي از ايشان نماند كه خبر بيرون برد، پس خدا ايشان را ببرد به سوي بدترين عذابها با فرعون.

( - بحار الانوار: ج 53، ص 74 . )



( امام زمان ( عليه السلام ) بعد از رحلتش به دنيا بر مي گردند )



از مجموع روايات (رجعت) معلوم مي شود كه همه امامان معصوم ( عليهم السلام ) : به دنيا برمي گردند.

و همچنين تصريح شده كه حضرت وليّ عصر (عج) نيز بعد از رحلتش رجعت خواهد نمود.

و در روايات آمده است كه قيام قيامت چهل روز پس از رحلت حضرت وليّ عصر (عج) مي باشد، و اين مطلب مربوط به رحلت آن حضرت در رجعت است. وگرنه طبق صدها حديث بعد از رحلت اوّلي حضرت بقية اللَّه روحي فداه، اهلبيت ( - «... قال بعض علمائنا في كتاب كتبه في الرجعة ان للقائم ( عليه السلام ) ايضاً رجعة بعد موته...».

بحارالانوار: ج 25، ص 108 . )

عصمت و طهارت هزاران سال فرمانروائي خواهند داشت.

( - حق اليقين (علامه مجلسي): ص 354 . )



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،رجعت،جنگ،جنگ صفین،جنگ صفین در رجعت، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1394
بازگشت رسول خدا ( ص ) به دنيا

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-11/10/aws.jpg

بازگشت رسول خدا ( ص ) به دنيا

 


«اِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ اِلي مَعادٍ....».

«آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد، تو را به جايگاهت [= زادگاهت ] باز مي گرداند...».

( - سوره قصص: آيه 85 . )

امام صادق ( عليه السلام ) در تفسير اين آيه فرمود:

«پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) به سوي شما باز مي گردد».

( - بحارالانوار: ج 53، ص 46 / تفسير برهان: ج 3، ص 239. )

امام سجّاد ( عليه السلام ) نيز در تفسير اين آيه فرمود:

«پيامبرتان به سوي شما بر مي گردد».

( - بحارالانوار: ج 53، ص 56. )

ابوخالد كابلي از امام زين العابدين ( عليه السلام ) روايت مي كند كه در تفسير اين آيه فرمود: «رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) ، اميرمؤمنان ( عليه السلام ) وامامان ( عليهم السلام ) : به سوي شما باز مي گردند».

در محضر امام باقر ( عليه السلام ) از جابر بن عبداللَّه انصاري گفتگو شد، امام باقر ( عليه السلام ) فرمود: «خداوند رحمت كند جابر را، او از فقهاي ما بود. دانشش تا به آنجا رسيده بود كه مي دانست آيه (اِنَّ الَّذي فَرَضَ...) مربوط به رجعت است».

( - تفسير قمي: ج 2، ص 147 / نورالثّقلين: ج 4، ص 144 . )



رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم ) و علي ( عليه السلام ) همديگر را ملاقات مي كنند

از امام صادق ( عليه السلام ) تفسير اين آيه (انّ الّذي فرض...) را پرسيدند، فرمود:

- «به خدا سوگند، دنيا سپري نمي شود تا رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) وامير مؤمنان ( عليه السلام ) در (ثُوَيَّه) همديگر را ملاقات كنند و ( - «ثُوَيَّه» نام سرزميني در نواحي «كوفه» است، كه قبر ابوموسي اشعري آنجاست.

مستدرك سفينه: ج 1، ص 429. )

در آنجا مسجدي بسازند كه دوازده هزار در داشته باشد».

( - بحارالانوار: ج 53، ص 113 . )



روز فتح چه روزي است؟

در تفسير قمّي آمده است:

هنگامي كه رسول اكرم ( صلي الله عليه وآله وسلم ) اخبار رجعت را بيان فرمود، پرسيدند: روز فتح چه روزيست؟

فرمود: در روز فتح كافران را ايمان آوردن سودي نمي بخشد و به آنها مهلت داده نمي شود.

( - تفسير قمي: ج 2، ص 171 / نورالثّقلين: ج 4، ص 233 . )





( منكران و ملحدان براي كيفر شدن باز مي گردند )



«قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا».

«گويند: اي واي بر ما، چه كسي ما را از خوابگاهمان بر انگيخت؟!».

( - سوره يس: آيه 52 . )

حسن بن شاذان مي گويد:

گروهي از عثمانيها در شهر واسط مرا آزار مي كردند و در هر فرصتي ضربه هائي بر من وارد كردند. من نامه اي به خدمت امام رضا ( عليه السلام ) نوشتم و از آزارهاي مردم واسط به محضر آن حضرت شكايت كردم. امام رضا ( عليه السلام ) با خطّ شريف خود در پاسخ نوشت: «خداي تبارك و تعالي از دوستان ما پيمان گرفته كه در حكومتهاي باطل در برابر آزار دشمنان صبر كنند. هنگامي كه اشرف مخلوقات قيام كند، خواهند گفت: اي واي بر ما، چه كسي ما را از خوابگاههاي خود برانگيخته است».

( - بحارالانوار: ج 53، ص 89 . )



:: برچسب‌ها: ظهور , علائم ظهور , منتظران مهدی , مهدویت , منجی , رجعت , رجعت پیامبر , بازگشت پیامبر به دنیا , پیامبر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1394
نودفایده در دعا برای فرج امام زمان (عج)

http://www.alvershop.com/images/AmoozeshPic/Doa_faraj.jpg

نودفایده در دعا برای فرج امام زمان (عج)

http://axgig.com/images/95876573975843753529.jpg

آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگی‌هایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می‌کند و ما هم به جهت این که کتاب مکیال المکارم به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده و کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می‌کنیم. 

 http://amlak.tehran.ir/portals/0/image/1391/ahooei/%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1%20%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C%20%D9%81%D8%B1%D8%AC%2014.jpg

دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می‌شود:

1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده‌اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها می شود.

3 - اظهار محبت قلبی است.

4 - نشانه انتظار است.

5- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.

6 - مایه ناراحتی شیطان لعین است.

7 - اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است.)

8 - نجات يافتن از فتنه هاي آخرالزمان

9 - تعظیم خداوند و دین خداوند است.

10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.

11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

12 - شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.

13 - این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.

14 - مایه استجابت دعا می شود.

15 - اداء اجر رسالت است.

16 - مایه دفع بلاست.

17 - سبب وسعت روزی است ان شاء الله.

18 - باعث آمرزش گناهان می شود.

19 - دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.

20 - در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.

21 - از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.

22 - فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.

23 - سبب پیروزی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.

24 - وفای به عهد و پیمان الهی است.

25 - آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.

26- فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.

27 - سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.

28 - دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.

29 - موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.

30 - به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.

31 - هدایت می شود به نور قرآن مجید.

32 - نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.

33 - به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.

34 - از عقوبت های اخروی ان شاء الله در امان می ماند.

35 - در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.

36 - این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.

 

37 - با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.

38 - محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.

39 - عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.

40 - ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.

41 - دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.

42 -کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.

43 - خداوند در عبادت او را تایید فرماید.

44 - ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.

45 - ثواب کمک به مظلوم را دارد.

46 - ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.

47 - پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.

48 - شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.

49 - نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.

50 - هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.

51 - دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.

52 - بی حساب داخل بهشت می شود.

53 - از تشنگی قیامت در امان می ماند.

54 - در بهشت جاودان خواهد بود.

55 - مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.

56 - روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.

57 - خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.

58 - در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.

59 - پاداش نصیحت مومن را دارد.

60 - مجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.

61 - دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.

62- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.

63 - از نیکان مردم محسوب می گردد.

64 - این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.

65 - مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.

66 - مایه خشنودی پیامبر می گردد.

67 - این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.

68 - دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.

69 - حساب او آسان می گردد.

70 - این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.

71 - بهترین اعمال است.

72 - باعث دوری غم ها می شود.

73 - دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.

74 - فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.

75 - دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.

76 - این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.

77 - چنگ زدن به ریسمان الهی است.

78 - سبب کامل شدن ایمان است.

79 - مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.

80 - این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.

81 - گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.

82- ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.

83 - ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.

84 - دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.

85 - پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.

86 - دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.

87 - درجات او در بهشت بالا می رود.

88 - از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.

89 - در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.

90 - به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.

جای تاسف است که شخصی از دعا برای فرج آن امام غافل مانده و از این ثواب بسیار که بر دعای آن حضرت مترتب است، محروم بماند .

منبع :

مکیال المکارم، سید محمد تقی موسوی اصفهانی، ج 1، ص 414



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،دعا فرج, امام زمان, نود فایده دعا, سید محمدتقی موسوی اصفهانی, مکیال المکارم،فواید دعای فرج،دعای فرج ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1394
عالم ناسوت،،ملکوت،جبروت،لاهوت چیست؟

http://maybod-adineh.net/fa/images/stories/malak2091.jpg

1.عالم ناسوت: مراد از این عالم، همان عالم طبیعت و شهادت و مُلک است یعنی جهان جسمانی و اجسام و ماده و مادیات که در آن حرکت و زمان و مکان نقش دارد. عالم ناسوت مانند پوست است نسبت به عالم ملکوت یعنی قشر عالم ملکوت است.[2]
پرسشی که اینجا مطرح می شود این است که مسلم است که عالمی برتر و مافوق عالم طبیعت وجود دارد امّا آیا می توان گفت عالمی پائین تر از طبیعت و ناسوت وجود ندارد؟
جوابی که فلاسفه داده اند این است که خیر زیرا اولاً وجود عالمی پائین تر از طبیعت مستلزم این است که مادة طبیعی قادر بر ایجاد یک شیء از عدم محض باشد و به دلائلی ثابت می کنند که تأثیر جسم و طبیعت از نوع تحریک است نه از نوع ایجاد ثانیاً عالم طبیعت عالم قوه و فعل و ماده و صورت و حرکت و زمان و مکان است. موجودی ضعیف تر از قوه و ماده و... که در آنها وجود و عدم آمیخته است قابل تصور نیست.[3] ...
2. عالم ملکوت: مراد، همان، عالم غیب و عالم نفس و عالم مجردات است که به آن عالم مثال و عالم برزخ هم اطلاق می گردد و آن مرتبه و نشئه ای است برتر از عالم طبیعت که دارای صور و ابعاد است امّا فاقد حرکت و زمان و تغییر است. این عالم خود بر دو قسم است یکی «ملکوت اعلی» که عالم مجردات محضه است مانند عالم ملائکه و دیگری «ملکوت اسفل» است که عالم صور مقداری است.[4] مانند وجود انسان ها در برزخ و قبر.
3. عالم جبروت: مراد، همان عالم عقل و عالم معناست که از صور و ابعاد و اشباح مبرّاست و فوق عالم ملکوت است.[5]
در اثبات عالم جبروت و عقل گفته شده که برخی فلاسفه معتقدند: از آنجا که عالم الوهیت و ذات واجب الوجود دارای بساطت محضه است و نمی تواند مستقیما و بلاواسطه به وجود آورنده و مدبر و محیط بر عالم طبیعت و عالم ملکوت شود لذا قائل به «صادر اول» شده اند که بدون واسطه و مستقیماً، ذات اقدس خداوند به او افاضة وجود کرده است و مدعی شده اند که صادر اول، باید کاملترین و بسیط ترین ممکنات باشد که به سایر موجودات مادون خود، افاضة وجود کند، چنین موجودی جز اینکه مجرد از ماده و زمان و مکان باشد، نمی تواند باشد. این چنین موجودی را به حسب اصطلاح «عقل» می نامند.[6]
4. عالم لاهوت: مراد همان عالم الوهیت و عالم ربوبی است. یعنی ذات مقدس واجب الوجود که مستجمع جمیع صفات کمالیه است. البته در آن مرتبه از وجود،‌ آنچه هست یک وجود اطلاقی است و بس. ذات پروردگار به تنهایی عالمی است و عظیم ترین عوالم است، زیرا ذات حق، محیط بر همة عوالم مادون است و ذره ای وجود از احاطة قیومی او خارج نمی باشد.[7]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
ـ ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمة (ترجمه و شرح بدایة الحکمة)، ج 3، ص 539ـ537، ناشر مرکز جهانی علوم اسلامی.


[1] . مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، انتشارات صدرا، ج 5، ص 194.
[2] . ر.ک: ملاصدرا، اسفار، چاپ سنگی، ج 1، ص 151، سفر اول؛ و بحرالعلوم، سید مهدی، تحفة الملوک، انتشارات حکمت، ص 101.
[3] . مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، انتشارات صدرا، ج 5، ص 196.
[4] . سجادی، جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 325.
[5] . مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا، ج 1، ص 191.
[6] . مطهری مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 5، ص 196 و 197.





:: برچسب‌ها: ظهور , علائم ظهور , منتظران مهدی , مهدویت , منجی , عالم ناسوت , , ملکوت , جبروت , لاهوت چیست؟ , عالم ناسوت , عالم ملکوت , عالم جبروت , عالم لاهوت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
انگلستان در آخرالزمان! +تصاویر
انگليسی ها كه علاقه بسياری به كشته شدن در آخرالزمان دارند ، تصاويری توهمی را از شهر لندن منتشر كرده اند كه در زمان آخر الزمان چه وضعيتی پيدا خواهد كرد.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،انگلستان در آخرالزمان،توهم کشته شدن انگلستان در آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن
 

آخرالزمان و مجموعه حوادث آن از جمله مباحثی است که در آیات و روایات اسلامی بدان توجه شده و افزون بر تفسیر و حدیث، در حوزه کلام و مهدویت‌پژوهی اهمیت ویژه‌ای دارد. در این نوشتار، نخست مفهوم آخرالزمان و تفاوت آن با اشراط الساعة بررسی شده و نگاه قرآن و دیگر ادیان به این مسئله مد نظر قرار گرفته است.

آن‌گاه مهم‌ترین رخدادهای آخرالزمان بازکاوی شده‌اند که عبارتند از: ظاهر شدن دود در آسمان، ظهور مهدى، خروج سفيانى، خروج دجّال، فرود آمدن عيسى از آسمان، خروج يأجوج و مأجوج، خروج دابة الارض و رجعت. این رخدادها در قرآن و نیز روایات فریقین مورد تأکید قرار گرفته‌اند.

مفهوم آخرالزمان‏
به دوران پايانى عمر جهان كه از يك‌سو پايان‏بخش دوران هستى است و از سوی ديگر آغازگر فروريختن جهان و شروع قيامت است، آخرالزمان گفته مى‏شود. اين اصطلاح افزون بر آن‌كه در منابع اسلامى به‌گونه‌ای گسترده انعكاس يافته، در منابع و فرهنگ غير اسلامى نيز راه يافته و امرى شناخته شده است.

در منابع اسلامى در كنار اصطلاح آخرالزمان از اصطلاح ديگرى به نام «اشراط الساعة = نشانه‏هاى قيامت» نيز ياد شده است، اما تا كنون تحقيق جامعى براى بازشناخت عناصر مفهومى اين دو اصطلاح و تفاوت‌هاى آن‌ها انجام نگرفته است. از این‌رو در بیش‌تر مباحث مربوط و نيز كتاب‌هايى كه به اين مسئله پرداخته، درهم‌آميختگى‌ آشكارى به چشم مى‏خورد.

با كنكاشى گسترده و عميق درمي‌يابيم اصطلاح اشراط الساعة اعم از اصطلاح آخرالزمان بوده و ميان آن دو تفاوت‌هایى از این دست وجود دارد:
۱. دامنه مفهومى در اصطلاح اشراط الساعة از دوران بعثت پيامبر اكرم آغاز مى‏شود و تا فروريختن نظام عالم شامل فروريختن آسمان‌ها، زمين، كوه‌ها و... استمرار مى‏يابد، در حالى كه دامنه مفهومى آخرالزمان تنها به دورانى خاص، يعنى دوره پايانى هستى و پيش از فروريختن نظام عالم، محدود است.

۲. از آن‌جا كه آخرالزمان، دورانى ملحق به دنيا محسوب مى‏گردد، مبانى تكليف شامل
آگاهى، اراده و اختيار در اين دوران سريان دارد. از اين‌رو مردم در اين دوره براى انتخاب دين حق يعنى اسلام ـ كه از سوى مهدى منتظر ابلاغ مى‏شود ـ كاملاً مختار خواهند بود و راه براى توبه و بازگشت كافران و فاسقان هم‌چنان هموار است، مگر آن‌كه به تيغ قهر آن حضرت گرفتار شوند.

از طرفى به تصريح قرآن با آمدن قيامت و «طلوع خورشيد از مغرب» به عنوان تحقق يكى از آيات الهى و آغاز از هم پاشيدن نظام دنيا دوران بازگشت به ايمان و عمل صالح پايان پذيرفته و صف مؤمنان از كافران به صورتى ناخواسته از هم متمايز مى‏شود. اين امر نشان مى‏دهد اگر در بخشى از دامنه مفهومى اشراط الساعة، يعنى از دوران رسالت پيامبر تا دوران آخرالزمان، دامنه تكليف استمرار دارد، در بخشى ديگر از آن، يعنى پس از دوران آخرالزمان تا ظهور قيامت، عرصه تكليف رخت برمى‏بندد.

از طرف ديگر با تكيه بر اين نكته مى‏توان مصاديق رخدادهاى آخرالزمان را از اشراط الساعة متمايز ساخت. به اين بيان كه مصاديقى هم‌چون ظهور مهدى، فرود آمدن عيسى، رجعت و ظاهر شدن دود در آسمان ناظر به رخدادهاى آخرالزمان خواهد بود، در حالى كه حوادثى هم‌چون طلوع خورشيد از مغرب، شكافتن آسمان و... مربوط به اشراط الساعة است. بر اين اساس، ثبات و ماندگارى نظام عالم و استمرار قانون تكليف از اختصاصات آخرالزمان است، در حالى كه با شروع آن دسته از نشانه‏هاى قيامت (اشراط الساعة) كه پس از آخرالزمان تحقق مى‏يابد، افزون بر آن‌كه دامنه تكليف برچيده مى‏شود، نظام عالم فروخواهد ريخت؛ چنان‌كه آخرالزمان و رخدادهاى آن را تماماً ‏بايد به عنوان يكى از نشانه‏هاى قيامت و اشراط الساعۀ ارزيابى كرد.

آخرالزمان در قرآن‏
در قرآن كريم از آخرالزمان به روشنی سخن به ميان نيامده، اما در لابه‌لاى برخى از آيات به آن اشاره شده است. اين آيات را به چند دسته مى‏توان تقسيم كرد:
۱. از وقوع برخى از رخدادها خبر داده كه از گذشته تا حال تحقق نيافته و از آن‌جا كه در خود اين آيات وقوع آن‌ها با ظهور نشانه‏هاى قيامت هم‌راه است، مى‏توان نتيجه گرفت كه ظرف تحقق آن‌ها آخر الزمان است، چنان‌كه از خروج يأجوج و مأجوج و خرابى سدّ ذوالقرنين خبر داده و اين رخداد را نزديك به قيامت دانسته است. هم‌چنین نزول عیسی از آسمان را از نشانه‏هاى قيامت برشمرده و رجعت گروهى از انسان‌ها به عنوان رخدادى پيش از وقوع قيامت معرفى شده است.

۲. از ميراث‌برى زمين توسط صالحان و مستضعفان و حكومت آنان به عنوان سنت و اراده تخلف‏ناپذير الهى خبر داده شده است و از آن‌جا كه ميراث‌بر، اموال و امتيازات صاحبان پيشين را مالك مى‏شود، مى‏توان دريافت چنين ميراث‌برىِ گسترده‌اي كه تمام زمين را دربر مى‏گيرد، پس از آخرين سلسله از حكم‌رانى و سلطه بر زمين توسط زمام‌داران ناشايسته در فرجام جهان، تحقق مى‏يابد؛ زيرا با فرض هر حكومتى پس از صالحان و مستضعفان، ميراث‌برى آن‌ها مفهومى نخواهد داشت.

۳. چيره شدن اسلام بر همه اديان و حاكمیت مطلق اسلام بر تمام جهان كه در آياتى از قرآن پيش‌بينى شده است امرى است كه تاكنون تحقق نيافته و رخدادى نيست كه به صورت طبيعى و بدون استفاده از دعوت علنى و همگانى مهدی و استفاده از قدرت اعجاز و قهر تحقق‌پذير باشد. از اين رو بايد پذيرفت اين وعده الهى در دوران پايانى دنيا هم‌زمان با ظهور مهدى انجام خواهد گرفت.
افزون بر قرآن، آخرالزمان و رخدادهاى آن به صورتى بس گسترده و با جزئيات بسیار در روايات فريقين انعكاس يافته و صاحبان جوامع روايى اين روايات را در كتاب‌هايى با عناوين الفتن و الملاحم يا الفتن و اشراط الساعة ذكر كرده‏اند.

فرجام جهان از نگاه اديان آسمانى‏
قرآن اعلام داشته كه ميراث‌برى زمين توسط صالحان در كتاب زبور نوشته شده، چنان‌كه در آيۀ وَإِن مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ به طور ضمنى از نزول عیسی سخن به ميان آورده است. اين امر نشان‌گر آن است كه اديان آسمانى پيشين كم و بيش از فرجام جهان و نشانه‏هاى آن خبر داده‏اند.

در تورات در داستان پيامبرانی ‌چون عاموس، هوشع، اشعيا، ميكا، ارميا و... از روز خدا سخن به ميان آمده كه در آن پادشاهى از نسل داود ـ يعنى فرزند انسان ـ كه روح خدا بر او قرار گرفته ظهور خواهد كرد و جهان را از عدل و خير و بركت پر خواهد ساخت. هم‌چنين در پيش‌گويى‏هاى حزقيان از هجوم جوج (يأجوج) و هلاكت آن‌ها و تغييرات كيهانى مانند تاريكى خورشيد و ستارگان خبر داده شده است و در نوشته‏هاى بين‌النهرين از هجوم سپاه يأجوج و مأجوج و فتنه مسيحاى دروغين (دجّال) و ظهور منجى‌اى كه پسر انسان، پسر خدا و انسان ياد شده، گزارش شده است.

در اناجيل مسيحيان از نزديك بودن پايان دنيا، رجعت عيسى، ظهور مسيحيان دروغين، شايع شدن قحط‌سالى، وبا، زلزله‏هاى مرگ‌بار، جنگ‌ها و بلاهاى سخت و نابود شدن سپاه يأجوج و مأجوج گفت‌وگو شده است.

عيسى در عبارتى چنين مى‏فرمايد: «كمرهاى خود را بسته، چراغ‌هاى خود را افروخته بداريد. مستعد باشيد؛ زيرا در ساعتى كه گمان نمى‏بريد پسر انسان مى‏آيد... .» و اساساً گفته شده كه محور و مركز تعليمات عيسى بشارت نجات و تحقق ملكوت خداست.

فرجام جهان از نگاه اسلام‏
از مجموعه آيات و روايات دربارۀ آخرالزمان چنين بهره مي‌گيريم:
۱. همان‌گونه كه جهان با آفرينش آدم به عنوان نخستين انسان، آغازى روشن دارد، در پايان نيز فرجامى مشخص و معين خواهد داشت و اول و آخر اين كهنه كتاب، چنان‌كه برخى پنداشته‏اند، نيفتاده است.

۲. جهان به سوى حاكميت ظلم و كفر پيش مى‏رود و با وجود تلاش پيامبران، مردم از مسير ترسيم شدة آن‌ها منحرف مى‏شوند و در نظام اجتماعى، ستم و در روابط فردى، فسق و فجور حاكم خواهد شد.

۳. با این حال در پايان هستى، ظلم و كفر از جهان رخت برمى‌بندد و با چيره شدن اسلام بر تمام اديان، صالحان مستضعف حاكميت جهان را بر عهده خواهند گرفت.

۴. براى برچيده شدن ظلم و كفر و حاكميت عدالت و اسلام، انسانى والا و بزرگ از سلسله امامان به نام مهدى ذخيره شده است.

۵. با بسته شدن پرونده جهان با حاكميت دين و عدالت، جهانيان مهياى ظهور رستاخيز و برچيده شدن نظام هستى مى‏شوند.

فلسفۀ فرجام هستى‏
مكاتب زمينى از ترسيم آينده جهان ناتوانند و هيچ پاسخ روشنى در اين باره ارائه نمى‏كنند. در مقابل، اديان آسمانى به‌ويژه اسلام به‌طور شفاف به پايان هستى و فرجام نيك آن پرداخته‏اند. اديان الهي، در كنار تعريفي روشن از خالق، هستي و انسان، تعريفي روشن از جهان، آغاز و انجام آن دارند. توان گزارش‌گري از آينده به منزلۀ اخبار از غيب، نشانه‌اي از حقانيت اديان آسمانى است. آيا دينى كه از آبشخور وحى آسمانى بهره ندارد، مى‏تواند با قاطعيت اعلام كند روزى منجى عالم ظهور خواهد كرد؟

از سوي ديگر، همواره هر انسان مؤمن و آزاده از حاكم نبودن دين و عدالت بر پهنۀ گيتي رنج مي‌برد. اين حاكميت، گاه چنان تاريخ تلخي داشته كه اميد رهايي و نجات را در دل هر انسان ميرانده و از اين‌رو، بسياري با نااميدي كامل كامل چشم از جهان فرو بستند. در مقابل، چراغ اميد و آرزو در دل كسانى كه با آموزه‏هاى پيامبران آشنايند و از فرجام نيك جهان آگاهی يافته‏اند، هماره روشن است. وجود چنين اميدى در دل‌‌ها، موجب پويايى، حركت و تلاش است. بدين سبب، انتظار ظهور منجى نه‌تنها باعث رخوت و سستى نمى‏شود، بلكه موجى از حركت و جوشش را به دنبال مى‏آورد.

رخدادهاى آخرالزمان‏
به استناد آيات قرآن و رواياتى كه در تفسير و تبيين آن‌ها وارد شده است، رخدادهاى آخرالزمان را مى‏توان چنين برشمرد:
۱. ظاهر شدن دود در آسمان؛ ۲. ظهور مهدى؛ ۳. خروج سفيانى؛ ۴. خروج دجّال؛ ۵. فرود آمدن عيسى از آسمان؛ ۶. خروج يأجوج و مأجوج؛ ۷. خروج دابة الارض؛ ۸. رجعت.
در ميان اين رخدادها، ظاهر شدن دود در آسمان، تغييرى كيهانى بوده و ساير رخدادها مربوط به تحولات اجتماعى است.

۱. ظاهر شدن دود در آسمان‏
فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ؛
پس در انتظار روزى باش كه آسمان دودى نمايان برمى‏آورد.

براى اين آيۀ شريفه دو شأن نزول ذكر شده است:
الف) از آن‌جا كه مشركان مكه بر كفر و لجاجت خود پافشارى كردند پيامبر آن‌ها را نفرين كرد و از خداوند خواست آنان را به قحط‌سالى دوران يوسف مبتلا كند. در اثر نفرين پيامبر قحط‌سالى شديدى به مشركان منكر روى آورد، به‌گونه‏اى كه در اثر شدت گرسنگى، آسمان را به‌سان دود مى‏ديدند.
بر اساس اين شأن نزول، وعدة ظاهر شدن دود در آسمان، پيش از اين در مكه رخ داده و دود نيز واقعى نبوده، بلكه آنان از شدت گرسنگى، آسمان را دود می‌دیدند.

ب) مفسران بزرگ بر آنند كه اين آيه، يكى از تغييرات كيهانى را نشانه‌اي از آخرالزمان برشمرده كه در زمان موعود تحقق خواهد يافت.

آن‌چه از ظاهر اين آيه و آيات پسين به دست مى‏آيد، شأن نزول دوم را تقويت مى‏كند؛ زيرا از ظاهر آيات درمی‌یابیم:
۱. ظاهر كلمه «دخان» دود واقعى است و حمل آن بر تاريكى آسمان در اثر گرسنگى خلاف ظاهر است.
۲. توصيف دخان به مبين (آشكار) با برخورد انحصارى آن با گروهى از مشركان مكه سازگار نيست.
۳. اين دود تمام مردم را دربر مى‏گيرد (يغشي الناس). با چنين توصيفى نمى‏توان پذيرفت تنها در منطقه‏اى محدود هم‌چون مكه منتشر شده باشد. از آن‌جا كه پس از استغاثه كافران اين عذاب الهى از آنان برداشته مى‏شود، اين رخداد مربوط به آخرالزمان خواهد بود كه در آن باب توبه و بازگشت و رفع عذاب هم‌چنان گشوده است.

در روايات فراوانى دود آسمان به عنوان يكى از نشانه‏هاى قيامت كه در آخرالزمان رخ مى‏دهد، معرفى شده و در توصيف آن چنين آمده است: دودى آشكار به‌سان سر گوساله بريان شده از عدن برمى‏خيزد و چهل شبانه‌روز مشرق و مغرب جهان را چنان پر مى‏كند كه زمين به خانه‏اي می‌ماند كه در آن آتش افروخته باشند و همه شكاف‌هاى آن پر از دود شود. اين دود تمام ساكنان زمين را فرا مى‏گيرد، با اين تفاوت كه براى مؤمن موجب زكام مى‏شود، اما كافر را مست و بي‌هوش كرده از بينى و گوش او خارج مى‏گردد.

۲. ظهور مهدى‏
آياتى كه به ظهور مهدى به صورتى آشكار يا به اشاره دلالت دارند، شش دسته‌اند:
الف) آياتى كه بر طغيان و سركشى گروهى از مردم به رهبرى سلسله‌جنبانان كفر و فسق هم‌چون لشكر سفيانى و دجّال دلالت دارند و به استناد روايات در دوران ظهور مهدى به دست ايشان يا عيسی هلاك خواهند شد.
ب) آياتى كه به نزول عيسى از آسمان اشاره دارند و به استناد روايات، اين نزول هم‌زمان با ظهور مهدى و برای حمايت از ايشان انجام مى‏گيرد.

ج) آياتى كه بر خروج دابة الارض از زمين و بازگشت گروهى از صالحان و فاسقان دلالت دارد (رجعت) و بر اساس روايات، اين ماجرا در دوران ظهور مهدى رخ مى‏دهد.

د) آياتى كه از وعده و سنّت الهىِ پيروزى صالحان و مستضعفان بر مستكبران، و حكومت صالحان بر سراسر زمين خبر داده و بر اساس روايات، به ظهور و حكومت مهدى اشاره می‌کنند.

ه‍) آياتى كه از چیره شدن فراگير اسلام بر جهان و نابودى همه اديان دیگر سخن به ميان آورده‌اند و تحقق چنین مسئله‌ای در دوران مهدى است.

و) آياتى كه به خروج حضرت مهدى و گرد آمدن ياران ايشان پرداخته‌اند.

از آن‌جا كه سه دسته نخست آيات به‌طور جداگانه در اين نوشتار بررسى شده‏اند، به بررسى دیگر آيات مى‏پردازيم:

وعده الهيِ حكومت صالحان ‏
از دو آيۀ إِنَّ الْأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ و وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ درمی‌یابیم:

الف) ميراث‌برى زمين توسط صالحان، وعدۀ حتمى الهى است.
ب) اين وعده افزون بر قرآن ـ كه در آيه فوق از قرآن با عنوان ذكر ياد شده است ـ در برخى ديگر از كتاب‌هاى آسمانى پيشين هم‌چون زبور داود نيز گزارش شده كه بیان‌‌گر فراگير بودن انتظار منجى و نجات و پيروزى صالحان در ميان اديان آسمانى است.

ج) تأكيد بر واژه «ارض» نشان‌گر وسعت و فراگير بودن دامنه وعده الهى است كه تمام زمين را دربر مى‏گيرد.
ه‍ ) به كار بردن واژه «ارث» نشان می‌دهد پيش از آن‌ها حكومت جهانى به دست انسان‌هاى ناشايست و غيرصالح اداره مى‏شود كه با فرارسيدن وعدۀ الهى، اين حكومت از دست آن‌ها خارج و به عنوان ميراث به دست صالحان مى‏رسد.

با توجه به این‌که قرآن انسان‌هايى كه از هر نظر روان خود را پالايش كرده و گوهر جان آن‌ها خدايى شده است صالح می‌نامد، مى‏توان نتيجه گرفت انسانى بس شايسته رهبرى صالحان وارث زمين را بر عهده خواهد گرفت. به بیان روشن‌تر، از اين آيات افزون بر آن‌كه درمی‌یابیم زمام‌داران عصر مهدى انسان‌هايى صالح و شايسته‏اند، مى‏توان گفت شخص مهدى به عنوان رهبر و پيشوا در اوج نزاهت و صالح بودن قرار دارد.

بنابر آن‌چه گفته شد، تطبيق اين آيات بر حكومت مهدى در روايات كاملاً منطقى به نظر مى‏رسد.
در آيۀ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ از اراده تخلف‏ناپذير الهى برای پيروزى مستضعفان و پيشوايى آن‌ها سخن به ميان آمده كه در روايات به حكومت مهدى تطبيق شده است. اين آيه در لابه‌لاى آياتى قرار دارد كه در آن‌ها تفصيل ماجراى ستم فرعون و استضعاف بنى‌اسرائيل و نجات آن‌ها به دست موسى بيان شده است و با وجود آن‌كه ظاهر آيه از اراده الهى برای نجات بنى‌اسرائيل مستضعف از دست فرعون و حكومت وى خبر داده، اما اراده‌اي فراگير كه روزى همه مستضعفان جهان را دربر مى‏گيرد، از مفهوم آيه برداشت شده است.

شباهت‌هايى كه بين داستان موسى و بنى‌اسرائيل با داستان مهدى و مستضعفان آخرالزمان وجود دارد، صحت و ظرافت اين برداشت فراگير را تأييد مى‏كند. اين شباهت‌ها بدين‌قرارند:
۱. به‌سان دوران موسى، پيش از ظهور مهدى فراعنه و حكم‌رانان جبّار و ستم‌گرى حكومت خواهند داشت و چنان‌كه در روايات متواترى آمده است، جهان در اثر ستم‌گرى آن‌ها پر از ظلم و بيداد خواهد شد.

۲. چنان‌كه بنى‌اسرائيل با وجود همه ستم‌هاى بسیار حكومت فرعون، به آمدن انسانى منجى به نام موسى اميد داشتند، مؤمنان و مستضعفان هماره به آمدن منجى عالم، يعنى مهدى آرزومندند و آمدن او را انتظار مى‏برند.

۳. همان‌گونه كه سنت و اراده تخلف‏ناپذير خداوند مبنى بر حكومت مستضعفان در ماجراى بنى‌اسرائيل به دست شخصى به نام موسى تبلور يافت، اين سنت در آخر‌الزمان به دست انسانى به نام مهدى تحقق خواهد يافت.

۴. همان‌گونه كه خداوند موسى را در دل خانه دشمن و به صورت ناشناس حفظ و حراست نمود، مهدى را نيز با وجود زندگى بین دشمنان به صورت ناشناس حفظ و نگاهبانى مى‏كند.

۵. همان‌گونه كه در فرجام ماجراى بنى‌اسرائيل، فرعون و حكومت او نابود شد و حكومت الهى به ‌دست موسى شكل گرفت، همه مؤمنان مستضعف به دست مهدى از زير يوغ ستم‌گران و كافران نجات يافته و حكومت الهى توسط آن امام تشكيل خواهد شد.

تنها تفاوت اين دو ماجرا سطح و گستره آن‌هاست. گستره پيام و نجات‌بخشى موسى منحصر به بنى‌اسرائيل و بخشى از زمين بوده است اما پيام، نجات بخشى و حكومت مهدى تمام جهانيان در گستره زمين را دربر خواهد گرفت.

حاكميت اسلام در سراسر گيتي‏
از ظاهر آيۀ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى‏ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ درمي‌يابيم هدف نهايى رسالت پيامبر اسلام چیره شدن اسلام به عنوان دين حق بر تمام اديان جهان است، گرچه مشركان در برابر تحقق اين هدف ايستادگى خواهند كرد. پيداست اين هدف تا كنون تحقق نيافته و اسلام تنها در بخشى از جهان گسترده شده است. در روايات اهل‌بيت زمان تحقق اين هدف، ظهور مهدی اعلام شده است.

امام صادق در پاسخ ابوبصير فرمود: «سوگند به خدا، هنوز تفسير اين آيه تحقق نيافته است و وقتى با اراده خداوند، قائم قيام نمايد، كافران و مشركان از قيام و ظهور وى ناراضى و نگران خواهند بود.»

حضرت امير نیز فرمود: «خداوند مصداق اين آيه را آشكار نساخته است. سوگند به كسى كه جانم به دست اوست، هيچ آبادى نمى‏ماند، مگر آن‌كه هر صبح و شام در آن شهادت به وحدانيت خدا و رسالت محمد دهند.»

امام باقر زمان تحقق تفسير آيۀ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى‏ لاَتَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّهِ را زمان ظهور مهدى دانسته كه اثرى از شرك در زمين باقى نخواهد ماند و امام كاظم در تفسير آيۀ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ، فرمود:
اين آيه در شأن قائم نازل شده، كه هنگام ظهور، اسلام را بر يهوديان، مسيحيان، ستاره‌پرستان، بى‌دينان، مرتدان و كافران در شرق و غرب جهان عرضه می‌نمايد. هر كس از روى تمايل اسلام را بپذيرد او را به نماز و زكات و انجام دستوراتى كه بر هر مسلمان واجب است، مكلف مى‏سازد و هر كس تن به پذيرش اسلام ندهد گردنش را مى‏زند، به‌طورى كه در سراسر جهان جز موحّد و يكتاپرست باقى نمى‏ماند.

ظهور مهدی و گردآمدن ياران او
در برخى روايات، آيۀ: سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى‏ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ بر
خروج امام زمان به تأویل برده شده و نیز در برخی دیگر از روایات، آیه خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ بر قيام مهدی تطبيق شده است. بندگانى كه يهود طغيان‌گر را «پس از طغيان دوم گوش‌مالى خواهند داد» مهدى و يارانش خواهند بود و آيه أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً بر گرد آمدن ياران مهدى تفسیر شده است. علامه طبرسى مى‏گويد: در روايات اهل‌بيت آمده كه مراد از آن‌ها ياران مهدى در آخرالزمان است.

به استناد برخى روايات، اين امر زمانى روی می‌دهد كه آن حضرت وارد مسجد‌الحرام شده و پشت به حجر‌الاسود با صداى بلند خود را معرفى كرده و ياران خود را به يارى مى‏طلبد. صداى ايشان چنان طنين‌انداز مى‏شود كه تمام ساكنان زمين از ظهورش مطلع مى‏گردند.

از مجموع آيات مورد اشاره، نكات زير به دست می‌آیند:
۱. ظهور مهدى به‌سان ظهور موسی از وعده‏هاى حتمى و سنت‌هاى تخلف‏ناپذير الهى است كه زمانى تحقق خواهد يافت. رواياتى هم‌چون «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ واحدٌ لَبَعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْرا» ناظر به همين وعده حتمى الهى است.

۲. از مضامينى هم‌چون ميراث‌برى و نيز علایمى ديگر درمی‌یابیم ظهور مهدى در آخر‌الزمان و پيش از پايان يافتن دنيا انجام مى‏گيرد.

۳. ظهور مهدى در شرایطى است كه در دنيا اديانى به‌جز اسلام حاكم است و با ظهور ايشان اسلام بر سرتاسر گيتى حاكم خواهد شد.

۴. مهدی در شرایطى ظهور می‌کند كه ظلم، فسق و فجور جهان را فراگرفته است و حكومت ايشان پايان‌بخش ستم‌ها خواهد بود.

۵. قيام مهدى با حوادثى هم‌چون خروج دجّال و سفيانى و برخى تغييرات كيهانى هم‌راه است.
۶. در دوران حكومت مهدى ماجراى رجعت رخ خواهد داد.

۷. با توجه به اين‌كه در برخی آيات، پس از ياد‌كرد علایم ظهور و حكومت ايشان از نشانه‏هاى ظهور قيامت هم‌چون دميدن در صور سخن به ميان آمده، مى‏توان نتيجه گرفت كه پايان حكومت و دوران ايشان آغازگر ظهور رستاخيز خواهد بود.

۳. خروج سفيانى‏
وَلَوْ تَرَى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ.
در شأن نزول اين آيه از چهار گروه نام برده شده است:
الف) مشركانی كه در مقابل دعوت پيامبر به لجاجت پرداخته و عذاب الهى در دنيا بر آن‌ها فرود آمده است.

ب) آن دسته از مشركان‌ كه در جنگ بدر به صف‌آرايى در مقابل مسلمانان پرداختند و در همين جنگ كشته شدند.

ج) مشركانى كه پس از دميدن در صور از گور خارج شده و با ديدن نشانه‏هاى قيامت و عذاب الهى دچار وحشت شديد مى‏شوند و با وجود ابراز ايمان، سودى به حالشان نمى‏بخشد.

د) لشكریان سفيانى كه در آخرالزمان خروج مى‏كنند و وقتى به سرزمين بيدا مى‏رسند به فرمان الهى در زمين فرو مى‏روند و تنها يك يا دو نفر از آنان باقى مى‏ماند.

آن‌چه در ادامه اين آيه آمده، دو ديدگاه نخست را مردود مى‏سازد؛ زيرا آنان با ديدن عذاب الهى مى‏گويند: ما ايمان مى‏آوريم، اما اين ابراز ايمان سودى به حال آنان نمى‏بخشد. بديهى است مشركان، چه در جنگ بدر و چه در شرایط ديگر، هرگاه به راستى ايمان مى‏آوردند از آن‌ها پذيرفته مى‏شد و برايشان سودبخش بود. از سوی ديگر، تاريخ نشان نمى‏دهد مشركان در جنگ بدر يا شرایط ديگر با ديدن عذاب الهى اظهار ايمان نموده باشند. بنابراين، يكى از دو تفسير سوم و چهارم يا هر دوى آن‌ها صحيح است.

علامه طباطبايى اين آيه را بر اساس ديدگاه سوم تفسير كرده و در برخورد با روايات خروج سفيانى بر این باور است كه آيه بر اساس قاعده جری و تطبيق بر ماجراى سفيانى حمل شده است. ديدگاه علامه از آن‌رو كه بين ظاهر آيه كه ناظر به قيامت است و روايات فراوانى كه آيه را به ماجراى خروج سفيانى حمل كرده‏اند جمع كرده است، صائب به نظر مى‏رسد.

گذشته از آيه مذكور، آيات ديگرى در روايات اهل‌بيت بر خروج سفيانى تطبيق شده كه عبارتند از:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُم مِن قَبْلِ أَن نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّهَا عَلَى‏ أَدْبَارِهَا؛
اى كسانى كه به شما كتاب داده شده است، به آن‌چه فرو فرستاديم و تصديق‏كنندة همان چيزى است كه با شماست ايمان بياوريد، پيش از آن‌كه چهره‏هايى را محو كنيم و در نتيجه آن‌ها را به قهقرا بازگردانيم.

امام باقر اشاره این آیه را به نابودی لشکر سفیانی ‌می‌داند.
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى‏ أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَاباً مِن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ؛
بگو: او تواناست که از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان عذابی بر شما بفرستد.
در روايات، عذابى كه از زير پاها فرود مى‏آيد، به فرو رفتن در زمين تفسير شده است و از آن‌جا كه اين عذاب در كنار خروج دجّال آمده است، به نظر مى‏رسد مقصود فرو رفتن سپاه سفيانى در منطقه بيداست.

در روايات بسیارى خروج سفيانى از نشانه‏هاى حتمى اعلام شده كه پيش از ظهور قيامت در آخرالزمان تحقق خواهد يافت. محل خروج او سرزمينی خشك و زمان خروج او از آغاز تا انجام، پانزده ماه خواهد بود.

او مردى از تبار ابوسفيان و بسيار سنگ‌دل است كه در طول جنگ‌هاى خود جنايات زيادى مرتكب شده و خون هزاران بى‌گناه را بر زمين مى‏ريزد. او دو لشکر را گسيل مى‏دارد؛ يكى از آن‌ها شهرهاى بابل، دمشق و كوفه را پس از شكست دادن مردمى كه براى دفاع از ديار خود قيام مى‏كنند، به تصرف خود درمى‏آورد.

لشكر دوم سفيانى در تعقيب مهدى به سمت مدينه حركت مى‏كند، اما آن حضرت به هم‌راه اندك‌ياران خود پيش از رسيدن لشكر سفيانى از مدينه خارج می‌شوند و در مكه پناه مى‏گيرند. لشکریان پس از اشغال به مدت سه شبانه‌روز به کشتار و غارت در مدينه مى‏پردازند. آن‌گاه به دنبال مهدى روانه مكه مى‏شوند و وقتى به سرزمين بيدا در بيرون مكه مى‏رسند، به فرمان الهى و با كوبيدن زمين با پاى جبرئيل، در آن سرزمين فرو مى‏روند و تنها يك، دو يا سه نفر به صورت سگ و غيرطبيعى زنده مى‏مانند تا به سفيانى خبر دهند بر سر ياران آن‌ها چه آمده است.

با آمدن لشكر يمانى از خراسان و سيد حسنى از ديلم و ملحق شدن آن‌ها به سپاه امام مهدى آن حضرت به سوى لشكر سفيانى حركت مى‏كند و سفيانى در جنگى با سپاه آن حضرت در كنار كوفه به دست امام كشته می‌شود و سپاه او در هم مى‏شكند.

۴. خروج دجّال‏
يكى از شأن نزول‏هاى گفته شده دربارة آية إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ نزول آن درباره يهوديان است كه گفتند: صاحب ما مسيح بن داود يعنى دجّال در آخرالزمان بيرون می‌آيد و سلطنت او در خشكى و دريا گسترش مى‏يابد و ما بر عرب چیره خواهيم شد. خداوند در پاسخ فرمود: آن‌ها به اين آرزو نخواهند رسيد. هم‌چنين علامه طبرسى در ذيل آية يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ روايتى از پيامبر اكرم نقل مى‏كند که در آن، خروج دجال يكى از اين نشانه‏ها معرفى شده است. هم‌چنين در ذيل آية يَا عِيسَى‏ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ  هنگامی‌ که از نزول عيسى سخن به ميان مى‏آيد، رواياتى عرضه مى‏شوند كه در آن‌ها از كشته شدن دجّال به دست عيسى خبر داده شده است.

و نیز در تفسير آية لَخَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ  گفته شده آفرينش آسمان و زمين از آفرينش دجّال بزرگ‌تر است؛ زيرا دجال در ميان نسل آدمى از همه عظيم‏تر بوده است.
دجّال نام شخصيتى فتنه‌جوست كه در آخرالزمان خروج مى‏كند و خسارت‌هاى جبران‌ناپذيرى به بسيارى از مردم جهان وارد مى‏سازد.

از فتنه او در روايات، به عنوان بزرگ‌ترين فتنه در تاريخ بشر ياد شده و نام او افزون بر منابع اسلامى در بسيارى از منابع اديان و ملل آمده است. او را به سبب گردش در زمين يا فريب‌كارى دجال گفته‏اند. نام ديگرش مسيح است كه در وجه تسمية آن گفته‏اند: يك چشم او (چشم راست) ممسوح، يعنى نابيناست. يا آن‌كه چون به دروغ خود را مسيح معرفى مى‏كند؛ يا آن‌كه به‌جز مكه و مدينه، به همه مناطق زمين پا مى‏گذارد.

او پس از پيروزى مهدی بر سفيانى، از سجستان خروج مى‏كند ياران او يهوديان، مغول، تبه‌كاران و بيش‌تر زنان بدكاره هستند. او نخست ادعاى پيامبرى و سپس دعوى خدايى مى‏كند و به هر منطقه‌اي كه مى‏رسد با زور شمشير يا با سحر و جادو مردم را وادار به اطاعت از خود مى‏كند. در جادوگرى چنان چيره‌دست است كه با اشارة او آسمان مى‏بارد، زمين گياه مى‏روياند و حيوانات بيش از حدّ متعارف فربه مى‏شوند. شياطين جنّ را به صورت بستگان مردة شخصى ظاهر مى‏سازد و از او براى حقانيت خدايى خود گواهى مى‏گيرد، هرچند در برخى موارد فريب مردم، با ناكامى روبه‌رو مى‏گردد. لشكر بزرگ دجّال پس از کشتار و غارت در مناطق مختلف، راهى فلسطين مى‏شود.

بر اساس برخى روايات، مهدى پس از نابودى سفيانى براى نابود كردن يهود پيش از دجّال وارد فلسطين مى‏شود. بنابر روايات بسیار، زمانى دجّال پا به فلسطين و بيت‌المقدس مى‏گذارد كه مسلمانان به هم‌راه امامى صالح، يعنى مهدى مهيّاى نماز مى‏شوند. در همين هنگام عیسی از آسمان نزول مى‏كند و پس از اقامة نماز به امامت مهدی درِ مسجد به درخواست عیسی گشوده مى‏شود. ناگهان چشم عیسی به سپاه هفتاد هزار نفري يهود به رهبرى دجّال مى‏افتد. دجّال با ديدن عیسی به‌سان نمك در آب مى‏گدازد و عيسى خود را به او رسانده و با ضربتى هلاكش مى‏سازد. با قتل دجّال لشكر او در هم مى‏شكند و سنگ، درخت و خار به سخن آمده، با معرفى كافران زمينة قتل آن‌ها را به دست مسلمانان فراهم مى‏آورند.

۵. نزول عیسی از آسمان‏
در آياتى چند، با كمك روايات به نزول عیسی در آخر‌الزمان اشاره شده است:
الف) إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى‏ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى‏ يَوْمِ الْقِيَامَةِ...؛ «[ياد كن] هنگامى را كه خدا گفت: اى عيسى، من تو را برگرفته و به سوى خويش بالا مى‏برم، و تو را از [آلايش] كسانى كه كفر ورزيده‏اند پاك مى‏گردانم، و تا روز رستاخيز، كسانى را كه از تو پيروى كرده‏اند، فوق كسانى كه كافر شده‏اند قرار خواهم داد... .»
طبرى در ذيل اين آيه، روايات بسیارى را درباره نزول عیسی از آسمان آورده و مى‏گويد: بنابر روايات متواتر از پيامبر اكرم عيسى بن مريم در آخرالزمان از آسمان به زمين آمده و دجال را خواهد كشت.

گذشته از روايات از ظاهر آيه فوق به دو نكته پی می‌بریم:
۱. بالا بردن عیسی به آسمان در جريان هجوم يهوديان براى كشتن او با توجه به اين‌كه آسمان جاى انسان‏ها نيست، نشان‌گر گذرا بودن اين درنگ است و مى‏توان از آن دریافت كه خداوند عیسی را براى روزى خاص ذخيره كرده است.

۲. از اين آيه كه در آن واژه «توفى» به كار رفته و نيز آيۀ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ... بَل رَفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ به كمك روايات درمی‌یابیم عیسی در آسمان زندگی می‌کند و با توجه به فراگير بودن مرگ و اين‌كه زمين بستر مرگ است، مى‏توان نتيجه گرفت كه سرانجام روزى عیسی به زمين فرود آمده و در آن قبض روح خواهد شد.
ب) وَإِن مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ؛ «و از اهلِ كتاب، كسى نيست مگر آن‌كه پيش از مرگ خود حتماً به او ايمان مى‏آورد.»

در تفسير اين آيه، سه وجه گفته شده است:
۱. هر دو ضمير «به» و «موته» به عیسی برمى‏گردد و معناى آيه چنين است: هيچ‌يك از يهود و نصارا باقى نمى‏ماند، مگر آن‌كه پيش از مرگ عیسی به او ايمان خواهد آورد و اين رخداد به هنگام فرود عیسی از آسمان در آخرالزمان تحقق مى‏يابد.

۲. ضمير «به» به عيسى و ضمير «موته» به اهل كتاب بازمى‏گردد و معناى آيه چنين است: هيچ يهودى يا نصرانى نيست، مگر آن‌كه پيش از مرگ به عیسی ايمان مى‏آورد، هرچند ايمان او در اين حالت سودى به حالش نمى‏بخشد.

۳. ضمير «به» به پيامبر اسلام و ضمير «موته» به اهل كتاب برمى‏گردد، و معناى آيه اين است: هيچ يهودى يا نصرانى نيست، مگر آن‌كه پيش از مرگ خود به پيامبر اسلام ايمان مى‏آورد.

بسيارى از مفسران تفسير نخست را پذيرفته‌اند و روايتى از امام باقر اين تفسير را تأييد مى‏كند.
ظاهر آيات پيشين كه به روشنى درباره عیسی و نفى كشتن اوست، تفسير سوم را تضعیف می‌کند؛ زیرا مخالف میثاق آیات است، و ضعف تفسير دوم در آن است كه اوّلاً به استناد چه قرينه‌اى اهل كتاب در هنگام مرگ به عیسی ايمان مى‏آورند؟ ثانياً، ايمانى كه سودى نبخشد چه اثرى دارد كه قرآن از آن به عنوان دليلى بر حقانيت رسالت عیسی ياد مى‏كند؟

بر اساس تفسير دوم، عیسی روزى به زمين باز خواهد گشت و يهود و نصارا بدون استثنا درخواهند يافت قضاوت‌هاى نادرستى كه درباره عیسی داشتند از جمله پسر خدا بودن، شركت در الوهيت، به صليب كشيده شدن و سرانجام قتل عیسی باطل بوده و به او چنان‌كه شايسته‏اش است ايمان مى‏آورند. هم‌چنين آيه شريفه از مرگ نهايى عیسی به طور ضمنى خبر داده است. روايات توضيح مى‏دهند كه اين رخداد در آخرالزمان و در دوران ظهور مهدی اتفاق مى‏افتد.

ج) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلاَ تَمْتَرُنَّ بِهَا؛ «و همانا آن، نشانه‏اى براى [فهم] رستاخيز است، پس زنهار در آن ترديد مكن.»
اين آيه پس از آياتى قرار دارد كه از عيسى بن مريم‏ به عنوان مَثَل بنى‌اسرائيل ياد شده است. از این‌رو همه مفسران ضمير «انه» را به عیسی برگردانده و آيه را چنين معنا كرده‏اند: «همانا آن (عيسى) نشانه‌اي براى رستاخير است. پس در آن ترديد نكن.»

برخى مفسران به استناد قرائت غير مشهور آيه گفته‏اند: مقصود از واژه «علم» نشانه است؛ يعنى نزول عیسی نشانة ظهور قيامت است.

از اين آيه نيز درمی‌یابیم عیسی روزى از آسمان فرود مى‏آيد و چون فرود او در فرجام جهان رخ می‌دهد، نشانه ظهور و بروز قيامت خواهد بود.

نزول عيسي در روايات‏
به استناد روايات بسیار، عیسی در حالى كه دو ابر رنگى او را دربر گرفته‏اند و هفتاد هزار فرشته هم‌راهى‌اش مى‏كنند و دست خود را بر بال‌هاى دو فرشته گذاشته، نزديك مناره شرقى دمشق فرود مى‏آيد. عرق از پيشانى او مى‏ريزد و در دستش حربه‏اى است. بوى بدنش چنان است كه به مشام هر كافرى برسد مى‏ميرد. هنگامى كه وارد بيت‌المقدس مى‏شود مردم به امامت مهدی مهياى خواندن نماز صبح يا عصرند.

مهدی از عیسی مى‏خواهد تا امامت كند اما عیسی مى‏گويد: «كسى بر شما اهل‌بيت پيشى نمى‏گيرد؛ من وزير برانگخته شده‏ام نه امير.» پس از اقامه نماز به امامت مهدی ، عیسی دجال را مى‏كشد، آن‌گاه به فرمان او خوك‌ها را مى‏كشند، صليب‌ها را مى‏شكنند، همه كليساها و كنيسه‏ها ويران شده و تمام نصارا و يهود به جز مؤمنان واقعى به قتل مى‏رسند. عیسی اسلام را به عنوان دين حق اعلام مى‏كند و مردم را به تبعيت از مهدى فرامى‏خواند.
برخى بر اين نكته پاى فشرده‏اند كه روايات نزول عیسی متواتر و اجماعى و نزول او از ضروريات دين است.

فلسفه نزول عيسي در آخرالزمان و در دوران مهدی
برخى براى نزول عيسى حكمت‌هاى زير را برشمرده‏اند:
۱. براى رد ادعاى يهود دربارة كشتن عيسى؛
۲. دعاى عیسی براى درك فضيلت امت محمد؛
۳. براى كشتن دجّال‏؛
۴. براى تكذيب مسيحيان در اعتقادات باطل نسبت به عيسی.

گذشته از گونه‌های یادشده كه تا حدودى اصل فلسفه نزول عيسى را تبيين مى‏كند، در بيان فلسفه نزول و هم‌راهى عيسى با مهدى مى‏توان افزود که عيسى آخرين سلسله از پيامبران بنى‌اسرائيل است كه پيش از پيامبر اسلام ظهور كرده و نسب او از مادر به اسحاق و ابراهيم می‌رسد و در آن‌سو، پيامبر اسلام‏ آخرين پيامبر آسمانى است كه پس از عيسى برانگیخته شده و نسب او از پدر به اسماعيل و ابراهيم می‌رسد. شريعت ابراهيم كه همان اسلام است به‌ وسیله پيامبران بنى‌اسرائيل، به‌ويژه عيسى و حواريون به غرب عالم كشيده شد و چنان‌كه امروزه شاهد هستيم، مسیحیان جمعيت انبوهى از غرب جهان را دربر می‌گیرند و اين شريعت از طريق پيامبر اسلام به طرف شرق جهان گسترش يافت.

پيروان هر يك از دو دين اسلام و مسيحيت هم‌پاى يك‌ديگر تا به امروز بيش از يك و نيم ميليارد نفر را به خود اختصاص داده و جغرافياى جهان را تقسيم كرده‏اند. اين دو دين با وجود جدايى ظاهرى از جهات مختلفى در مبانى و شريعت به يك‌ديگر نزديكند، چنان‌كه قرآن مسيحيان را نزديك‏ترين امت‌ها به مسلمانان دانسته و آن‌ها را به سبب تحت تأثير قرار گرفتن در برابر آيات الهى ستوده است. از این‌رو، اين دو دين الهى به مانند دو رشته‌اي هستند كه با وجود وحدت خاستگاه آن‌ها (آيين ابراهيم) در اثر دخالت شياطين و به انحراف كشيدن مسيحيت از جاده حقيقت، از يك‌ديگر فاصله گرفته‏اند.

عيسى در آخرالزمان فرود مى‏آيد تا انتهاى اين رشته را به دست مهدی كه پرچم‌دار و وارث اسلام است بسپارد و با دعوت مسيحيان به پيروى از او و پذيرش اسلام اين دو رشته را به هم مرتبط سازد. بدين سبب است كه او در حضور مردم، مهدى را براى امامت جماعت پیش مى‏دارد و به او اقتدا مى‏كند.

در حقيقت عيسى نجات بخش نصارا است؛ زيرا با رأفتى كه دارد و با عشقى كه مسيحيان راستين نسبت به او دارند، پيش از هلاكت آنان پا به عرصه زمين مى‏گذارد تا دل‌هاى بى‌آلايش و حقيقت‌جو را به سوى دين حق فراخواند و مانع هلاكت ابدى آن‌ها شود.

از سویى هم‌راهى عيسى با مهدى براى پيش‌برد اهداف آن حضرت نيز مؤثرتر است؛ زيرا مسيحيان با شناختن عيسى بر اساس توصيف او در كتاب‌هاى دينى، به سخنانش آسان‌تر از سخنان و دعوت مهدى تن خواهند داد و بدون آن‌كه كار دعوت به اسلام به قهر انجامد، بسيارى از سر ميل و خواست قلبى ايمان خواهند آورد.

۶. خروج يأجوج و مأجوج‏
در آيات زير از خروج اقوام وحشى به نام يأجوج و مأجوج در آخرالزمان سخن به ميان آمده است:
وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ؛
و در آن روز آنان را رها مى‏كنيم تا موج‌آسا برخى با برخى درآميزند و در صور دميده مى‏شود.

حَتَّى‏ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ؛
تا وقتى كه يأجوج و مأجوج [راهشان] گشوده شود و آن‌ها از هر پشته‌اي بتازند.

يأجوج و مأجوج اقوامى وحشى و غارت‌گر بودند كه ذوالقرنين بنا به درخواست اقوامى بدوى كه از هجوم پى در پى يأجوج و مأجوج در امان نبوده و از ذوالقرنين يارى خواستند، ميان دو كوه سدّى بزرگ و بسيار محكم ساخت و از این‌ راه مانع هجوم و غارت‌گرى اين اقوام وحشى شد؛ زيرا آن‌ها نه مى‏توانستند از آن سد بالا بروند و نه آن را سوراخ نمايند. آن‌گاه پيش‌بينى كرد كه با نزديك شدن قيامت، اين سد خراب شده و يأجوج و مأجوج از هر سو براى قتل و غارت سرازير خواهند شد.

درباره اين‌كه مراد از يأجوج و مأجوج چه اقوامى است و در كجا ساكنند و به كدام سرزمين هجوم مى‏آوردند و سدّ ذوالقرنين در كجا ساخته شد، تا كنون ديدگاه‏هاى مختلفى ارائه شده است.
علامه طباطبايی پس از مباحثى مبسوط چنين نتيجه مى‏گيرد كه يأجوج و مأجوج اقوام مغول هستند.
بسيارى نيز اين اقوام را از اقوام ترك منسوب به ترك بن يافث بن نوح و ساكنان مغولستان، تركستان، سيبرى و... دانسته‏اند.

توصيفى كه از وحشى بودن و غارت‌گرى يأجوج و مأجوج در قرآن آمده است بر اساس شواهد تاريخى به قوم مغول بسيار نزديك است؛ چنان‌كه ماجراى غارت‌گرى آنان در سدة ششم كه به چپاول كشورهاى گوناگون از جمله ايران انجاميد و خون هزاران انسان بى‌گناه وحشيانه بر زمين ريخته شد نيز گواه اين مدّعاست.

در برخی روايات چهره‏هاى آن‌ها «مجان مطرقه»، يعنى سپرهاى چكش‌خورده، چشم‌هاى آن‌ها كوچك و صورت‌هایشان كشيده ترسيم شده است.

در نهج‌البلاغه از طغيان و سركشى اقوامى با همين ويژگى‏ها خبر داده شده كه در ديدگاه شارحان به حملة گسترده مغول تفسير شده است. البته در توصيف اين اقوام و بزرگى اندام آن‌ها مطالب خرافه‏اى نيز وارد شده كه از نظر برخى حديث‌شناسان مردود اعلام شده است.

بر اساس روايات، سپاه يأجوج و مأجوج چنان بزرگ و گسترده است كه بخش زيادى از زمين را دربر مى‏گيرد و وقتى به دجله و فرات و درياچه طبرستان مى‏رسند همه آب آن‌ها را مصرف مى‏كنند و سر راه خود تمام آذوقه مردم را به یغما می‌برند.

مردم از ترس آنان به خانه‏هاى خود پناه مى‏برند، اما آن‌ها به هر منطقه‌اي كه مى‏رسند به کشتار و غارت مى‏پردازند و چنان از خلايق مى‏كشند كه مى‏گويند: ما تمام اهل زمين را كشته‏ايم، حال نوبت آسمانيان است. آن‌گاه تيرى به سوى آسمان رها مى‏كنند و آن تير آغشته به خون بازمى‏گردد و آنان گمان مى‏كنند كه به مقصود خود نايل شده‏اند، تا آن‌كه به منطقه فلسطين مى‏رسند. در اين هنگام عیسی به هم‌راه مسلمانان بالاى كوه سينا پناه گرفته‏اند. عیسی براى نابودى آنان دست به دعا برمى‏دارد و خداوند به كرم‏هايى فرمان مى‏دهد که وارد بينى آن‌ها شده و گردن‌هایشان را بخورند. صبح‌هنگام همه آن‌ها مى‏ميرند و بوى تعفن اجسادشان تمام زمين را فرا‌مى‏گيرد. پرندگان از آسمان فرود مى‏آيند و با منقارهاى خود آنان را به دريا مى‏افكنند و بارانى سيل‌آسا زمين را از لاشة آن‌ها شست‌وشو مى‏دهد. بدين ترتيب ماجراى طغيان يأجوج و مأجوج با نابودى آن‌ها پايان مى‏پذيرد.

۷. خروج دابة الارض‏
وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لاَ يُوقِنُونَ.
بیش‌تر مفسران پذيرفته‏اند خروج دابةالارض از نشانه‏هاى آخرالزمان بوده و پيش از قيامت رخ می‌دهد.
اين امر به دو دلیل است:
۱. آيه با قرائنى هم‌راه است كه این مدعا را ثابت مى‏كند:
الف) خارج ساختن دابه از زمين ناظر به زمانى است كه هنوز زمين بر جاى خود بوده و نظام جهان به هم نريخته است.

ب) ضمير «لهم» به استناد آيه پيشين به كافرانی لجوج بازمى‏گردد كه با وجود همه كوشش‌هاى پيامبر به سبب تاريكى دل و كورى باطن از هدايت محرومند. هدف از بيرون آوردن دابّه، اعلام پايان‌پذيرى سودمندى ايمان است. پيداست اين ويژگى‏ها مربوط به دنيا و پيش از فروريختن نظام هستى است.

ج) در آيات بعدى از نفخ صور كه سرآغاز قيامت است سخن به ميان آمده است. ترتيب منطقى اقتضا مى‏كند كه خروج دابة‌الارض پيش از قيامت رخ دهد.

۲. در روايات بسیارى خروج دابة‌الارض، از نشانه‏هاى مسلّم آخرالزمان معرفى شده است.

دابة‌الارض در روايات‏
در برخی روايات آمده است: هنگامى كه عيسى به هم‌راه مسلمانان مشغول طواف به دور كعبه است، زمين زير پاى آن‌ها لرزيده و صفا را مى‏شكافد و در آغاز سر دابّه كه كرك و مو دارد و سپس تمام بدن از صفا خارج مى‏شود. نه كسى را ياراى گرفتن آن است و نه گريز از آن. به هم‌راه دابّه، انگشتر سليمان و عصاى موسى است. مردم از ترس آن به مسجد‌الحرام پناه مى‏برند، اما او متعرض كسى نمى‏شود. با هر مليتى به زبان خودشان صحبت مى‏كند و به حقانيت اسلام و بطلان ساير اديان گواهى مى‏دهد. دابّه عصاى خود را روى پيشانى مسلمان مى‏گذارد و چهره مؤمن به‌سان ستاره‏اى درخشان روشن مى‏گردد و بين چشمانش مى‏نويسد اين مؤمن است. او انگشتر سليمان را بر پيشانى كافر مى‏گذارد و نقطه‌اي تاريك و سياه ظاهر شده، روى آن مى‏نويسد: اين كافر است. بدين ترتيب صف مؤمنان حقيقى را از كافران جدا مى‏سازد.

ماهيت دابّة الارض‏
در بیش‌تر روايات اهل‌سنت، دابّه، حيوانى عجيب‌الخلقه، داراى چهار پا، سرى هم‌چون سر گاو، چشمى هم‌چون چشم خوك و گوشى به‌سان گوش فيل ترسيم شده است.

برخى از مفسران با استناد به اطلاق دابه بر حيوان و نيز دلالت سخن گفتن حيوان بر معجزه، حيوانى بودن دابّه را ترجيح داده‏اند، اما افزون بر مواردى اندك در روايات اهل‌سنت، در همه روايات و تفاسير شيعه دابّه به انسان و شخص حضرت امير تفسير شده است. در تفسير قرطبى آمده است: ماوردى از محمد بن كعب روايت مى‏كند كه از علی سؤال شد: دابه چيست؟ علی فرمود: اما والله ما لها ذنب و ان لها لحية؛
سوگند به خدا دابه داراى دم نيست، بلكه داراى محاسن است.

ماوردى مى‏گويد: اين كلام به انسان بودن دابّه اشاره دارد، هرچند بدان تصريح نشده است.
قرطبى مى‏گويد: برخى مفسران متأخر، مقصود از دابه را انسان متكلمى دانسته‏اند كه با اهل بدعت و كفر به مناظره مى‏پردازد.

در روايتى آمده است: پيامبر علی را در حالى كه روى شن دراز كشيده بود بيدار كرد و فرمود: يا دابة الارض! آن‌گاه خطاب به اصحاب فرمود: اين نام مخصوص علی است.

اصبغ بن نباته مى‏گويد: نزد اميرمؤمنان رفتم، در حالى كه مشغول خوردن نان، سركه و روغن بود. پرسيدم: مقصود از دابّه چيست؟ فرمود: او دابه‌اى است كه نان، سركه و روغن مى‏خورد. بنابراين، خروج دابة‌الارض كه احتمال دارد على باشد، از مسلمات است.

۸. رجعت‏
وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يوزَعُونَ؛
و آن روز كه از هر امّتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‏اند محشور مى‏گردانيم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپيوندند.

اين آيه از حشر گروهى از تكذيب‌كنندگان از ميان هر امت خبر مى‏دهد و به سه دليل مقصود از آن، گرد هم آمدن در قيامت نيست:
الف) حشر در قيامت همگانى است و هيچ كس از آن مستثنا نيست، در حالى‌كه طبق مفاد اين آيه، تنها گروهى خاص از هر امت محشور مى شوند.

ب) اين آيه پس از آية دابة الارض آمده كه نشان‌گر وقوع چنين حشرى هم‌زمان يا پس از خروج دابة الارض است و از آن‌جا كه خروج دابة الارض از رخدادهاى آخرالزمان و پيش از قيامت است، مى‏توان نتيجه گرفت كه اين حشر پيش از قيامت رخ می‌دهد.

ج) در چند آية پس از آن، از دميدن در صور سخن به ميان آمده است. نظم منطقى ايجاب مى‏كند كه اين آيه ناظر به حوادث پيش از قيامت است.

بر اساس روايات اهل‌بيت در آخرالزمان و پس از استقرار حكومت مهدى خداوند گروهى از مؤمنان صالح و جمعى از كافران و جنايت‌پيشگان تاريخ را زنده مى‏كند تا با كيفر كافران و ستم‌كاران به دست صالحان، ضمن انتقام از آنان دل مؤمنان را شادمان سازد.

رجعت از عقايد اختصاصى شيعه است و متكلمان شيعه ضمن تأكيد بر امكان رجعت و وقوع آن در برخى از اقوام پيشين مانند زنده شدن اصحاب كهف پس از گذشت سال‌های متمادى، رجعت گروهى از بنى‌اسرائيل پس از مرگ در كوه طور و... و با استناد به آيه مزبور و روايات اهل بيت وقوع آن را در آخرالزمان حتمى مى‏دانند، در عين حال معتقدند رجعت جزو اصول عقايد شيعه نيست و انكار آن خدشه‌اي به عقيده نمى‏رساند.

منابع
۱. الإشاعة لاشراط الساعة، محمد بن عبدالرسول شهرزوري، دمشق، دارالهجرة، ۱۴۱۶ق.
۲. اشراط الساعة الصغري و الكبري، شيخ عزالدين حسين، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۱۳ق.
۳. الإعتقادات فی دین الامامیة، محمد بن علی بن بابویه القمی (شیخ صدوق)، قم، دار المفید، چاپ دوم،۱۴۱۴ق.
۴. اوائل المقالات، محمد بن نعمان (شیخ مفید)، بيروت، دارالمفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
۵. بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمدباقر مجلسى، بيروت، مؤسّسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۶. البرهان في تفسير القرآن، سيد هاشم بن سليمان بحراني، قم، مؤسسة البعثة مركز الطباعة و النشر، ۱۳۷۳ش.
۷. پيام قرآن، ناصر مکارم شيرازي و ديگران، قم، انتشارات نسل جوان، ۱۳۷۳ش.
۸. التبيان في تفسير القرآن، محمد بن حسن طوسى، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ۱۴۱۳ق.
۹. تفسير الصافي، محمدمحسن فيض كاشانى، بيروت، مؤسّسة الاعمى للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
۱۰. تفسير العياشي، محمد بن مسعود عياشى سمرقندى، تهران، المكتبة العلمية الاسلاميه، بى‌تا.
۱۱. تفسير القرآن ‌العظيم، عماد‌الدين اسماعيل ابن‌كثير، بيروت، دار احياء التراث العربي، بی‌تا.
۱۲. تفسير القمي،‌ علي بن ابراهيم قمي، تصحيح: سيدطيب جزائري، قم، مؤسسه دارالكتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
۱۳. التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، محمد بن عمر فخر رازي، بيروت، دارالفكر، ۱۴۲۳ق.
۱۴. تفصيل وسائل الشيعه إلي تحصيل الشريعة، محمّد بن حسن حرّ عاملى، تهران، كتاب‌فروشى اسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۶۷ش.
۱۵. جامع‌ البيان عن تأويل آي القرآن، ابن‌جرير طبري، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۵ق.
۱۶. الجامع الصحیح (‌صحيح بخاري)، محمد ‌بن اسماعيل بخاري، بيروت، دارالفكر، ۱۴۰۱ق.
۱۷. الجامع الصحیح (صحیح مسلم)، محمد بن مسلم حجاج قشیری، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
۱۸. الجديد في تفسير القرآن، محمد سبزواري نجفي، مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهل‌البيت.
۱۹. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، محمدکاظم بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
۲۰. دائرة المعارف قرآن، مركز معارف قرآن، قم، انتشارات بوستان كتاب، ۱۳۸۲ش.
۲۱. الدر المنثور في تفسير المأثور، جلال‌الدین سیوطی، داراحياء التراث العربى، ۱۴۲۱ق.
۲۲. رسائل الشريف المرتضي، على بن حسين موسوي (سيّد مرتضى)، قم، دار الكتاب الاسلامى، ۱۳۷۹ش.
۲۳. روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني، سيد محمود آلوسي، بيروت، دارالفكر، ‌بي‌تا.
۲۴. عصر ظهور، علی کورانی، تهران، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۷۹ش.
۲۵. الفصول المختارة، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، تحقيق: سيد على ميرشريفى، بيروت، دارالمفيد، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
۲۶. الکافی، محمد بن يعقوب کلینی، تحقيق: على‌اكبر غفارى، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ سوم، ۱۳۸۸ق.
۲۷. کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق.
۲۸. كتاب مقدس، عهد قديم (فارسى)، جمعيت يريتش وفورن، لندن، ۱۹۹۳م.
۲۹. الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، محمد بن عمر زمخشري، بيروت، دارالكتب العلمية، بي‌تا.
۳۰. كشف الاسرار و عدة الابرار، احمد بن محمد میبدی، تحقیق: علي‌اصغر حكمت، تهران، انتشارات ابن‌سينا،۱۳۸۱ش.
۳۱. كمال‌الدين و تمام النعمة، محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ۱۴۰۵ق.
۳۲. مجمع البيان في علوم القرآن، امين الاسلام طبرسى، تهران، انتشارات ناصر خسرو، بى‌تا.
۳۳. محاضرات فی الإلهيات، جعفر سبحانی، قم، المركز العالمي للداراسات الاسلامية، ۱۴۱۱ق.
۳۴. المسائل السروية، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، قم، كنگره جهاني شيخ مفيد، بي‌تا.
۳۵. معجم احاديث الامام المهدي، على كورانى، قم، مؤسّسه معارف اسلامى، ۱۴۱۱ق.
۳۶. الميزان في تفسير القرآن، سيد محمدحسين طباطبايى، قم، انتشارات جامعه مدرسين، بى‌تا.
۳۷. نورالثقلين، عبد علي بن جمعه عروسي حويزي، قم، مؤسسه اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
۳۸. وسائل الشيعة، محمّد بن حسن حرّ عاملي، تحقيق: مؤسسة آل البيت، قم: مؤسسة آل‌البيت، چاپ اوّل، ۱۴۰۹ق.
۳۹. يأجوج و ‌مأجوج فتنة الماضي و ‌الحاضر و المستقبل،‌ شفيع ماحي احمد، بيروت، دار ابن‌حزم، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
۴۰. يوم الخلاص في ظل القائم المهدي، کامل سلیمان، بيروت، دارالكتاب اللبناني، ۱۴۰۲ق.

 



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،رخدادهای آخرالزمان از منظر قرآن،رخدادهای آخرالزمان،قرآن و آخرالزمان،آخرالزمان در قرآن،آخرالزمان به بیان قرآن، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
به چه دليل اين زمان آخرالزمان است؟

http://313yar.com/wp-content/uploads/2015/02/sam-300x180.jpg

به چه دليل اين زمان آخرالزمان است؟

در روايات اسلامي براي دوره آخرالزمان علايم و نشانه‏هايي ذکر شده که با تحقق اين علايم و نشانه‏ها، پي مي‏بريم که هم اکنون در دوره آخرالزمان قرار داريم. اينک به برخي از اين علايم و نشانه‏ها اشاره مي‏کنيم:

1 - گسترش ترس و ناامني

2 - تهي شدن مساجد از هدايت

3 - سردي عواطف انساني

4 - گسترش فساد اخلاقي

5 - آرزوي کمي فرزند

6 - مرگ‏هاي ناگهاني

7 - جنگ و کشتار

 


1 - گسترش ترس و ناامني

امام باقرعليه السلام مي‏فرمايد: «لايقوم القائم الاّ علي خوف شديد...» ؛ [1]  «حضرت قائم‏عليه السلام قيام نمي‏کند مگر در دوراني پر از بيم و هراس.»

و نيز فرمود: «مهدي‏عليه السلام هنگامي قيام مي‏کند که زمام کارهاي جامعه در دست ستمکاران باشد». [2] .

2 - تهي شدن مساجد از هدايت

پيامبرصلي الله عليه وآله درباره وضعيّت مساجد در آخرالزمان مي‏فرمايد: «مساجدهم عامرة وهي خراب من الهوي» ؛ [3]  «مسجدهاي آن زمان آباد و زيباست، ولي از هدايت و ارشاد در آن خبري نيست.»

3 - سردي عواطف انساني

رسول گرامي اسلام‏ صلي الله عليه وآله در اين باره مي‏فرمايد: «فلاالکبير يرحم الصغير ولاالقوي يرحم الضعيف، و حينئذ يأذن اللَّه له بالخروج» ؛ [4]  «در آن روزگار، بزرگترها به زيردستان و کوچکترها ترحّم نمي‏کنند و قوي بر ضعيف ترحّم نمي‏نمايد. در آن هنگام خداوند به او [مهدي‏عليه السلام ] اذن قيام و ظهور مي‏دهد.»

4 - گسترش فساد اخلاقي

رسول‏ خدا صلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «قيامت برپا نمي‏شود تا آنکه زني را در روز روشن و به طور آشکار گرفته، در وسط راه به او تعدي مي‏کنند و هيچ کس اين کار را نکوهش نمي‏کند».

محمد بن مسلم مي‏گويد: به امام باقرعليه السلام عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ امام فرمود: «إذا تشبّه الرجال بالنساء، والنساء بالرجال، واکتفي الرجال بالرجال، والنساء بالنساء» ؛ [5]  «هنگامي که مردها خود را شبيه زنان و زنان خود را شبيه مردان کنند. آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان به زنان اکتفا کنند.»

5 - آرزوي کمي فرزند

پيامبر اسلام‏صلي الله عليه وآله فرمود: «رستاخيز بر پا نمي‏شود تا آنکه کسي پنج فرزند دارد آرزوي چهار فرزند کند. و آنکه چهار فرزند دارد مي‏گويد: کاش سه فرزند داشتم، و صاحب سه فرزند آرزوي دو فرزند دارد. و آنکه دو فرزند دارد، آرزوي يک فرزند بنمايد. و کسي که يک فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندي نداشت». [6] .

6 - مرگ‏هاي ناگهاني

پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله فرمود: «قيامت برپا نمي‏گردد، تا اينکه مرگ سفيد ظاهر شود. گفتند: اي رسول خدا! مرگ سفيد چيست؟ فرمود: مرگ ناگهاني». [7] .

7 - جنگ و کشتار

امام رضاعليه السلام فرمود: «پيش از ظهور امام زمان‏عليه السلام کشتارهاي پياپي و بي‏وقفه رخ خواهد داد». [8]

پي نوشته ها :

[1] الغيبة، نعماني، ص 235.

[2] ملاحم، ابن طاووس، ص 77.

[3] بحارالأنوار، ج 2، ص 190.

[4] همان، ج 52، ص 380.

[5] کمال الدين، ج 1، ص 331.

[6] فردوس الاخبار، ج 5، ص 227.

[7] الفائق، ج 1، ص 141.

[8] الغيبة، نعماني، ص 271.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،آخرالزمان،به چه دليل اين زمان آخرالزمان است؟،بودن در آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
ثروتمندان در آخرالزّمان

http://www.donya-e-eqtesad.com/upload/iblock/c09/c09f406255885017efe53d37a20608b5.jpg

ثروتمندان در آخرالزّمان

» در آن زمان مال به دست کسی می افتد که شایستگی آن را ندارد.

 

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:
در آخرالزّمان صاحب مال، بزرگ شناخته می شود. (1) و مردم آن زمان اموال خود را در غیر طاعت خداوند بسیار خرج می کنند و در طاعت خداوند از اندک هم دریغ می ورزند و مال های عظیم خرج می شود در چیزهایی که مورد غضب خداوند می باشد. (2)

در آن زمان غنی و ثروتمند(از چیزی) نمی ترسد مگر از فقر و تهی دستی؛ به گونه ای که در روز جمعه نیازمندی میان دو نماز از مردم درخواست کمک می کند و کسی در کف دست فقیر چیزی نمی گذارد. (3)

در آن زمان شخصی که مال زیادی دارد، از آن وقتی که مالک آن شده است زکات آن را نپرداخته است. (4)
در آن زمان مال به دست کسی می افتد که شایستگی آن را ندارد. (5)

امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند: بر مردم، زمانی فرا می رسد که در آن زمان شخص ثروتمند و توانگر، آنچه که از مال و دارایی، در دست خود دارد بر دندان می گیرد (یعنی بخل ورزیده و در راه خدا انفاق نمی کند) در حالی که خداوند عزّوجل در قرآن کریم می فرماید: «ولا تَنسوا الفَضل بینَکم» (6) فضل و احسان را در میان خود فراموش نکنید. (7)

پي نوشته ها :

۱. مهدی منتظر، ص ۱۴۳.
۲. الملاحم طاوویی، ح۵، ص ۴۲ از بحار الانوار، ج۱۳، ص ۱۶۸.
۳. نوائب الدهور، ح۱، ص ۱۸۳.
۴. بحار، ج۱۳، ص ۱۶۸.
۵. الملاحم، ح۳، ص ۲۳.
۶. سوره بقره(۲)/ آیه ۲۳۷.
۷. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۴۶۸.
۸. نشانه های ظهور، ص ۶۸و۶۹.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،ثروتمندان در آخرالزّمان، آخرالزمان, zohor, emamzaman،ثروتمندان ،ثروتمندان و آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
جنگ جهاني سوم ارمغان تمدن صنعتي

http://namehnews.ir/content/files/khadije/102312.jpg

جنگ جهاني سوم ارمغان تمدن صنعتي

از روايات اسلامي و پيشگويي هاي پيشوايان استفاده مي شود که: پيش از ظهور حضرت ولي عصر (عليه السلام)، فتنه ها، شورشها و انقلابهاي نظامي اتّفاق مي افتد و طي جنگي جهاني، يک سوّم جمعيّت روي زمين به هلاکت مي رسد، و به دنبال آن بيماري طاعون شايع مي شود، و يک سوّم ديگرش را نيز نابود مي کند.

براي روشن شدن مطلب به چند روايت که در اين زمينه مي آوريم، توجّه فرماييد.

1 ـ در حديثي از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) روايت شده که فرمود:

«لا يَخْرُجُ الْمَهْدِيّ حتّي يُقْتَلَ ثُلْثٌ، وَ يَمُوتَ ثُلْثٌ، وَ يَبْقي ثُلْثٌ». [1] .

«مهدي (عليه السلام) قيام نخواهد کرد تا اين که يک سوّم مردم کشته شوند، و يک سوّم بميرند، و يک سوّم باقي بمانند».

2 ـ در حديث ديگري از آن بزرگوار نقل شده که فرمود:

«بَيْنَ يَدَيِ الْقائِم (عليه السلام) مَوْتٌ أحْمَرُ وَ مَوْتٌ أبَيَضُ... فَأمّا الْمَوْتُ الاْحْمَرِ فَبالْسَّيفُ، وَ أمّا الْمَوْتُ الأبْيَضُ فَالْطّاعُونُ». [2] .

«پيشاپيش ظهور حضرت قائم (عليه السلام) دو نوع مرگ خواهد بود: مرگ سرخ (کشته شدن) و مرگ سفيد (مردن)... مرگ سرخ به وسيله شمشير و مرگ سفيد با طاعون محقق مي شود».

3 ـ در حديثي که ابو بصير و محمّد بن مسلم از حضرت صادق (عليه السلام) نقل کرده اند، چنين آمده است:

«لا يَکُوْنُ هذَا الأمْرُ حتّي يَذْهَبَ ثُلْثا النّاسِ. فَقِيلَ لَهُ: فإذا ذَهَبَ ثُلثا النّاسِ فَما يَبْقي؟ فَقالَ (عليه السلام): أما تَرْضَونَ أنْ تَکُونوا الثُّلُثَ الْباقِي؟». [3] .

«اين امر ـ ظهور ـ صورت نخواهد گرفت تا اين که دو سوّم مردم از ميان بروند.

عرضه شد: اگر دو سوّم مردم از ميان بروند، چه کسي باقي مي ماند؟

فرمود: آيا خوشحال نيستيد که شما يک سوّم باقي مانده باشيد؟».

4 ـ در حديثي که بزنطي از هشتمين پيشواي معصوم شيعه، حضرت علي بن موسي الرضا (عليهما السلام) نقل نموده، چنين آمده است:

«قُدّامَ هذا الأمْرِ قَتْلٌ بَيوُحٌ. قلْتُ: وَما الْبَيُوحُ؟ قالَ: دائمٌ لا يَفْتُرُ». [4] .

«پيشاپيش اين امر ـ ظهور ـ کشتار بسيار داغي هست.

عرض کردم: «بيوح» به چه معناست؟

فرمود: کشتار مداومي که سرد نشود و سستي نپذيرد و از شدّت و حِدّت آن کاسته نشود».

5 ـ در ضمن حديثي که به خط امام حسن عسکري (عليه السلام) در پشت جلد کتابي يافت شده، و بزرگان شيعه آن را نقل کرده اند، چنين آمده است:

«شِيعَتُنا الْفِئةُ النّاجِيَةُ والفِرقَةُ الزّاکِيَةُ، صارُوا لَنا رِدْءاً وصوناً، وَعَلَي الظَّلَمَةِ إلْباً وَعَوْناً، سَيُفَجَّرُ لَهُمْ يَنابِيعُ الْحَيَوانِ بَعْدَ لَظي النيرانِ». [5] .

«شيعيان ما گروه رستگاران و طايفه پاکيزگان هستند. آن ها بازو و پشتيبان ما هستند و در برابر ستمگران يار و ياور ما مي باشند. پس از شعله ور شدن آتش فتنه ها و جنگ ها چشمه هاي زندگي حقيقي برايشان روان خواهد شد».

6 ـ در حديثي که حضرت ولي عصر (عليه السلام) در باره برخي از نشانه هاي ظهور به يکي از تشرّف يافتگان محضر اقدسش فرموده، چنين آمده است:

«عَلامَةُ ظُهُورِ أمْرِي کثْرَةُ الْهَرْجِ وَالْمَرْجِ وَالْفِتَنِ». [6] .

«نشانه ظهور من، کثرت هرج و مرج و فتنه و آشوب است».

رواياتي که در باره نشانه هاي ظهور و فتنه و آشوبهاي آخرالزمان از پيشوايان معصوم (عليهم السلام) رسيده، فراوان است و ما به همين مقدار بسنده مي کنيم.

در اينجا مي خواهيم مطلبي را به موضوع مورد بحث اضافه کنيم و آن اين که: ممکن است برخي تصوّر کنند که آنچه درباره حوادث آخرالزمان و جنگ هاي آن دوران روايت شده، کمي مبالغه آميز است؛ ولي قطعاً چنين نيست. زيرا حوادث مربوط به آخر الزمان در کتب مقدّسه آسماني نيز از زبان پيامبران عظيم الشأن پيشين بازگو شده، و نشان مي دهد که جنگ آينده براي جهان يک امر غير قابل اجتنابي است که دير يا زود شعله آن فروزان مي شود، و حوادث فراواني که امروز در سراسر جهان جاري است جز با ظهور آن يکتا منجي جهان، پايان نمي پذيرد.

اينک فرازهايي از کتب مقدّسه تورات و انجيل که در اين باره آمده است، نقل مي نماييم:

در تورات مي خوانيم:

«و خداوند مي گويد: در تمامي زمين دو حصّه منقطع شده، خواهند مرد، و حصّه سوّم در آن باقي خواهد ماند. و حصّه سوّم را از ميان آتش خواهم گذرانيد و ايشان را مثل قال گذاشتن نقره قال خواهم گذاشت و مثل مصفّي ساختن طلا ايشان را مصفّي خواهم نمود. و اسم مرا خواهند خواند و من ايشان را اجابت نموده، خواهم گفت که، ايشان قوم من هستند و ايشان خواهند گفت که، يهوه خداي ما مي باشد». [7] .

در انجيل مي خوانيم:

«و در آفتاب و ماه و ستارگان، علامات خواهد بود و بر زمين، تنگي و حيرت از براي اُمّتها روي خواهد نمود به سبب شوريدن دريا و امواجش، و دلهاي مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقايعي که بر ربع مسکون ظاهر مي شود». [8] .

آري خوانندگان گرامي! از مجموع روايات و پيشگويي هاي پيشوايان استفاده مي شود که: مسأله جنگ و خونريزي و درگيريها و نابسامانيها و کشمکشهاي امروز جهان همچنان ادامه خواهد داشت تا زماني که به جنگ جهاني سوّم و ظهور يگانه منجي عالم منتهي گردد، و خورشيد تابناک امامت از افق مکه معظّمه طلوع نمايد، و همه ستمکاران و متجاوزان را طعمه شمشير سازد، و انتقام خون مظلومان را از ستمگران تاريخ بستاند، و هر حقي را به صاحب حق برساند، و به تمام بدبختيها، خاتمه دهد. ان شاء اللّه

پي نوشته ها :

[1] عقد الدرر، ص 63.

[2] غيبت نعماني ص 277، ح 61 ؛ غيبت شيخ طوسي، 267 ؛ عقد الدرر، ص 65 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 211، حديث 59.

[3] بحار الانوار، ج 52، ص 207، ح 44.

[4] بحار الانوار، ج 52، ص 182، ح 6 ؛ بشارة الاسلام، ص 162، باب 9، في علامات الظهور عن علي بن موسي (عليه السلام).

[5] بحار الانوار، ج 75، ص 378؛ بشارة الاسلام، ص 168 و نوائب الدهور، ج 3، ص 336.

[6] بحار الانوار، ج 51، ص 320؛ بشارة الاسلام، ص 169.

[7] تورات، کتاب زکرياي نبي، باب 13، بندهاي 8 و 9.

[8] انجيل لوقا، باب 21، بندهاي 25 و 26.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،جنگ جهانی سوم،تمدن صنعتی،جنگ جهانی،آخرالزمان،جنگ آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
آيا برگشتن به دنيا اختياري است؟

http://dare-akherat.ir/images/%D8%B1%D8%AC%D8%B9%D8%AA1.jpg

آيا برگشتن به دنيا اختياري است؟

 


افرادي كه براي انتقام و تنبيه به دنيا برگردانده مي شوند، هرگز به ميل و اراده خود بر نمي گردند، بلكه به مصداق «كافر به جهنّم نمي رود، كشان كشان مي برند»، آنها نيز ناگزير تن به رجعت مي دهند، كه رجعت براي آنها بسيار ذلّت بار و سخت است.

ولي در مورد مؤمنين به نظر مي رسد كه اختياري خواهد بود نه اجباري، اگر چه هرگز ممكن نيست براي مؤمني رجعت پيشنهاد شود و او سر بتابد. از يك حديث نيز اين معني استفاده مي شود:

مفضّل بن عمر مي گويد:

در خدمت امام صادق ( عليه السلام ) صحبت از حضرت وليّ عصر ( عليه السلام ) شد واز افرادي كه عاشقانه انتظار ظهور او را مي كشند و پيش از نيل به چنين سعادتي از دنيا مي روند، گفتگو شد، فرمود:

«اِذا قامَ اُتِيَ الْمُؤْمِنُ في قَبْرِهِ، فَيُقالُ لَهُ:

يا هذا اِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صاحِبُكَ، فَاِنْ تَشَأْ اَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ، وَ اِنْ تَشَأْ اَنْ تُقيمَ في كَرامَةِ رَبِّكَ فَاَقِمْ».

يعني: «هنگامي كه حضرت وليّ عصر (عج) قيام كند، مأمورين الهي در قبر با اشخاص مؤمن تماس مي گيرند و به آنها مي گويند:

اي بنده خدا مولايت ظهور كرده است، اگر مي خواهي كه به او بپيوندي آزاد هستي، و اگر بخواهي در نعمتهاي الهي متنعّم بماني بازهم آزاد هستي».

( - بحارالانوار: ج 53، ص 92 / غيبت شيخ طوسي: ص 458 / منتخب الأنوار: ص 36 . )



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،رجعت،رجعت در ظهور،بازگشت اختیاری،رجعت اختیاری،آيا برگشتن به دنيا اختياري است؟، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
اوّل كسي كه به دنيا بر مي گردد امام حسين است

http://up.ashuora.ir/up/ashuora/pic-karbala/10-www.ashuora.ir.jpg

اوّل كسي كه به دنيا بر مي گردد امام حسين است

 


قال الصادق ( عليهم السلام ) :

«أوّل من يرجع الي الدنيا، الحسين بن علي ( عليه السلام ) فيملك حتّي يسقط حاجباه علي عينيه من الكبر...».

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود:

«اوّل كسي كه در رجعت به دنيا بر مي گردد حضرت امام حسين ( عليه السلام ) خواهد بود و آن مقدار حكومت و رهبري خواهد كرد كه از پيري موهاي ابروهاي او بر روي ديده اش آويخته شود».

( - بحار الانوار: ج 53، ص 46 . )



جابر از امام باقر ( عليه السلام ) روايت مي كند: حضرت امام حسين ( عليه السلام ) در صحراي كربلا پيش از شهادت فرمودند:

«جدّم رسول خدا6 به من فرمود:

اي فرزند! تو را به سوي عراق خواهند برد، در زميني كه پيغمبران و اوصياي ايشان در آنجا يكديگر را ملاقات كرده اند يا خواهند كرد، و آن زمين را «عمورا» مي گويند، در آنجا شهيد خواهي شد و با تو جماعتي از اصحاب تو نيز به شهادت خواهند رسيد، كه درد و رنج بريدن آهن به ايشان نخواهد رسيد، چنانچه آتش را حقتعالي بر حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) سرد وسلام گردانيد، همچنين آتش جنگ بر تو و اصحاب تو سَرد وسلام خواهد شد».

( - بحار الانوار: ج 53، ص 62 . )

امام حسين ( عليه السلام ) خطاب به اصحاب خود فرمود:

«بشارت باد شما را، شاد باشيد كه ما به نزد پيغمبر خود مي رويم، پس مي مانيم در آن عالم آنقدر كه خدا بخواهد.

پس اوّل كسي كه زمين شكافته مي شود و از زمين بيرون مي آيد من خواهم بود و همراه بيرون آمدن من، بيرون خواهد آمد اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و قيام خواهد كرد قائم ما ( عليه السلام ) پس نازل مي شود بر من گروهي از آسمان از طرف حق تعالي (كه هرگز بر روي زمين فرود نيامده باشند) با جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و لشكرها از ملائكه.

و فرود مي آيد محمد و علي ( ( عليهماالسلام ) ) و من و برادرم و جميع آنها كه خدا بر ايشان منّت گذاشته از انبياء و اوصياء، سوار شده بر اسبان خدائي ابلق از نور، ( - هر چيز دو رنگ، خصوصاً سياه و سفيد را گويند. )

كه هيچ مخلوقي پيش از آنها، بر آنها سوار نشده است.

پس حضرت رسول خدا6 عَلَمْ خود را به دست مي گيرد وحركت مي دهد و شمشير خود را به دست قائم ما مي دهد، پس بعد از آن، آنچه خدا خواهد مي نمائيم.

پس از آن حقتعالي بيرون مي آورد از مسجد كوفه چشمه اي از روغن و چشمه اي از آب و چشمه اي از شير.

پس آنگاه حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) شمشير حضرت رسول ( صلي الله عليه وآله وسلم ) را به من مي دهد و مرا به جانب مشرق و مغرب بفرستد، پس هر كه دشمن خدا باشد خونش را بريزم و هر بتي را بيابم بسوزانم تا اينكه به زمين هند برسم و جميع بلاد هند را فتح كنم.

و حضرت دانيال و يوشع زنده شوند و بيايند به سوي حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و گويند:

«راست گفتند خدا و رسول او در وعده ها كه دادند».

پس هفتاد نفر با ايشان بفرستد به سوي بصره كه هر كه در مقام مقاتله در آيد او را بكشند، و لشكري به سوي بلاد روم بفرستد كه آنها را فتح كنند.

پس هر حيوان حرام گوشت كه باشد بكُشم تا آنكه به غير حلال و پاك و پاكيزه در روي زمين نباشد ... يهود و نصاري وساير ملل را مخيّر گردانم ميان اسلام و شمشير، پس هر كه مسلمان شود منّت گذارم بر او و هر كه اسلام را نخواهد خونش را بريزم.

و هيچ مردي از شيعيان ما نماند مگر آنكه خدا ملكي به سوي او بفرستد كه خاك را از روي او پاك كند و زنان و منزل او را در بهشت به او نشان دهد.

و هر كور و زمين گير و مبتلائي كه باشد خدا به بركت ما اهل بيت آن بلاها را از او دفع نمايد.

و حق تعالي بركت را از آسمان به زمين فرو فرستد به مرتبه اي كه شاخه هاي درختانِ ميوه دار از زيادي ميوه بشكند وميوه تابستان در زمستان و ميوه زمستان در تابستان به عمل آيد و اين است معني قول حقتعالي كه فرمود:

«وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقُوا لَفَتَحْنا...»

«و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مي گشوديم؛ ولي (آنها حق را) تكذيب كردند؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم».

( - سوره اعراف: آيه 96 . )

سپس فرمود:

خداوند به شيعيان ما كرامتي ببخشد كه مخفي نماند بر ايشان هيچ چيز در زمين و آنچه در زمين است، حتّي آنكه اگر كسي بخواهد از احوال خانواده خود اطّلاع حاصل كند خدا به او الهام مي كند به آنچه كه آنها انجام مي دهند.

( - بحار الانوار: ج 53، ص 62 . )



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،رجعت در ظهور،رجعت،زنده شذن،رجعت امام حسین ،امام حسین،اوّل كسي كه به دنيا بر مي گردد امام حسين است،بازگشت امام حسین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394
نگرانی های امام زمان(عج) درباره شیعیان

http://s6.picofile.com/file/8190900800/1055.jpg

حجاب و عفت:
مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»
 
بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (۱)

رعایت حلال و حرام در زندگی
یکی دیگر از نگرانی های امام زمان (عج) بی توجهی مردم به حلال و حرام است. یکی از دانشمندان مدت ها در آرزوی زیارت حضرت مهدی (عج) بود، برای رسیدن به این هدف زحمت های فراوان کشید از جمله علم جفر آموخته و چلّه نشینی کرده و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود. 

اما هر چه می کوشید راه به جایی نمی برد تا به او گفتند: دیدار امام زمان (عج) برای تو ممکن نیست مگر در فلان شهر. او حدود ۳۷ روز در آن شهر می ماند تا در بازار آهنگرها کنار دکان پیرمردی قفل ساز هنگامی به محضر امام زمان (عج) شرفیاب می شود که آن حضرت در کنار پیرمرد

” مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (عج) نزدیک گردد.» فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد “

قفل ساز نشسته و با او گرم گرفته بودند و سخن می گفتند. 

در همین حال می بیند پیرزنی ناتوان و قد خمیده ،عصا زنان آمده و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: «برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی از من بخرید. من سه شاهی پول نیاز دارم.» 

پیرمرد با کمال سادگی گفت: «این قفل دو عباسی و هشت شاهی ارزش دارد، من آن را به هفت شاهی می خرم زیرا در معامله دو عباسی بیش از یک شاهی منفعت بردن بی انصافی است.» 

پیرزن با ناباوری گفت: «من التماس کرده ام اما هیچ کس راضی نشد این قفل را به سه شاهی از من خریداری کند.» سرانجام پیرمرد هفت شاهی پول به آن زن داد و قفل را خرید هنگامی که پیرزن رفت امام عصر (عج) به من فرمود: «آقای عزیز! دیدی؟ اینطور باشید تا ما به سراغ شما بیاییم. چلّه نشینی لازم نیست، علم جفر سودی ندارد، علم سالم داشته باشید و مسلمان باشید. در تمام این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام چون دین دارد و خدا را می شناسد، هفته ای بر او نمی گذرد مگر اینکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی و احوال پرسی می کنم.»(۲)

بی توجهی شیعیان به امام زمان(عج)
مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (عج) نزدیک گردد.» فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»(۳)

اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه اعمال
در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی، خادم مسجد کوفه، می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(۴) 

آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(۵) 

در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه

” کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد “

ام حضرت زینب (علیها سلام) که فرج را نزدیک گرداند.»(۶)
در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی (ره)- امام زمان (عج) فرمودند: «از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید.»(۷) 

در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان (عج) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد.» (۸)

همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران
شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رؤیا به محضر امام زمان (عج) مشرّف شدن و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است حضرت با تندی به او فرمودند: «چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟» 

بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله (عج) می فرمایند:وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.» وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: «پس تو چرا مدح می کنی؟» عرض کردم: «تقیه می کنم.» حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: «تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن.»(۹) 

تحصیل معارف از طریق غیر مشروع
امام زمان (عج) می فرماید: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر (ص) مساوی با انکار ماست.»(۱۰)

گناه شیعیان

” امام زمان (عج) می فرمایند: نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند “


امام زمان (عج) می فرمایند: «نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند.»(۱۱) امام زمان (عج) می فرمایند: «به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت.» (۱۲)

پرهیز از تصرف اموال معصوم (علیه السلام)
از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (عج) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: «کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد.»(۱۳)
 
امام زمان (عج) در توقیع شریفی می فرمایند: «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(۱۴)
ایشان می فرماید: «وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟»(۱۵)
 
در توقیع دیگر می فرماید: «لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(۱۶)

پی نوشتها:
(۱) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۳ ، ص ۱۵۸.
(۲) ملاقات با امام عصر (عج) ، ص ۲۶۸.
(۳) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۱۵۵.
(۴) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص ۳۵.
(۵) ملاقات با امام عصر (عج) ، ص ۸۷.
(۶) ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۲۵۱.
(۷) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۱۸۴.
(۸) کرامات الصالحین ، ص ۱۷۴.
(۹) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص ۳۶۱.
(۱۰)صحیفه المهدی ، ص ۳۳۴.
(۱۱)احتجاج ، ج ۲ ، ص ۴۷۴.
(۱۲)الخرائج ، ج ۳ ، ص ۱۱۱۰.
(۱۳)کمال الدین ، ص ۵۲۰.
(۱۴)کمال الدین ، ص ۵۲۰.
(۱۵)کمال الدین ، ص ۵۲۱.
(۱۶)نجم الثاقب ، ص ۴۱۱.



:: برچسب‌ها: ظهور،علائم ظهور،منتظران مهدی،مهدویت،منجی،نگرانی های امام زمان(عج) درباره شیعیان،نگرانی امام زمان،شیعیان و امام زمان،نگرانی برای شیعیان،شیعیان،امام زمان،نگرانی های امام زمان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 5 شهريور 1394
25 نکته که هر شیعه باید درباره امام زمان (عج) بداند

http://axgig.com/images/49156226972764883345.jpg

حضرت مهدی (عج) دستوراتی را که خداوند به حضرت رسول داده است را جامه عمل خواهد پوشاند.

دانش و اطلاعات مربوط به آخرالزمان را خداوند از طریق حضرت جبرئیل به رسول گرامی اسلام داده است. و رسول اکرم نیز این دانش را که از طریق الهامات برای وی منکشف گردیده است، از طریق احادیث با دیگر مسلمانان در میان گذاشته است. حضرت مهدی (عج) بصورت کامل از این دستورات الهی ، که پیشتر بر پیامبر اکرم نازل شده است، اطاعت خواهد کرد.

حضرت مهدی (عج) به عنوان کسی که در عشق و ترس از خدا به سر می برد، به تلاش بی وقفه خود در راستای اجرای دستورات الهی ادامه خواهد داد. او با گسترش عشق، علم، هنر، اخلاق حسنه، صلح،و خردورزی، اخلاق و سیرت اسلامی را در تمام جهان مستقر خواهد کرد.

دستوراتی که از طریق الهام بر قلب مبارک حضرت رسول نازل شده و اجرای آنها بر حضرت مهدی(عج) واجب می باشد، از این قرار است:

 

۱- حضرت مهدی (عج) خونی نخواهد ریخت.

مردم پیرامون حضرت مهدی (عج) جمع خواهند شد، همانگونه که زنبوران به دور ملکه خویش حلقه می زنند. او زمین را که مملو از ظلم شده است با عدل پر خواهد کرد. عدالت او به شکلی خواهد بود که هیچ خوابیده ای از خواب نخواهد پرید و قطره ای خون به زمین نخواهید ریخت. و زمین به دوران وفور نعمت باز خواهد گشت. ( ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۹ )

حضرت مهدی (راه حضرت رسول را ادامه خواهد داد)، هیچ خوابیده ای را از خواب بیدار نخواهد کرد و هیچ خونی نخواهید ریخت. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۶۳ )

در زمان [حضرت مهدی (عج) ] هیچ خوابیده ای از خواب نخواهید پرید، و خونی نخواهید ریخت. ( ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۴ )

کسانی که از او [حضرت مهدی(عج) ] اطاعت می کنند، و تابع او هستند با او در بین رکن و مقام ( در مسجدالحرام) بیعت خواهند کرد. آنها کسی را از خواب بیدار نخواهند کرد، و هرگز خونی نخواهند ریخت. ( ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۴ )

 

۲ – حضرت مهدی (عج) از طریق اقدامات علمی، اخلاقیات اسلامی را در تمام جهان نهادینه خواهد کرد.

حضرت مهدی (عج) بقدری مهربان و دلسوز است که هیچ خوابیده ای را از خواب بیدار نخواهد کرد و هیچ خونی نخواهید ریخت.(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۲ )

حضرت مهدی (عج) در صلح قدم خواهد زد. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۷۳)

او [حضرت مهدی (عج)] راه پیامبر گرامی اسلام را ادامه خواهد داد. او هیچ خوابیده ای را از خواب بیدار نخواهد کرد و هیچ خونی نخواهید ریخت. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۶۳)

 

۳ – حضرت مهدی (عج) وظایف خود را در قسطنطنیه ( استانبول ) نیز به انجام خواهد رساند.

روایت شده است از ابن عمر ، که می گوید:پیامبر خدا (ص) گفته است که شش چیز در جامعه آخر الزمانی رخ خواهد داد : … ششمین مورد چیره شدن بر شهر است. پرسیدم که : ای رسول خدا ، منظور شما از شهر ، کدام شهر است؟ و او پاسخ داد : قسطنطنیه [استانبول] .

[ پیروزی حضرت مهدی (عج) بر استانبول از نوع برتری معنوی خواهد بود.] ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۲۰۴ . – احمد دیا الدین الکموشخناوی، رموز الحادیث – ج ۱ – ص ۲۹۶ )

حضرت مهدی (عج) بر قسطنطنیه و ارتفاعات دیلم توفق و برتری [معنوی] خواهد یافت. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۷)

حضرت مهدی (عج) در استانبول نیز ظهور خواهد کرد و میراث مقدس پیامبر را نیز با خود خواهد داشت.

او بعنوان نشانه ، پیراهن، شمشیر ، و آیین های پیامبر را نیز با خود خواهد داشت. پرچمی که هرگز بعد از رحلت پیامبر اسلام بر افراشته نشده است. و هرگز تا ظهور حضرت مهدی (عج) نیز بر افراشته نخواهد شد. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۶۴ ).

 

۴ – حضرت مهدی (عج) با تکبیر بر استانبول پیروز خواهد شد، و این کاری علمی خواهد بود.

این زمان فرا نخواهد رسید تا اینکه مومنین بقدری قوی شوند که قادر باشند تا با تکبیر و تسبیح بر استانبول و سرزمین روم برتری یابند. ( دیلمی، الفردوس ، ۸۲/۵شماره ۷۵۲۴؛ التبارانی ، المعجم الکبیر ۱۵/۱۷، ص ۲۱ )

پیامبر (ص) ما اظهار داشته است که : آنها با تکبیر و تسبیح بر قسطنطنیه پیروزی و برتری [معنوی] خواهند یافت و به آنچنان غنیمتی دست خواهند یافت که پیشتر هرگز مشاهده نشده است. ( ابن مجاه ، کتاب الفتن ، ص ۳۵ )

پیامبر اسلام فرموده است:

روز قیامت فرا نخواهید رسید تا اینکه قبل از آن فردی از اهل البیت من [ حضرت مهدی ]، بر جهان حکمرانی کند. او بر استانبول و جبال هفتگانه آن برتری خواهد یافت. ( ماری ابن یوسف کرمی حنبلی، فوائد الفکر الفکر فی المهدی المنتظر )

 

۵- حضرت مهدی (عج) بر رم نیز تسلط خواهد یافت.

” حضرت مهدی(عج) و شاگردان او با تسبیح و تکبیر الهی بر رم مسلط خواهند شد.( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۲۰۴) و ( السیوطی، الحاوی للفتاوی – ج ۲ – ص ۸۱)

” …. حضرت مهدی (عج) و پیروان او رم را با تکبیر و تسبیح خداوند تسخیر خواهند کرد، و دیوارهای آن شهر [ واتیکان] فرو خواهد ریخت. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۲۰۴ )

 

۶-حضرت مسیح (عج) یاری کننده حضرت مهدی (عج) خواهد بود.

حضرت مسیح (عج) از آسمان نزول خواهند کرد تا به امام زمان بپیوندند، او به امام زمان خواهد پیوست و پشت سر او نماز خواهد خواند. ( شیخ صدوق ، العمالی ، فصل ۳۹ – ص ۱۸۱)

پیامبر خدا فرموده است: گروهی از امت من تلاش فکری و معنوی فراوانی خواهد کرد تا حقیقت را قبل از فرارسیدن قیامت برپا کند. در چنین هنگامه ای مسیح پسر مریم به زمین نزول خواهد کرد. رهبر آن گروه قائم ، به مسیح خواهد گفت که ما را در برپایی نماز مقتدایی کن. و او در پاسخ خواهد گفت : نه . سپس مسیح ، مقام امامی را به او اعطا خواهد کرد. (صحیح مسلم – ج اول – ص ۲۰۹)

ابن ابی شیبا به نقل از ابن شیرین در کتاب مصنف خود می گوید: رهبر این گروه همان حضرت مهدی (عج) است که به مثابه یک امام بر حضرت مسیح (عج) عمل خواهد کرد. (المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخرالزمان – ص ۷۹)

نعیم ابن حامد از عبدالله بن عمر نقل می کند که وی گفت: حضرت مهدی (عج) همان کسی است که، مسیح پسر مریم پس از نزول از آسمان پشت سر او به اقامه نماز خواهد ایستاد. (المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخرالزمان – ص ۷۹)

 

۷ – اقدامات حضرت مهدی (عج) موجب خواهد شد تا اخلاق اسلامی بر تمام عالم مستولی گردد.

چهار نفر پادشاهان زمین بوده اند. دو نفر از آنها از مومنین بودند . و دو نفر از کافرین. آن دو مومن یکی ذوالقرنین (عج) بود و دیگری حضرت سلیمان (عج) . آن دو کافر یکی نمرود بود و دیگری بخت النصر (Nebuchadnezzar).اما نفر پنجمی هم (حضرت مهدی) از میان مومنین قیام خواهد کرد که پادشاه کل زمین خواهد بود. (المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخرالزمان – ص ۱۰)

حضرت مهدی (عج) جهان را به مانند حضرت سلیمان و حضرت ذوالقرنین (عج) اداره خواهد کرد.(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۳۰ )

ابو بشیر می گوید: از امام جعفر صادق پرسیدم : ای پسر رسول خدا (ص) چه کسی قائم شما اهل البیت خواهد بود؟ او پاسخ داد : حضرت مهدی (عج) بر جهان چیره خواهد شد، حضرت مسیح پسر مریم پشت سر او به اقامه نمار خواهد ایستاد. در آن زمان جهان به نور الهی روشن خواهد شد. و در تمام نقاط دنیا ، حتی در جاهایی که قبلا چیزی غیر از خدا پرستیده می شد، خداوند متعال مورد پرستش قرار خواهد گرفت. و حتی اگر مشرکان تمایل نداشته باشند، تنها ایمان موجود در آن دوره ، ایمان به خدای واحد و احد خواهد بود. (بحارالانوار – ج ۵۱ – ص ۱۴۶)

حضرت رسول (ص) به حضرت علی ( ره ) فرمود: تو اولین هستی، و مهدی آخرین خواهد بود؛ که خداوند تسلط بر جهان را برای شما قرار داده است. ( بحارالانوار – ج ۵۲ – ص ۳۷۸ )

حضرت مهدی (عج) بر شرق و غرب عالم مسلط خواهد شد و اسلام را در تمام جهان به صحنه عمل خواهد آورد…. خداوند به مردم قدرتی خواهد داد که هر کسی در هر نقطه ای از عالم ، صدای او را خواهد شنید، حضرت مهدی (عج) به اسلام حیات خواهد بخشید. (بحارالانوار – ج ۵۲ – ص ۲۷۹و ج ۵۳ – ص ۱۲؛ شیخ صدوق ، کمال الدین – ج ۲ – ص ۳۶۷)

 

۸ – حضرت مهدی ، جهان ترک ، و جهان عرب را در یکجا جمع خواهد کرد.

ابراهیم ابن عبیدالله ابن علا نقل می کند که پدرش به نقل از امام جعفر صادق گفته است که: روزی حضرت علی (عج) به شرح وقایعی پرداخت که پیش از ظهور قائم رخ خواهد داد …. پرچمهای گروههایی از ترکها در هر جا دیده خواهد شد که به یاری پسر من [حضرت مهدی (عج) ] خواهند شتافت. ( شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۳۲۳ )

ملک ابن زمرا می گوید: حضرت علی (عج)، امیر المومنین به من گفت : … ای ملک ، بهترین اتفاق نیکو مربوط به آخر الزمان است که در آن قائم ما ظهور خواهد کرد … و خداوند تمامی افراد را گرد او جمع خواهد کرد. (شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۲۴۲)

امیر مومنان می گوید : اگر شما منتظر بمانید تا خداوند مقرر نماید که یک نفر ( حضرت مهدی) برای خاطر شما به پا خیزد، کسی که شما را با هم متحد نماید ، در حالی که پیشتر متفرق بودید، آنگاه خداوند به شما پاداش خواهد داد و به یقین در خواهید یافت که او [حضرت مهدی (عج)] همان کسی است که منتقم خواهد بود ( کسی که پاسخ فکری قطعی برای مقابله با داروینیسم، ماتریالیسم، و کفر و الحاد ارائه خواهد کرد) در برابر خطاکاران، و حقوق تضییع شده شما را باز خواهد گرداند، ( کتاب الغیبة ، بحارالانوار ج ۵۱و نیز در کتاب امام قائم – محمد باقر مجلسی ، انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۱۸۲)

امر ابن نفیل می گوید: شنیدم که امام حسین (عج) گفت : “کسی که شما منتظر قیام او هستید [(حضرت مهدی(عج) ] ظهور نخواهد کرد تا اینکه عصری برسد که شما خود اقرار کنید که چقدر از هم فاصله گرفته اید، عصری که شما بروی همدیگر آب دهان پرت کنید، عصری که یکدیگر را به کفر متهم نمایید، و همدیگر را دشنام بدهید”. از او پرسیدم : پس در این صورت در آن زمان دیگر چیز فرخنده و مبارکی باقی نخواهد ماند ؟ او پاسخ داد : آن عصر ، عصر تمام مبارکی ها خواهد بود ، چراکه قائم ما ظهور خواهد کرد و بر همه آنها خط بطلان خواهد کشید. ( شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۲۴۱ )

 

۹ – حضرت مهدی (عج) بر مردم اهل کتاب با تکیه بر تورات و انجیل واقعی حکومت خواهد کرد.

جابر ابن یزید جعفی از امام محمد باقر نقل می کند که :

علت اینکه حضرت مهدی در میان مردم بعنوان حضرت مهدی شناخته می شود این است که امری سری را عیان خواهد کرد. او به غاری در انطاکیه خواهد رفت و نسخه اصلی تورات و انجیل و سایر کتب مقدس را از آن غار بیرون خواهد آورد، و بر مسیحیان بر مبنای آن انجیل و بر یهودیان بر مبنای آن تورات حمکرانی خواهد کرد. (المهدی الموعود ، ج ۱ – ص ۲۵۴و ۲۵۵)

” علت اینکه وی حضرت مهدی (عج) نامیده می شود، این است که او بسوی کوهی از کوههای دمشق خواهد رفت. و در آنجا کتاب اصلی تورات را پیدا خواهد کرد…” (السیوطی، الحاوی للفتاوی – ج ۲ – ص ۸۱ )

 

۱۰ – حضرت مهدی (عج) در برابر ماتریالیسم، الحاد، داروینیسم، و بی دینی، به پیروزی علمی دست خواهد یافت.

شیخ الطوسی در کتاب الغیبة گفته است: پیروزی حضرت مهدی (عج) بدلیل بهره بردن از برهان و دلایلی متقن است که حضرت درباره تمامی آنچه که خداوند خلق کرده است ، آنها را در اختیار دارد . دلایل او به حدی زیاد است که هیچ کس دیگر نمی تواند در برابر او عذری بیاورد و یا آنها را انکار کند. ( کتاب الغیبة ، بحارالانوار ج ۵۱و نیز در کتاب امام قائم – محمد باقر مجلسی ، انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۷۰)

ابو بشیر می گوید: از امام محمد ابوبکر و یا امام جعفر صادق نقل شده است : همان کسی که به او [مهدی (عج) ] امامت اعطا نموده است ، همو به وی دانش و کتاب خواهد داد و او را تنها نخواهد گذاشت. (شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۳۸۷)

 

۱۱ – حضرت مهدی در عصر آخرالزمان بر علیه ادیان دروغین و ادیان متعصب کوشش خواهد کرد.

هفتاد هزار نفر از علمای دینی جامعه من از ضدمسیح پیروی خواهند کرد. ( احمد ابن حنبل مسند – ص ۷۹۶ )

در آخرالزمان چنین امتی پدید خواهد آمد، آنها قرآن تلاوت خواهند کرد، در حالی که قرآن فقط در دهانهای آنها است و در جان آنها فرو نمی رود. ارتباط آنها از دین قطع خواهد شد، همانگونه که تیر از کمان جدا می شود. و هر مسلمانی حق دارد بر آنها بشورد. آنها سرهای تراشیده دارند. ( ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب النصایی، حضرت علی در احادیث، ص ۱۴۲)

همچنین از امر بن سعد نقل شده است:

حتی اگر مردم دعوت شوند که با فرزند من باشند، آنها باز هم از او دور خواهند بود، این گروه بقدری شریر هستند که پایبند هیچ ارزش اخلاقی نیستند. آنها برای [خوشایند] حاکم ستمگر، دستور شلاق و تازیانه صادر می کنند، به ظالمان درس فساد می دهند، و برای خون و خونریزی، فتوا صادر می کنند. (شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۱۷۰)

 

۱۲-حضرت مهدی بسیار دوست داشتنی، مهربان و دلسوز خواهد بود.

خدمات حضرت مهدی بقدری شایان و بزرگ خواهد بود که درباره اش گفته شده است که : نه تنها انسانها، بلکه تمام موجودات زنده روی زمین و آسمان نیز از او راضی خواهند بود. (محمد بن علی السبان ، ایسافور رقیبین، ص ۱۴۶؛ السیوطی، الحاوی للفتاوی ، ج ۲، ص ۶۶و ۶۷)

ظهور او سر منشاء شادمانیها خواهد بود، نه تنها برای مومنین، بلکه برای تمام خلایق عرض و سما . چه بسیار خواهند بود پرندگان، حیوانات وحشی، و حتی ماهیان دریاها که از آمدن او به وجد و شادمانی خواهند پرداخت. ( البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۶۲و ۱۶۳)

او ( حضرت مهدی) همان راه پیامبر را در پیش خواهد گرفت. او هیچ فرد خوابیده ای را از خواب بیدار نخواهد کرد. … جهان به جای ظلم و جور و شکنجه با عدل پر خواهد شد. او ( حضرت مهدی) همه امکانات را بر مبنای برابری و عدالت و حقیقت میان مردم تقسیم خواهد کرد. این همان چیزی است که باعث خواهد شد تا ساکنان زمین و آسمان از او خشنود و راضی باشند. بسیار خواهند بود پرندگان آسمان ، حیوانات وحشی جنگل ها، و حتی ماهیان دریاها که از این کار او به وجد آمده و خشنود باشند. (البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۶۳)

تمام افراد بدور او خواهند نشست، همانند پدر مهربانی که کودکانش بدور او حلقه می زنند، یا همانند پادشاه بخشنده ای که مردم در گرداگرد او جمع می شوند، و با هم سخنان نیکو می زنند ، و محفلشان برای همیشه سراسر وجد و شادمانی است، و حاضرین با شور و اشتیاق برای غایبین از آن تعریف می کنند.(سید مرتضی سیستانی، گزیده هایی از صحیفه المهدیه، نشر الماس ، ص ۲۵۷ )

[ در دوره حضرت مهدی] گوسفندان در کنار گرگها به چرا خواهند پرداخت، و کودکان با مارها و عقربها به بازی خواهند پرداخت، و هیچ آسیبی نخواهند دید، در این دوره ، افراد یک دانه خواهند کاشت، و هفتصد دانه برداشت خواهند کرد.(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۳)

طاووس: ” یکی از شاخصه های حضرت مهدی (ع) نظارت دقیق و موشکافانه آن حضرت بر مقامات منسوب خویش می باشد”. (السیوطی، الحاوی للفتاوی ، ج ۲، ص ۱۵۰ )

در زمان ظهور حضرت، هیج خوابیده ای از خواب بیدار نخواهد شد، و از بینی هیچ کس، قطره ای خون نخواهد چکید. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۳ )

” مهربانی خاص حضرت نسبت به فقرا، از دیگر مشخصات حضرت مهدی خواهد بود.” (ماری ابن یوسف کرمی حنبلی ، فوائد فوائد الفکر فی مهدی المنتظر)

 

۱۳ – حضرت مهدی (ع) بازدارنده ریاکاری و دو رویی خواهد بود.

“بسیاری از مردم بدلیل ترس از او ( حضرت مهدی ) – ( بیش از ترسی که از قرآن دارند ) از ارتکاب به گناهان اجتناب می کنند… ” ( محی الدین ابن عربی – الفتوحات المکیه ، ص ۶ )

اصبغ النباته میگوید: علی، امیر المومنین گفت : بگذارید برای شما مثالی بزنم . فردی که دارای گندم فراوان می باشد، گندمهای خود را تمیز و مرتب کرده و در انبار خود ذخیره می کند، پس از مدتی که به آنها سرکشی می کند می بیند که گندمها آلوده به شپش شده اند. او گندمهای آلوده را جدا می کند و دوباره انبار می کند، پس از مدتی که برای سرکشی می آید می بیند که گندمها دوباره آلوده شده اند، او این کار را چند بار تکرار می کند، و سرانجام از آن انبوه خرمن گندم ، مقدار بسیار اندکی از گندم سالم و آلوده نشده برای وی باقی می ماند، گندمهایی که شپشها دیگر نمی توانند به آنها آسیب برسانند. در آخرالزمان نیز دوره ای فرا خواهد رسید که تعداد انسانهای پاک که آلوده به فساد نشده اند بسیار اندک خواهد شد. ( احمد بن محمد بن سعید نیز همین حدیث را نقل کرده است – شیخ محمد ابن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی – ص ۲۴۶ )

 

۱۴ – وجود مبارک حضرت مهدی (ع) به گونه ای عمل خواهند کرد تا همه اقرار کنند که براستی محمد (ص) پیامبر خدا است.

حدیث دیگری از امام بکر نقل شده است که : پیروزی و برتری زمانی تحقق خواهد یافت که حضرت مهدی (ع) از نوادگان محمد (ص) ظهور کند. در آن زمان دیگر منکری باقی نخواهد ماند. ( تفسیر البرهان – ج ۲ – ص ۱۲۱ )

 

۱۵ – حضرت مهدی (ع) تمام عوامل و بهانه ها و موانع پیش روی نهادینه شدن اخلاق اسلامی را از میان برخواهد داشت، و عصر وی همانند دوران های پربرکت خواهد بود.

او (حضرت مهدی ) همه کارهایی را که پیامبر انجام داد، انجام خواهد داد؛ او به همان شیوه پیامبر، تمام بنیانهای جهل را از بین خواهد برد، همانگونه که پیامبر این کار را انجام داد. او اسلام را از نو احیا خواهد کرد.(میکاییل المکارم ، ج ۱، ص ۵۷)

او ( حضرت مهدی) اسلام را در دوره آخرالزمان دوباره تثبیت خواهد کرد، همانگونه که پیامبر در عهد اول این کار را کرد .(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۷ )

…. حضرت مهدی دین را به همان شکل که در آغاز بوده است، پیاده خواهد کرد. او تمام مکاتب دینی دیگر را در جهان از میان خواهد برد. و پس از مذهب راستین و خالص ، دیگر هیچ مکتب دینی ناخالصی باقی نخواهد ماند.(البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۸۷و ۱۸۶)

حضرت مهدی (ع) هیچ نوع بدعت و نو آوریهای دینی را نخواهد پذیرفت.(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۳ )

حضرت مهدی (ع) بدعت ها و نو آوریهای دینی را ریشه کن نکرده ، رها نخواهد کرد.او تمام اجبارهای دینی در دوره آخر الزمان را از حالت اجباری در آورده و بصورت اختیاری خواهد کرد، همانگونه که در صدر اسلام اینگونه بوده است.(ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۱۶۳ )

 

۱۶ – حضرت مهدی (ع) خشونت و فلسفه خشونت را بر خواهد چید.

شیخ طوسی در کتاب الغیبة می گوید: ” هنگامی که زمانه ظهور او فرا برسد، خداوند به نور خود تمام دروغها را به دست او از بین خواهد برد، و به دست او تمام خشونت ها را به پایان خواهد برد. او (حضرت مهدی ) شرم بندگی و بردگی دیگران را از گردن شما برخواهد داشت”. (کتاب الغیبة ، بحارالانوار ج ۵۱ – محمد باقر مجلسی ، انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۱۳۲ ).

در زمان رهبری حضرت مهدی (ع) ، دوره حکام و ستمگران و برتری سیاسی ریاکاران و سالوسان و خیانتکاران به پایان خواهد رسید. (المهدی الموعود – ج ۱ – ص ۲۵۲)

 

۱۷- حضرت مهدی (ع) نسبت به حمایت از اسلام به شدت حساس است ، او از حقوق اسلامی حمایت جدی خواهد کرد.

کوچکترین کلمه ای که بر علیع اسلام زده شود، باعث آزرده خاطری وی خواهد شد. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۳۰ )

حضرت مهدی (ع) در مقابل ستمگران از حقیقت دفاع خواهند کرد. براستی او کسی است که حقیقت را از دل انسان استخراج و آن را احیا خواهد نمود. ( العقیلی ، النجم الثاقب فی بیان النعال من اولاد علی بن ابو طالب )

از نهج البلاغه : رسول مومنان (ص) فرمود: هنگامی که او (حضرت مهدی) از دیده ها پنهان شود، هیچ شخصی قادر نخواهد بود تا را او را شناسایی و رهگیری کند. (کتاب الغیبة، بحار الانوار، ج ۵۱ – انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۱۸۶)

 

۱۸- حضرت مهدی (ع) احادیث مربوط به آخرالزمان را به شیوه ای صحیح برای مردم توضیح خواهند داد.

ابو بشیر میگوید: من شنیدم که امام محمد باقر فرمودند: هنگامی که حضرت مهدی (ع) ظهور کند، شیوه رسول الله را بکار خواهد بست. و تنها اوست که قادر است که کارهای حضرت رسول را توضیح داده و تشریح کند . ( شیخ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة النعمانی ، ص ۱۹۱ )

اقبال الدین می گوید:

از محمد بن سینان ، امیر ابن شمیر ، جابر و ابو جعفر نقل شده است: دانش مربوط به کتاب خداوند تبارک و سنت رسول الله همانند یک نهال در قلب مهدی (ع) رشد کرده و به بالندگی خواهد رسید. ( کتاب الغیبة، بحار الانوار، ج ۵۱ – انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۷۲ )

 

۱۹- حضرت مهدی (ع) خرد نهفته در آیات قرآنی را برای مردم بازگو خواهد کرد، و موجب خواهد شد تا آنها خود به قرآن ایمان بیاورند.

هنگامی که مردم بر اساس فهم اندک خود به تفسیر آیات قرآنی می پردازند، او به اصلاح دیدگاههای مردم خواهد پرداخت، و آنها را به حقیقت قرآن رهنمون خواهد کرد. بدین ترتیب، او به مردم نشان خواهد داد ، که بدلیل دوری از حقیقت قرآن ، مردم چگونه عملا سنت اسلامی را فراموش کرده اند. او معانی حقیقی قرآن را برای ایشان شرح خواهد داد. ( نهج البلاغه ، خطبه ۱۳۴ )

شیوه تعامل حضرت مهدی به گونه ای خواهد بود که قلب همه انسانها را تحت تاثیر قرار خواهد داد، و مردم با یقین قلبی ، به سوی الله روی خواهند آورد. حتی آنهایی که از دین رویگردان شده بودند، با رضایت و اطمینان ، خود به وظایف و الزامات دینی شان عمل خواهند کرد.

 

۲۰- حضرت مهدی (ع) عادل و دادگر خواهد بود.

جهانی که قبل از آمدن او مملو بود از ظلم و جور ، با آمدن او پر خواهد شد از عدل و داد. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۰)

هنگامی که پیغامبر آنها بیاید، تمام تصمیمات آنها بر اساس عدالت خواهد بود، آنها اشتباه نخواهند کرد. ( سوره یونس – آیه ۴۷ )

 

۲۱- حضرت مهدی (ع) بخشنده خواهد بود.

طاووس : حضرت مهدی (ع) در توزیع کالاها بسیار بخشنده خواهد بود. (السیوطی، الحاوی للفتاوی ، ج ۲ – ص ۱۵۰ )

در دوره آخرالزمان ، خلیفه ای خواهد بود که کالاها را بدون شمارش و محاسبه توزیع خواهد کرد. ( المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخر الزمان – ص ۱۵ )

رهبری از میان رهبران خواهد آمد که کالاها را شمارش نخواهد کرد. هرگاه از او چیزی خواسته شود، او پاسخ خواهد داد : برگیر. آنگاه شخص درخواست کننده، پیراهن خود را خواهد گسترد تا عطایای او را جمع کند. ( المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخر الزمان – ص ۱۵ )

 

۲۲ – مبنای عملکرد حضرت مهدی (ع) مبتنی بر رضایت خداوند می باشد و نه رضایت مردم.

حضرت علی (ع) در این باره و اینکه پس از ظهور حضرت مهدی (ع) چه چیزی رخ خواهد داد، می گوید:

او نیازی به نظرات و قضاوت شخصی افراد نخواهد داشت؛ عملکرد او بر اساس قوانین قرآنی خواهد بود. ( میکاییل المکارم – ج ۱ – ص ۸۱ )

روزها و شبها به پایان نخواهد رسید تا اینکه مردی از خاندان من (حضرت مهدی) خواهد آمد، کسی که به سادگی ، جلوی بی نظمی و اغتشاش را خواهد گرفت، و از عمل کردن دلسرد و نومید نخواهد شد، حتی اگر تهدید به مرگ شود.( المتقی الهندی، البرهان فی علامات المهدی آخر الزمان – ص ۱۳ )

“ای رسول مومنان درباره حضرت مهدی (ع) با ما سخن بگو ” … پس آنگاه ایشان فرمودند: ” او هنگامی که مرگ وی را احاطه کند ، نخواهد ترسید. او به کناری نخواهد کشید، او به مومنانی که گرداگرد او حلقه زده اند ، پشت نخواهد کرد. هنگامی که جنگجویان به مخالفت با او برخیزند، او نخواهد ترسید، … او سخاوتمند و شجاع خواهد بود”. ( کتاب الغیبة، بحار الانوار، ج ۵۱ – انتشارات انصاریان – ایران – قم – ۲۰۰۳ – ص ۱۸۴ )

 

۲۳ – حضرت مهدی به مجاهده فکری خویش ادامه خواهد داد تا اینکه همه مردم را به راه راست بازگرداند.

او به کوششهای خویش ادامه خواهد داد تا اینکه همه مردم را به راه راست بازگرداند. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۲۳ )

حتی اگر کوهها در مقابل وی ایستادگی نمایند، او آنها را خرد کرده و راهی برای خود یافته و و به راه خود از میان کوهها ادامه خواهد داد، (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۳۹ )

حضرت مهدی (ع) خود را به کار خویش اختصاص خواهد داد. (البرزنجی ، العشاء لعشرة الصئاح – ص ۱۷۵)

 

۲۴- حضرت مهدی (ع) به سرعت ، عمل خواهد کرد.

این کار هفت سال طول خواهد کشید، اما هر سال او معادل ۲۰سال شما است. (ابن حجر الهیثمی، القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر – چاپ قاهره – ص ۴۴)

 

۲۵ – حضرت مهدی بهترین استفاده ها را از تکنولوژی خواهد برد.

پیروان حضرت مهدی (ع) دارای این قدرت هستند که کل کره زمین را در عرض یک لحظه طی کنند. ( میکایل المکاریم – ج ۱ – ص ۱۴۴ )

امام صادق می گوید: او (حضرت مهدی) در بین رکن و مقام ابراهیم خواهد ایستاد و با صدای بلند فریاد خواهد زد: ای نمایندگان من ، ای اصحاب خاص من، ای کسانی که خداوند شما را در این دنیا مهیا کرد تا به یاری من بشتابید، از من اطاعت کنید و به سوی من بیایید. آنها صدای او را خواهند شنید، در حالی که در شرق و غرب عالم هستند، در خانه های خود هستند و یا در محراب. صدای او به گوش همه آنها خواهد رسید، و همگی بسوی او خواهند شتافت، و در اندک زمانی گرداگرد او حلقه خواهند زد، در عرض یک چشم بر هم زدن. این اجتماع در بین رکن و مقام ابراهیم رخ خواهد داد ( قبل از طلوع آفتاب) . ( بحارالانوار – ج ۵۳ – ص ۷)



:: برچسب‌ها: ظهور , علائم ظهور , منتظران مهدی , مهدویت , منجی , 25 نکته که هر شیعه باید درباره امام زمان (عج) بداند , روایات زیبا در خصوص امام زمان(عج) , 25 نکته در خصوص امام زمان (عج) , امام زمان , نکاتی در مورد امام زمان , صاحب الزمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 5 شهريور 1394
بررسی اوضاع ایران قبل از ظهور

http://vavpi2.persiangig.com/I.a.j.m.sh-vavp.jpg

بررسی اوضاع ایران قبل از ظهور

۱ - چند ماهی است که منطقه ی خاورمیانه دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است و از این تحولات می توان بوی ظهور منجی عالم بشریت را به خوبی استشمام کرد. به جرات می توان مقطع کنونی را یک نقطه ی عطف در تاریخ  به شمار آورد؛ چرا که در سراسر سرزمین های اسلامی، مسلمانان به عنوان امت واحده، در آن واحد، ندای ظلم ستیزی و آزادگی سر داده اند تا خود را از یوغ بندگی حاکمان ستمگر و استکبارگران حامی آنان نجات بخشند. در واقع بعد از 30 سال، پیام انقلابی آخرالزمانی که سیدی بزرگوار از شهر قم آن را آغاز نموده بود، سرمشقی برای بقیه ی مسلمانان شده و موجب گردید تا سایر مسلمانان نیز به پا خیزند. این قیام های ضد استکباری می رود تا مسلمانان را برای استقبال از منجی بزرگ خود حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده نماید؛ چرا که قیام نهایی مسلمانان نیز قیامی بزرگ بر علیه ظلم و ستم می باشد و تا دل های مسلمانان از کینه ی ظالمین مالامال نباشد، نخواهند توانست منجی خود را یاری کنند. به علاوه، دل هایی که به ظلم و فساد خو کرده اند، نیازی به پیوستن به جنبش ها و قیام های ظلم ستیز نمی بینند؛ به همین دلیل، دل های مسلمین قبل از این که بخواهد به قیام منجی عالم بشریت بپیوندد، باید از حکومت های فاسد و ظالم گسسته شود.

 

همچنین امروزه کشورهای اسلامی به خوبی دریافته اند که به جز یک رهبر صالح و الهی، هیچ انسانی لایق حکمرانی بر مسلمانان نیست و این امر شرایط را بیش از پبش برای رهبری منجی موعود، حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده می نماید.

 

2 - خطبه های غرای رهبر معظم انقلاب در چند ماه اخیر و طنین و انعکاس زیبای آن ها در سراسر ممالک اسلامی از یک سو و لرزش استکبار از تاثیرات شگرف کلام امام خامنه ای (مد ظله العالی) از سوی دیگر، این نوید را به مسلمانان می دهد که امروزه ممالک اسلامی تشنه ی بهره گیری از چشمه ی جوشان ولایت می باشند و این تشنگی ان شاء الله به زودی با ظهور منجی بزرگ مسلمانان، رفع عطش خواهد شد.(1)

 

3 - ایام حاضر، شبیه ترین دوران به آخرالزمان توصیف شده در روایات می باشد و هیچ محققی نسبت به این مهم، شک و تردید ندارد. وقایع امروز ایران، لبنان، فلسطین، عراق، مصر، یمن، تونس، مراکش، لیبی، بحرین، عربستان و ... همگی با توصیف روایات پیرامون وقایع عصر ظهور مطابقت دارد. اما به هر حال باید کماکان احتیاط را رعایت نمود و از تطبیق های قطعی و بی و قید و شرط خودداری کرد؛ چرا که مسئله ی « بدأ »، مسئله ی مهمی است که معصومین (علیهم السلام) همواره به آن اشاره نموده اند و تا زمانی که « سفیانی » ملعون خروج ننموده است، همواره باید احتمال آن را مد نظر داشت. پس صحیح و عقلانی خواهد بود، اگر وقایع منطقه را با امید و اشتیاق نظاره گر باشیم، اما بی محابا و بی حساب به تطبیق های قطعی نپردازیم.

 

4 - همواره باید این نکته را در نظر داشت که دشمن بسیار زیرک و هوشیار می باشد. در حالی که پایگاه های سیاسی استکبارگران و عمال دیکتاتور آن ها یکی یکی توسط مسلمانان فتح می گردد، دشمن استکبارگر یعنی همان فراماسونری جهانی، در حرکتی کاملاً بی شرمانه سعی دارد انقلاب های ظلم ستیز منطقه را که همگی بدون شک وامدار انقلاب اسلامی ایران هستند، به جنبش اغتشاشگر و کاریکاتور وار سبز در داخل ایران پیوند دهد! این تحرکات دشمن نشان می دهد که دشمن همواره هوشیار بوده و تا آخرین نفس از مواضع شیطانی خود عقب نمی نشیند و به همین دلیل هوشیاری ما مسلمانان باید دوچندان باشد.

 

5 - گرچه انقلاب های ضد استکباری منطقه، نوید پیروزی روزافزون اسلام را در منطقه ی خاورمیانه و ان شاء الله در آینده ای نه چندان دور در سراسر عالم می دهد، اما باید در نظر داشت که سقوط دیکتاتورهای منطقه ی خاورمیانه، پایان کار نیست و دشمن بلافاصله پس از نابودی گماشتگان خود در منطقه، در صدد جبران برآمده و با نفوذ در صفوف انقلابیون، تلاش خواهند نمود تا این انقلاب ها را به انحراف بکشانند و مهره های مورد نظر خود را بر سر کار بیاورند. به همین دلیل، مسلمین باید گوش به زنگ و هوشیار باشند و تنها به سرنگونی حکومت های استبدادگر فعلی بسنده نکنند و به دنبال رهبرانی صالح برای اداره ی کشور باشند.

 

6 - نکته ی عجیب و و جالبی که در این میان وجود دارد، این مسئله ی مهم است که خداوند همواره به ستمگران نشان داده است که برترین مکر زنندگان است و حوادث اخیر نیز مثالی از این مکر هستند.

 

فراماسونری جهانی به عنوان مکارترین دشمن توحید در همه ی ادوار، دست به دامان اعداد و ارقام جادویی خویش شده است. مثال های مهمی در این زمینه وجود دارند که برخی از آن ها عبارتند از: تلاش برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی 33 سال پس از تولد اسراییل در سال 1980 میلادی (اسراییل در سال 1947 میلادی تاسیس شده بود)، به راه انداختن جنگ 33 روزه علیه حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی، و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی در 33 سال پس از تاسیس انقلاب اسلامی ایران (به عنوان مهم ترین دشمن بین المللی خود) در سال 2012 میلادی.

 

اما خداوند متعال همواره طبق سنت املاء (امهال) خود، به ستمکاران مهلت داده تا بار گناهان خود را سنگین تر نمایند و آتش جهنم را برای خود شعله ورتر نمایند، اما در آخرین لحظات، خداوند مهلت را از ستمکاران ستانده و آن ها را به خاک مذلت می نشاند. به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی (1 سال قبل از تشکیل حکومت شیطانی فراماسونری جهانی) و پیروزی حزب الله در جنگ تحمیلی 33 روزه مثال هایی از این دست هستند.

 

نکته ی جالب این که دشمن زخم خورده از سیاست های انقلابی جمهوری اسلامی، تمام هم و غم خود را به کار بست تا قبل از رسیدن جمهوری اسلامی به سی و سومین سالگرد پیروزی خود، سقوط نماید و به همین دلیل، در ابتدا دشمن عزم خود را جزم کرد تا انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 هجری شمسی را به سود دوستان داخلی خود رقم زند و هنگامی که در این عرصه شکست خورد، اغتشاشات و فتنه های بعد از انتخابات ریاست جمهوری را رقم زد تا به زعم خود با ادامه ی این اغتشاشات، بتواند حکومت جمهوری اسلامی ایران را ساقط نماید. اما خداوند متعال که برترین مکر زنندگان است، نه تنها مانع از آسیب وارد آمدن به انقلاب اسلامی و الهی ایران شد، بلکه مقارن با سی و دومین دهه ی فجر انقلاب اسلامی، زنگ نابودی دیکتاتورهای عامل دجال آخرالزمان (فراماسونری جهانی) را به صدا در آورد تا در واپسین لحظه های تحرکات دشمن برای مقابله با انقلاب الهی ایران، پایگاه های دشمن یکی پس از دیگری در منطقه متزلزل گردد و مکر دشمن به خود وی برگردد و ان شاء الله در آینده ای نزدیک، طومار زندگی دجال برای همیشه در هم پیچد.

 

7 - برخی از روایات مربوط به آخرالزمان، ذکر کرده‌اند که بعد از تشکیل حکومت زمینه‌ساز ظهور در ایران، فتنه‌ها و درگیری‌های داخلی در ایران پدید خواهد آمد که مهم‌ترین این فتنه‌ها در سال‌های نزدیک ظهور به وقوع خواهد پیوست؛‌ تا جایی که برخی از محققان، تعلّل در ورود سپاه ایران به عراق را بعد از خروج سفیانی، ناشی از همین مسئله می‌دانند. این محققان می‌گویند که مطابق برخی از روایات، به رغم این که خراسانی، سفیانی و یمانی در یک روز خروج می‌کنند، اما سفیانی با وجود درگیری در چند نبرد پشت سر هم، زودتر از ایرانیان همسایه ی ‌عراق و دارای حکومت مقتدر، به عراق می‌رسد؛‌ مطابق تعدادی از روایات، احتمالاً علّت بروز این تأخیر، وقوع فتنه‌ها و درگیری‌های داخلی در ایران طی ایام مذکور است که موجب می‌گردد تا ایرانیان ابتدا به امور داخلی و سر و سامان دادن به آن مشغول باشند و بعد از فرو نشاندن فتنه ی داخلی، عزم خود را برای مقابله با سفیانی در عراق جزم کنند.

 

از آنجا که روایات مربوط به این فتنه‌ها و درگیری‌های داخلی، متعدد، پراکنده و بعضاً‌ طولانی هستند، سخن را کوتاه می‌نماییم و جمع‌بندی تعدادی از نویسندگان بزرگ و محققان کارکشته ی عرصه ی‌ مهدویت را در این بخش ذکر می‌کنیم:

 

الف) در صدمین شماره ی نشریه ی‌ ماهنامه ی موعود که به صورت ویژه نامه در هفته ی‌ اوّل خرداد ماه 1388 (دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88) منتشر شد، مصاحبه‌ای با محقّق معروف مهدویت، جناب آقای حجت الاسلام علی کورانی انجام گردیده بود که متن آن به شرح زیر می‌باشد:

 

« چنان که من از روایات جست‌وجو کرده‌ام، ‌در سال ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در داخل ایران درگیری سیاسی بین دو جناح وجود خواهد داشت. یکی جناحی که خواهان تسلیم نمودن و تقدیم دولت و نظام به امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و جناحی که مخالف این امر است. در حدی که درگیری و نزاع بر سر این مسئله می‌باشد و سرانجام یاران امام پیروز می‌شوند و رهبرشان ـ خراسانی ـ در معیت فرمانده ی سپاهش ـ شعیب بن صالح ـ‌ نزد امام در عراق می‌روند و امور را به دست مبارک حضرتشان می‌سپارند... »(2)

 

ب) محقق و نویسنده ی برجسته ی عرب، جناب آقای مجتبی السادة در کتاب گرانسنگ خود با عنوان شش ماه پایانی (به عربی: الفجر المقدس المهدی (علیه السلام) و ارهاصات الیوم) و در هنگام ذکر وقایع ماه رجب چنین می‌گوید:(3)

روایات به این امر اشاره دارند که ایرانیان پس از طولانی شدن جنگ با دشمنان خود، با سید هاشمی که شعیب بن صالح را به عنوان فرمانده سپاه خویش برگزیده، بیعت می‌کنند. احادیث، میدان جنگ ایرانیان با دشمنان را در خارج آن سرزمین، یعنی عراق و شام و فلسطین بیان می‌کند که حاکی از ثبات سیاسی آنها در داخل کشور است؛‌ البته به جز آشفتگی مختصری که به واسطه ی جریان (قرقیسیا) در وضعیت ایران به وجود می‌آید؛‌ از آنجا که این واقعه اساساً جنگ میان سفیانی، ترک‌ها، بعضی از غربیان و بخشی از سپاهیان و نیروهای عراقی است و با توجه به اینکه ایرانیان با میدان و معرکه ی‌ جنگ فاصله ی چندانی ندارند، تصمیم می‌گیرند در آن شرکت کنند، ولیکن به جهت بهبود وضعیت داخلی از قرقیسیا صرف نظر می‌کنند و به کشور خود باز گشته و برای مقابله با سفیانی که در غائله ی قرقیسیا پیروز شده، مهیا می‌شوند. »

 

همان گونه که ملاحظه فرمودید، محققان از بررسی مجموعه ی روایات آخرالزمانی، چنین دریافته‌اند که در سال ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، درگیری‌های داخلی در ایران به وجود می‌آید. البته در مطلبی که جناب آقای مجتبی الساده بیان کردند، مسئله ی تصمیم ایرانیان برای حضور در قرقیسیا، کمی بعید به نظر می‌رسد و احتمالاً این مسئله مربوط به تحلیل شخصی آقای الساده می‌باشد؛ چرا که روایات، شیعیان را از حضور در قرقیسیا منع کرده و نبرد قرقیسیا را جنگ بین ظالمان خوانده‌اند. بنابراین بعید به نظر می‌رسد که ایرانیان زمینه‌ساز ظهور و یاران مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به روایات توجهی نداشته باشند. امّا احتمالاً ایرانیان برای حمایت از شیعیان عراق، لبنان و مسلمانان فلسطین که با سفیانی درگیر شده‌اند، قصد خروج ار مرزهای ایران و ورود به عراق را دارند که احتمالاً در مراحل ابتدایی این امر، درگیری‌های داخلی پدید می‌آید و ایرانیان به امور داخلی و سامان دادن به آن مشغول می‌شوند که این امر موجب پیروزی سفیانی در عراق و انجام جنایات توسط وی در عراق می‌گردد و این تعلل، موجب می‌گرد تا سفیانی از شمال تا جنوب عراق را اشغال نماید و در هنگام رسیدن به مرزهای جنوبی مشترک با ایران، ایرانیان که به امور خود سامان داده‌اند، عزم مقابله با سفیانی نموده و در منطقه ی‌ خوزستان با وی درگیر شده و طعم اوّلین شکست را به سفیانی می‌چشانند.

به جز مطلب فوق که مورد اختلاف بین محققین است، عمده ی‌ محققان بر سر این مطلب که در سال ظهور، درگیری‌های داخلی در ایران به وقوع می‌پیوندد، اشتراک نظر دارند. این مرحله که مرحله ی‌ ششم گام ایرانیان به سوی زمینه‌سازی ظهور است و در طی آن تعدادی از نیروهای مناطق داخل کشور، شناسایی و پالایش می‌گردند، هنوز به وقوع نپیوسته است، اما به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر، شواهدی از نزدیک بودن این امر، در حال آشکار شدن است.

 

فتنه ی سال 88 که بعد از انتخابات ریاست جمهوری به وقوع پیوست، یکی از بزرگترین فتنه‌هایی بود که جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب به خود دید. در این فتنه تعدادی از خواص دسیسه گر و نفوذی دشمن که به خصوص در دوره ی ‌8 ساله ی ‌ریاست جمهوری خاتمی، قدرت یافته بودند، زمینه را برای تحرکات بعدی خود فراهم نمودند و به همراه تعدادی از عناصر فریب خورده، فتنه‌ای بزرگ فراهم کردند، به نحوی که سرمایه‌های بزرگ جانی و مالی حکومت زمینه‌ساز ظهور، در این میان هدر رفت و در راه اطفای فتنه خرج شد. این فتنه، دشمنان انقلاب را خوشحال کرد و دل رهبر معظم انقلاب و دوستان انقلاب اسلامی را به درد آورد. در این فتنه، فجایع بزرگی چون اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(قدس سره)، جنایات بزرگ روز عاشورا و توهین و ضرب و شتم عزاداران حسینی در این روز، به وقوع پیوست که در تاریخ انقلاب بی‌سابقه بوده است. به همین دلیل می‌توان این فتنه را به درستی، بزرگترین فتنه ی‌ تاریخ انقلاب دانست. فتنه ی مذکور، گرچه همان فتنه ی ذکر شده در روایات نیست و با فتنه ی ذکر شده که در سال ظهور پدید می‌آید، تفاوت دارد، اما فتنه ی پس از انتخابات سال 1388 هجری شمسی، به احتمال زیاد پایه‌گذار فتنه ی بزرگ ایران در سال ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد. این مسئله چندان دور از انتظار نیست؛ زیرا:

 

الف) بعد از فروکش فتنه‌های پس از انتخابات، گرچه اوضاع کشور به وضعیت عادّی برگشت و آرامش در سراسر کشور حکم‌فرما گردید، اما آرامش فعلی، آرامش قبل از طوفان و آتش زیر خاکستر می‌باشد  و  همان گونه  که  رهبر  معظم  انقلاب  فرمودند، فتنه‌های بزرگتری در پیش رو است،(4) در واقع بسیاری از سران فتنه و عوامل پیاده نظام جریان شوم سبز، به دور از دست محاکم قضایی، در لاک خود فرو رفته‌اند و منتظر مهیا شدن شرایط برای عرض اندام مجدد هستند. اعلامیه‌های متعدد این جریان شوم برای حضور طرفداران خود در اغتشاشات به مناسبت‌های گوناگون از جمله سالگرد 22 خرداد، تولّد سران فتنه، روز عاشورا و ... حکایت از مزمزه کردن شرایط کشور توسط سران فتنه برای سوء استفاده از اغتشاشات احتمالی دارد. بنابراین هیچ بعید نیست که در آینده‌ای نزدیک و با درگیر شدن ایران در تحرکات آخرالزمانی منطقه ی خاورمیانه، جریان فتنه و جنبش سبز ماسونی از موقعیت سوء استفاده نمایند و اوضاع کشور را مجدداً دچار اغتشاش نمایند. این جریان فتنه‌گر که حمایت‌های ایران را از مردم مظلوم و مسلمان لبنان و فلسطین برنمی‌تابد و شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر می‌دهد، به احتمال زیاد هنگام تلاش ایران برای مقابله  با  سفیانی  در  آخرالزمان، مجدداً شعار « نه غزّه، نه لبنان و احتمالاً نه عراق!!! » می‌دهد و با سوء استفاده از فشارهای خارجی وارد شده بر ایران، از داخل نیز به مسئولان اداره کننده ی کشور فشار وارد می‌نمایند تا به خیال خود نظام اسلامی ایران را از درون نابود کنند. اما ان‌ شاء الله مطابق توصیف روایات، از یاران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرفداران نظام اسلامی شکست خورده و برای همیشه طومارشان در هم پیچیده خواهد شد.

 

ب) همان گونه که در سطور فوق اشاره شد، در سال ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در درون ایران که حکومت زمینه‌ساز ظهور می‌باشد، درگیری‌هایی بین دو گروه اصلی از احزاب پدید می‌آید و این احزاب و طرفداران آن ها، درگیری‌های جدی با یکدیگر پیدا می‌کنند. مطابق روایات، یکی از این گروه‌ها، طرفدار خط مشی مذهبی و خواهان سپردن زمام امور به دست مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشند و گروه دوم مخالف این امر هستند. درگیری بین این دو گروه صورت گرفته و پیروزی از آن گروه مذهبیون و طرفداران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.

 

حال اگر نگاهی مجدد به فتنه‌های پس از انتخابات بیندازیم، درمی‌یابیم که ترتیب جمعیتی گروه‌های درگیر در اغتشاشات پس از انتخابات، شباهت‌های جالبی با توصیف روایات در مورد گروه‌های درگیر در ناآرامی‌های ایران در سال ظهور دارند. در واقع فارغ از این که چه کسی در انتخابات به کدام کاندیدا رأی داده است، بعد از اعلام نتایج انتخابات، تعدادی از افراد وابسته به غرب، خائن یا فریب خورده، به سرپرستی تعدادی از کاندیداهای فتنه‌گر انتخابات، فتنه‌ای بزرگ را علیه نظام، انقلاب و اسلام تدارک دادند. به خصوص بعد از نماز جمعه ی معروف رهبر معظم انقلاب، افرادی که فریب سران فتنه را خورده بودند و دشمنی ذاتی با نظام، انقلاب و اسلام نداشتند، به دامن نظام برگشتند و راه خود را از فتنه‌گران جدا کردند و افراد باقیمانده در صف معترضان، بدون هیچ عذر و بهانه‌ای و با شایعه ی تقلب در انتخابات، علیه انقلاب و اسلام به فتنه‌گری پرداختند. از آن زمان به بعد، گروهی در صف معترضان باقیماندند که به جز فتنه‌گری، هدف دیگری نداشتند. از آن هنگام، ایران صحنه ی تقابل 2 گروه عمده بود: 1 - گروه اکثریت که حامی انقلاب، رهبری، ولایت فقیه و معتقد به پرچم‌داری ولایت فقیه تا زمان ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند؛ 2. گروه اقلیت که شامل طیف گوناگونی از معاندان اسلام، انقلاب و رهبری ولایت فقیه بودند که این افراد شامل لائیک ‌ها، گروه‌های سکولار، سلطنت‌طلبان، دشمنان اسلام، منکران وحی (همچون عبدالکریم سروش و طرفدارانش)، منکران وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (شامل اکبر گنجی و حامیانش)، طرفدران هم‌جنس بازی و گروه‌های منحرف اعتقادی همچون بهائیت (شامل شیرین ‌عبادی)، تعداد زیادی از منافقان و معاندان با انقلاب شامل علیرضا نوری زاده، محسن سازگارا، مجاهدین خلق و طرفدرانشان و نیز طرفدران اسلام آمریکایی که اسلامی توأم باتساهل و تسامح و مخالف جهاد و مقاومت است، بودند. این گروه اقلیت، همگی مخالف پرچم‌داری ولایت فقیه تا زمان ظهور مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند و با مفاهیمی که مقاومت آخرالزمانی مسلمانان را به قیام جهانی مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)‌ پیوند می‌زند (همچون حمایت از ملّت مظلوم فلسطین و مجاهدان لبنانی مورد عنایت ویژه ی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)) سرستیز داشتند.

 

آری! دو گروه درگیر در فتنه‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 هجری شمسی ایران، دقیقاً مشابه گروه‌های درگیر در فتنه‌های سال ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ایران بودند. گرچه فتنه‌های یاد شده همان فتنه‌های ذکر شده در روایات نیستند، اما به نظر می‌رسد که همین گروه‌ها، در سال ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مجدداً بر سر حمایت یا ضدیت با پرچم‌داری ولایت فقیه، با یکدیگر درگیر شوند که این امر با توجه به عدم دستگیری تمامی عوامل ضدّ انقلاب فتنه‌های اخیر، نا محتمل نیست. البته مطابق توصیف روایات، ان شاءالله در فتنه‌های مربوط به سال ظهور نیز، مجدداً طرفداران پرچم‌داری ولایت فقیه، پیروز شده و این بار، پرچم را به رهبری رهبر بزرگوار خود سید خراسانی، به دست صاحب اصلی مسلمانان، یعنی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند سپرد.

 

ذکر یک نکته ی مهم: منظور از حامیان ولایت فقیه در سطور فوق، تنها رأی دهندگان به یک کاندیدای خاص نیست، بلکه همه ی رأی دهندگانی که به هر کاندیدایی رأی دادند و پس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب، از فتنه‌گران دوری و بی زاری جستند، در این گروه قرار می‌گیرند و رأی دهندگان به هر کاندیدایی که پس از اتمام حجت رهبر عظیم الشأن انقلاب، در صف فتنه‌گران قرار گرفتند، در زمره ی دشمنان ولایت فقیه قرار می‌گیرند.

 

8 - در بحبوبه ی عصر ظهور و همزمان با تواتر وقوع نشانه های ظهور، باید بیش از پیش مراقب مدعیان مهدویت بود. روایات متعددی وجود دارند که از بروز و ظهور مدعیان مهدویت در واپسین روزهای قبل از ظهور خبر می دهند؛ به همین دلیل همه ی مسلمانان می بایست در عصر کنونی که نشانه های ظهور یکی پس از دیگری حادث می گردند، ضمن حفظ امید، هوشیاری و آمادگی خود، از افتادن در دام شیطانی مدعیان مهدویت بپرهیزند.

خادم الامام (عج)

وعده صادق

لینک کل مقاله

منابع 

 

1 -

http://www.inn.ir/newsdetail.aspx?id=67954

و

http://www.bfnews.ir/vdcipqap.t1a3v2bcct.html

و

http://www.nedayeenghelab.com/index.php?option=com_content&view=article&id=4191:1389-11-17-05-48-16&catid=108:1389-08-20-05-23-38&Itemid=805

2 - صدمین شماره ی ماهنامه ی موعود (ویژه نامه)، مصاحبه با شیخ علی کورانی.

3 -

http://mouood.org/content/view/29/3

4-

http://noorportal.net/news/ShowNews.aspx?ID=32365



:: برچسب‌ها: ظهور , علائم ظهور , منتظران مهدی , مهدویت , منجی , بررسی اوضاع ایران در ظهور , ایران و ظهور , نقش ایرانیان در ظهور امام زمان , اوضاع ایران , ایران , نشانه هاى ظهور امام زمان (عج) , ایران و ظهور امام زمان(عج) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 4 شهريور 1394