السلام علیک یا ابا عبدالله

http://s3.picofile.com/file/7526109565/1391.jpg

http://www.welayatnet.com/sites/default/files/media/photogallery/muharram_2.jpg

http://www.yjc.ir/files/fa/news/1391/8/25/530776_248.jpg

http://musicdownloadhappy.com/wp-content/uploads/2014/09/0.975911001291408788_irannaz_com.jpg



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،امام حسین(ع)،عکس،والپیپر برای محرم،عکس برای محرم،السلام عیلک یا با عبدالله، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 23 مهر 1394
سخنان مقام معظم رهبرى پيرامون حضرت مهدي (عج)

http://s1.picofile.com/file/6428510060/204.jpg

سخنان مقام معظم رهبرى پيرامون حضرت مهدي (عج)

* مهدى موعود (عج)  مظهر رحمت و قدرت و مظهر عدل الهى است.
* توسل و توجه و ارتباط قلبى با آن حضرت موجب عروج و رشد روحى و معنوى انسان مى شود.
* ايمان و اعتقاد به امام زمان مانع از تسليم شدن است.
* نيمه شعبان، عيد بسيار بزرگى است كه جهان چشم انتظار مولود مبارك و معظم آن و بشريت تشنه رهبرى و هدايت اوست.
* وجود مقدس امام زمان وعده الهى و مصداق لطف خدا بر انسانيت و بشريت است.
* او مستوره و نمونه اى از اوليا و اصفيا و انبيا و برجسته ترين بندگان خداست.
* ملت ما بايد روح انتظار را در خود زنده كنند.
* روز ولادت مهدى موعود (عج)  حقيقتاً روز عيد همه انسانهاى پاك و آزاده عالم است.
* امروزه وجود مقدس حضرت حجت (عج) در ميان انسانهاى روى زمين منبع بركت علم، منبع درخشندگى، زيبايى و همه خيرات است.
* ما به زمان ظهور امام زمان (عج)  اين محبوب حقيقى انسانها نزديك شده ايم زيرا معرفت ها پيشرفت كرده است.
* ان شاءالله همه اين توفيق را پيدا كنيم كه روزى در ركاب آن بزرگوار باشيم براى خدا تلاش و مجاهدت كنيم در مقابل چشم آن بزرگوار در راه خدا جانمان را از دست بدهيم و
 به فيض شهادت برسيم.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،ظهور،سخنان مقام معظم رهبری،حضرت مهدی(عج)،مقام معظم رهبری، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 22 مهر 1394
مراتب انتظار فرج

http://media.shabestan.ir/Original/1393/12/09/IMG10522136.jpg 

مراتب انتظار فرج

براي حالت انتظار فرج و گشايش در امور،سلسله مراتبي وجود دارد که با توجّه به نوع مشکلي که چشم به راه حل آن هستيم ،تنظيم مي گردد.

 

1. انتظار در جهت گشايش امور شخصي

اوّلين و ضعيف ترين مراتب انتظار ،انتظار براي گشايش در امور شخصي خود و فتح و فرج غصّه ها و ناگواري هاي فردي مي باشد . البتّه همين امور شخصي گاهي غصّه هاي زندگي مادّي و امور عادّي خود است و گاهي دردها و غصّه هاي معنوي که انسان در دل دارد و خواستار گشايش آن با فرج امام زمان (ع)است. وجود مبارک حضرت مهدي (ع)در توقيع شريفي که به محمّد بن عثمان العمري ارسال داشتند بعد از جواب سؤالات اسحاق بن يعقوب مي فرمايند: «براي تعجيل در فرج بسيار دعا کنيد که آن فرج خود شماست »(1).

در دعاي افتتاح نيز مي خوانيم :«خداوندا پراکندگي ما را به وسيله او جمع و گسيختگي مان را دور کن و پريشاني ها را بدو پيوست کن و کمي مان را به وسيله او زياد کن و ذلّت ما را به وسيله او تبديل به عزّت کن و...فقر ما را به وسيله او جبران کن و شکاف و تفرقه ما را به او برطرف کن وسختي ما را به وسيله او آسان کن و...».

 

2. انتظار جهت گشايش در امور مؤمنان

دومين مرتبه انتظار ،انتظار براي رفع مشکات از جامعه ايماني و آحاد مؤمنان و موحّدان است ؛مشکلاتي که از جهت مادّي و معنوي ،ديني و دنيايي مؤمنان را محاصره نمود وآنان را در نوعي سرگرداني و بي ساماني قرار داده است . حضرت سجّاد (ع)مي فرمايد : «زماني که قائم ما قيام کند،خداوند آفت را از شيعيان ما بزدايد و دل هاي آنان را چون پاره هاي آهن (سخت و تزلزل ناپذير)کند و هر مرد آنان را قدرت چهل مرد دهد. آنان فرمانروا و سالار جهان خواهند بود» .(2)

حضرت باقر (ع)مي فرمايند: «هر گاه زمان ما (ظهور ما)فرا رسد و مهدي ما بيايد،شيعه ما از شير دليرتر و از سر نيزه برنده تر خواهد بود... »(3)

حضرت علي (ع)مي فرمايند: «با مهدي ما حجّت ها تمام مي شود ،او پايان بخش امامان ،نجات بخش امّت و منتهاي نور است ».

در دعاي افتتاح چنين مي خوانيم : «خدايا ما به سوي تو از دوري پيغمبرمان (ص)و غايب بودن وليّ مان شکايت مي کنيم ».

همچنين در دعاي عهد با امام زمان (ع)(5)مي خوانيم :«خداوندا با حضور حضرت (ع)اين گرفتاري را از اين امّت برطرف کن و ظهور او را براي مان نزديک کن».

 

3. انتظار در جهت گشايش امور آحاد انساني

سومين مرتبه انتظار ،انتظار براي گشايش در امور جامعه جهاني و همه آحاد و ساکنان زمين است ،زيرا ظهور اما عصر (ع)نويد بخش امنيت و عدالت جهاني است و از برکات و آثار آن، همه اهل زمين برخوردار خواهند شد . حضرت باقر (ع)مي فرمايند: «زماني که قائم به پا خيزد ،ايمان را به هر دشمن کينه توزي عرضه مي کند ،اگر از جان و دل ايمان نياورد ،گردنش زده مي شود ،يا همچون ذميّان امروز جزيه مي پردازد و به کمر او زنّار مي بندد وآنان را از شهرها ،به حومه ها و روستاها بيرون مي کند ».

در دعاي عهد با امام زمان (ع)(6)مي خوانيم :«خداوندا،او را پناهگاه بندگان مظلومت قرار ده...»

 

4. انتظار جهت گشايش امور جامدات ،گياهان و حيوانات

چهارمين مرتبه انتظار ،انتظار براي گشايش در حيات حيوانات ،گياهان و جمادات است ،زيرا با امر فرج در زمين و زمان و عالم نباتات و حيوانات نيز تحوّلات مثبت ايجاد خواهد شد و دامنه ظهور و شعاع نور آن شامل حال آنان نيز مي گردد. همچنان که در عصر غيبت مي خوانيم: « ظهر الفساد في البرّ و البحر بما کسبت أيدي النّاس ».

پيامبر اکرم(ص)فرمودند : «او زمين را ،همچنان که آکنده از ستم و بيداد شده،از عدل وداد پر مي کند. آسمان از ريختن نزولاتش هيچ دريغ نمي ورزد و زمين از روياندن گياهانش ».(7)

حضرت علي (ع)فرمودند: «زماني که قائم ما قيام کند ،آسمان نزولات خود را فرو ريزد و زمين گياهانش را بروياند و کينه و دشمني از دل هاي بندگان رخت بربندد و درندگان و چرندگان با هم بسازند چندان که زنان زيور(زنبيل )به سر ، عراق را تا شام مي پيمايند وجز بر علف و سبزه گام نمي نهند و هيچ درنده اي آنها را آشفته و هراسان نمي کند».(8)

پيامبر(ص)فرمودند :«قيامت برپا نمي شود تا زماني که زمين از ستم و دشمني آکنده شود ،آنگا ه مردي از خاندان من قيام کند و زمين را ،همچنان که از ظلم و جور آکنده شده از عدل و داد پرکند».(9)در اين باره ،در دعاي عهد(10) مي خوانيم :«خداوندا ، سرزمين هايت را آباد کن و بندگان را زندگي (حقيقي)ببخش».

 

5. انتظار جهت گشايش امر انبيا و اوليا

پنجمين مرتبه انتظار ،انتظار جهت گشايش غصّه ها و دردهاي اوليا و انبيا در گذشته تاريخ و شادماني و فرج براي آنان است . در دعاي ندبه ،در همين رابطه ،مي خوانيم : «کجاست آن کسي که انتقام خون پيامبران و فرزندان آنها را مي گيرد».

 

6. انتظار جهت گشايش در امور آل محمد (ص)

ششمين مرتبه انتظار ،انتظار براي گشايش امر پيامبر (ص)و امامان معصوم (ع)و مستضعفان واقعي است ،زيرا با ظهور امام عصر (ع)دولت کريمه اهل بيت (ع)تشکيل خواهد شد و بازگشت مجدّد آنان به دنيا با رجعت شروع خواهد گشت ؛به عبارتي فرج امام عصر (ع)فرج آل محمّد (ص)است و موجب شادماني رسول الله (ص)است و اهل بيت (ع)خواهد شد . آري تا ظهور امام زمان (ع)اتّفاق نيفتد ،همچنان اهل بيت (ع)در استضعاف و مظلوميّت به سر مي برند.

مفضّل بن عمر مي گويد :از امام صادق (ع)شنيدم که فرمود : «رسول خدا (ص)نظري به علي ،حسن وحسين (ع)افکند و گريست و فرمود :شما مستضعفان بعد از وفات من هستيد »

مفضّل گويد :عرض کردم يابن رسول الله معني آن چيست؟

فرمود : «يعني شما امامان بعد از من هستيد ،چون خداوند مي فرمايد : «و مي خواهيم بر آنان که در زمين به ضعف کشيده شده اند ،تفضّل نماييم و آنان را پيشوايان و وارثان حکومت حق سازيم»پس اين آيه در مورد ما اهل بيت (ع) تا روزقيامت جاري است».(11)

همچين در کتاب «غيبت»شيخ طوسي آمده که از امير المؤمنين (ع)روايت شده است در مورد قول خداوند متعال :«و نريد أن نمنّ علي الّذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثين »فرمودند :«ايشان اهل بيت محمّد (ص)هستندکه خداوند مهدي آنان را بعد از رنجيدن آنها (استضعاف آنها) مي آورد سپس آنان را عزّت مي بخشد و دشمنانشان را ذليل مي سازد».(12)

نيز در دعاي ندبه مي خوانيم «کجاست آن کسي که انتقام خون کشته کربلا ـ امام حسين (ع)ـ را بگيرد ».يا در دعاي عهد با امام زمان (ع)مي خوانيم :«خداوندا پيامبرت (ص)و پيروان او را به ديدارش شادمان کن و پس از او به بيچارگي ما رحم کن ،خداوندا با حضورش اين گرفتاري را از اين امّت برطرف کن و...»

در دعاي قنوت امام حسن عسگري (ع)آمده است :«بار خدايا، به درستي که حقّ ما پس از تقسيم شدن در دست غاصبان ،دست به دست گشت و حکومت ما پس از مشورت به چيره شدن و زورمندي (دشمنان )واقع شد و پس از آنکه برگزيده امّت بوديم ميراث آنها شديم که وسايل لهو و بازيگري با سهم يتيم و محتاج و بيوه خريداري گرديد و اهل ذمّه بر مردم مؤمن حکومت يافتند و فاسقان هر قبيله عهده دار امور آنان گشتند که نه دفاع کننده اي هست تا آنها را از هلاکت دور سازد و نه سرپرستي که به آنان با ديده مهر بنگرد و نه صاحب مهرباني که جگر تفتيده را از گرسنگي برهاند و آن را سير کند ،پس آنان با خواري در خانه گمشده اي واقع شده اند و گرفتار فقر و همنشين اندوه و ذلّت مي باشند».

 

7. انتظار جهت گشتايش امور ملکوتيان

هفتمين مرتبه انتظار ،انتظار براي گشايش غصّه ها و اندوه فرشتگان و ملکوتيان مي باشد ،زيرا مصائب اولياي الهي و به ويژه مصيبت حضرت سيّدالشهدا (ع)آنان را غمزده و رنجور ساخته و آنان در انتظار گشايش امر هستند. امام باقر (ع)در جواب ابوحمزه ثمالي که از علّت نام گذاري آن حضرت به «قائم»پرسيد ،فرمودند :«چون جدّم حسين (ع)کشته شد ،فرشتگان با گريه و فغان به درگاه خداوند عزّ و جلّ فرياد بر آوردند که: اي خدا و سرور !آيا از کسي که برگزيده تو و فرزند برگزيده تو و بهتر آفريده تو را مي کشد چشم مي پوشي ؟خداوند عزّ وجل به آنان وحي فرمود که :فرشتگان من آرام گيريد، به عزّت و جلالم سوگند که از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد . آنگاه خداوند امامان نسل حسين(ع)را به فرشتگان نشان داد وفرشتگان بدان شادمان گشتند. در ميان آنان يکي ايستاده بود و نماز مي خواند.خداوند فرمود :با اين قائم از آنان انتقام مي گيرم».

 

8. انتظار جهت گشايش در امور امام زمان (ع)

 

هشتمين مرتبه انتظار ،انتظار ظهور براي گشايش غصّه ها و دردهاي خود امام زمان(ع)و شادماني قلب آن بزرگوار است ،زيرا قلب امام عصر(ع)در دوران غيبت نقطه مرکزي بزرگ ترين و عظيم ترين مصائب و دردهاست ،به طوري که :

1. در دوران غيبت حقّ ولايت و حکومت به دست شرورترين انسان ها غصب شده ،دين و احکام الهي مورد هجوم قرار گرفته و بهترين پيروان ايشان در سخت ترين شرايط زندگي مي کنند.

يکي از علماي اهل معرفت مي گويد:اگر از حضرت علي (ع)21سال غصب حکومت و ولايت سياسي شده و ايشان در استضعاف و مشکلات فراوان قرار گرفت ،به گونه اي که خود فرمودند :«صبر کردم در حال که در چشمم خار و در گلويم استخوان بود »،(13)امام زمان (ع)بيش از 1100سال است که در اين حالت به سر مي برد ،او داغدار مصائب همه انبيا و اوليا و از .جمله داغدار مصائب مادرشان حضرت زهرا(س)و جد بزرگوارشان امام حسين (ع)هستند و داغ اجداد طاهرينشان را به دل دارند.

2. حقّ ولايت و حکومت خود را غصب شده مي بيند.

3. بي توجّهي و تاراج ثروت ها و حقوق شرعي مانند خمس ،فدک و ...را شاهد است.

4. فتنه ها ،خونريزي ها و بي عدالتي ها را مي بيند.

5. گناهان و معاصي همه انسان ها از جمله شيعيان ،او را آزار مي دهد .

6. از تحريفات ديني ،فرقه سازي ها و مکاتب انحرافي خبر دارد.

7. تعطيلي احکام الهي و حدود و قوانين شرعي را شاهد است.

8. از حال دانشمندان و علما ي منحرف ودنيا زده خبردار است.

9. پيروان وشيعيان خود را بي سرپرست نظاره مي کند.

10. پيشرفت کفر و نفاق و سرعت وپيروزي هاي ظاهري آنان را مي بيند.

11. از عمق شرک و رياکاري و جريانات ضد ّتوحيد ي خبردارد.

و ده ها و صدها اتّفاق و حادثه ناگوار را نظاره گر است که هر يک به تنهايي ايشان را سخت آزرده خاطر مي سازد. آري بالاترين حالت انتظار و مقدّس ترين و عميق ترين نوع انتظار در خود حضرت وجود دارد،زيرا از علم و اشراف کامل به احوال هستي برخوردار است و روحيه اصلاح گري و عزت طلبي در روح بلند او موج مي زند .

 

پی نوشت ها :

 

1.غيبت طوسي ،ص292.

2. ميزان الحکمه ،ح1240.

3. همان، ح1232.

4. همان ،ح1166.

5. مفاتيح الجنان ،ص904.

6. ميزان الحکمه ،ح1248.

9. همان ،ح1241.

10. همان ،ح1170.

11.مفاتيح الجنان ،ص904.

12. تفسير نور الثقلين،ج6،ص311.

13. همان ،ج5،ص311.

 



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،ظهور - مراتب ظهور - انتظار فرج - امام زمان،مراتب انتظار، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
تكاپوى آخرالزمان در غرب

http://yegane-monji.persiangig.com/image/posts/%D8%BA%D8%B1%D8%A8%20%D9%88%20%D8%A2%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86.jpg

تكاپوى آخرالزمان در غرب

 

همانطور كه خوانندگان عزيزمستحضرند امروزه يكى از مباحثى كه در دنياى غرب و مسيحيت توجه عده كثيرى را به خود جلب نموده،توجه به يكى از مباحث مسيحيت است كه در رابطه با آخرالزمان وآمدن مسيح، عليه السلام، گفتگو مى كند و از طرف ديگر قرار گرفتن درآستانه قرن بيست و يكم و ورود به سال 2000 ميلادى كه از نظرمسيحيان نويددهنده دوران آخرالزمان است موجب گشته تا كتب و فيلمهاى خاصى در زمينه مباحث آخرالزمان، علايم آخرالزمان، مكاشفات مختلف، چگونگى حفظ خود از گزند حوادث و وقايع و غيره ساخته و منتشر شوند.

يكى از انتشاراتى كه اخيرا در اين زمينه بويژه در زمينه توليد فيلمهاى ويديويى فعاليت وسيعى را آغازكرده انتشارات آرماگدون است (Arageddon) كه خود را با عنوان بزرگترين كتابفروشى در زمينه كتب مربوط به نبوت، مكاشفات و انجيل معرفى نموده است.

جستجوى كامپيوترى در شبكه اينترنت فهرستى از كتب و فيلمهاى ويديويى تهيه شده در اين زمينه رامعرفى مى نمايد كه در ذيل نمونه هايى از اين كتب و نوارهاى ويديويى رابراى آشنايى خوانندگان عزيزمعرفى مى نماييم:

 

1- در مورد بازگشت مسيح،عليه السلام: فيلم ويديويى به روايت «ادوند پاردوم» (1)

موضوع اين نوار ويديويى دررابطه با به پايان رسيدن هزاره دوم ميلادى و نگريستن دقيق بشر به آينده مشكوك قرن بيست و يكم است، عده اى از مردم پايان هزاره دوم را به عنوان سرآغاز جديدى تصور مى نمايند. كتاب آسمانى مسيحيان مى گويد: «مسيح زمانى مى آيد كه شما انتظار آمدن او رانداريد، و اين چنين است كه شمارش معكوس آغاز شده است و سؤالى كه به ذهن وارد مى شود اين است كه ما در چه زمانى از تاريخ واقع شده ايم؟

 

2- هشدار دو دقيقه اى زمين:

اين نوار ويديويى مهيج و جنجالى شما را به كشف اين مطلب مى رساندكه چرا متخصصان و كارشناسان امور دينى و مكاشفات در غرب معتقدند كه هشدار دو دقيقه اى زمين به گوش مى رسد! در اين نوار شما مى توانيد نگاهى دقيق به روزگاران آشفته اى داشته باشيد كه ما در آن بسر مى بريم و ضمنا به شواهدى دست يابيد كه توضيح دهنده اين مطلب است كه ما در واپسين روززندگى مى كنيم. اين نوار ويديويى براساس كتاب «جان ويلر» (2) تهيه شده وروايت كننده آن نيز «كاريل ماتريسيانا» (3) مى باشد.

 

3- آخرالزمان دوران سختى است

اين نوار ويديويى در سه كاست تهيه شده و با اينكه به شيوه اى حرفه اى تهيه شده است اما از آنجا كه در برگيرنده اطلاعات كمى و كيفى خاصى است كه به حيات و بقاى روحى و جسمى بشر در خلال دوران آشوب و اضطراب آخرالزمان مى پردازد بسيار حيرت آور است.

اولين بخش از اين نوار ويديويى به بحثى جامع در رابطه با دوران قبل ازآشوب و اضطراب پرداخته و اين مطلب را خاطر نشان مى سازد كه بشر براى رسيدن به آشوب واضطراب به دنيا نيامده است، امادچار آشوب و اضطراب شده وخوشى خود را از دست داده است دراين فيلم «ديك آينزورت » (4) انسان رادر زمينه اينكه چگونه خود را از گزندحوادث دور ساخته و حفظ نمايد و يااينكه چگونه غذا تهيه نموده،محصولات خود را به بار آورد و خودرا براى شرايط سخت آماده سازد راهنمايى مى كند.

در بخش دوم و سوم اين نوار به افراد آموخته مى شود كه چگونه وسايل و لوازمى را كه به طورروزمره دور مى اندازند مى توانند به عنوان ابزارى مفيد مورد استفاده قرار دهند و همچنين به شما آموخته مى شود كه چگونه اجاق خورشيدى و ابزار ديگر بسازيد و آب براحتى پيدا نماييد.

 

4- دلايل شگفت انگيز; آيا خدابراستى وجود دارد؟

اين نوار ويديويى نوارى مستنداست كه شواهدى جديد و شگفت انگيز را كه موجب اثبات خدا شده است ارايه مى دهد، تهيه كنندگان اين فيلم نظير «پاول لالوند»، (5) «گرانت جفرى »، (6) «ديو بريس »، (7) «ديو مانت » (8) و «چوك ميسار» (9) معتقدند كه با ديدن اين فيلم مى توانيد خود و دوستان نجات نيافته خود را به فلاح ورستگارى برسانيد.

 

5- مكاشفه

اين فيلم نشان مى دهد كه در دوزخ خشونت، حيله و نيرنگ و در دنياى شهوانى امروز، مردان و زنان باايمانى وجود دارند كه همه چيز را به نام خدا و با استعانت از او مى خواهند و آنان اهل مقاومت و بردبارى وپايدارى هستند. مدت اين نوارويديويى 97 دقيقه است.

 

پى نوشته ها:

1.EdmundPurdom

2.John Wheeler

3.Caryl Matrisciana

4.Dech Ainsworth

5.Paul Laloude

6.Grant Jeffrey

7.Daye Breese

8.Dave Hunt

9.Chuch Missler

 



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،غرب،تکاپوی آخرالزمان در غرب،آخرالزمان در غرب،آخرالزمان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
وظایف زمان انتظار

http://www.pnushafagh.ir/uploads/f_165858.jpg

وظایف زمان انتظار

1. امام جواد (ع) : همانا قائم ما مهدی (عج) است که بر مسلمانان واجب است در زمان غیبت او منتظرش باشند و هنگام ظهورش از او اطاعت کنند.

منتخب الاثر صفحه 223

2. حضرت مهدی (ع) در نامه مبارکش به سفیر خود محمدبن عثمان فرمود : برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید ، چون همین دعا موجب فرج شماست.

منتخب الاثر صفحه 268

3. امام جواد (ع) : حضرت ( مهدی عج ) دارای غیبتی است که روزهایش زیاد و مدتش طولانی ، پس افراد مخلص منتظر ظهور او هستند و افراد شکاک منکر او هستند.

منتخب الاثر صفحه 224

4. امام کاظم (ع) : خوش به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به دوستی ما چنگ می زنند و در دوستی ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستیم ، آنها به پیشوائی ما راضی شدند و ما هم به شیعه بودن آنها راضی و خشنودیم و خوشا به حال آنها ، به خدا قسم آنها در روز قیامت با ما و مرتبه ما هستند.

بحارالانوار جلد 51 صفحه 151

5. حضرت محمد (ص) : مردم ! بشارت باد بر شما فرج (( مهدی )) (عج) ، چون وعده خدا تخلف پذیر نیست و حکم او برگشت ندارد و او حکیم و آگاه است و براستی فتح الهی نزدیک است. 

یوم الخلاص صفحه 226

6. امام صادق (ع) به زراره فرمود : اگر زمان غیبت را درک کردی ، این دعا را همیشه داشته باش :

خدایا ، خودت را به من بشناسان ، چون اگر خودت را به من نشناسی ، پیامبرت را نخواهم شناخت ، خدایا رسول خود را به من معرفی کن چون اگر رسول تو را نشناسم ، حجت تو را نخواهم شناخت ، خدایا حجت خود را به من معرفی کن زیرا اگر حجت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام. 

بحارالانوار جلد 52 صفحه 146

7. حضرت محمد (ص) : کسی که در زمان غیبت ، حضرت قائم را که از فرزندان من است ، انکار کند همانند مردگان جاهلیت مرده است.   

بحارالانوار جلد 51 صفحه 73

8. امام صادق (ع) : آیا ملاک قبولی اعمال بندگان را به شما خبر دهم ؟ روای گفت : بله ، امام فرمود : ملاک قبولی اعمال عبارتند از : 1.شهادت این که معبودی به جز خدا نیست و حضرت محمد (ص) بنده و رسول اوست 2.اقرار و اعتراف به دستور الهی 3.ولایت اهل بیت (ع) 4.برائت از دشمنان اهل بیت (ع) 5.تسلیم در مقابل اهل بیت 6.تقوی 7.کوشش در راه خدا و آرامش 8.انتظار حضرت مهدی (عج)  

غیبت نعمانی صفحه 200

 



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،ارزش و فضیلت انتظار فرج،انتظار فرج،فرج،ارزش و فضیلت انتظار،ارزش،فضیلت،،احادیث مهدویت،احادیث،انتظار،وظایف انتظار،وظایف،وظایف زمان انتظار،زمان انتظار، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 19 مهر 1394
دجّال مرد پر تزوير و حيله گر

http://www.telavatha.ir/images/motafaregeh/552290-7577-b.jpg

دجّال مرد پر تزوير و حيله گر

هنگامي که سخن از «دجّال» به ميان مي آيد، معمولا طبق يک سابقه ذهني عاميانه، فقط ذهنها متوجّه شخص معيّن يک چشمي مي شود که با جثّه افسانه اي و مرکب افسانه اي تر، با برنامه اي مخصوص به خود پيش از آن انقلاب بزرگ مهدي ظهور خواهد کرد.

ولي همانگونه که از ريشه لغت دجّال از يک سو [1]  و از منابع حديث از سوي ديگر استفاده مي شود، دجّال منحصر به يک فرد نيست بلکه عنواني است کلّي براي افراد پر تزوير و حيله گر; و پر مکر و فريب و حقّه باز که براي کشيدن توده هاي مردم به دنبال خود از هر وسيله اي استفاده مي کنند، و بر سر راه هر انقلاب سازنده اي که در ابعاد مختلف صورت مي گيرد ظاهر مي شوند.

در حديث معروفي که از صحيح «ترمذي» نقل شده مي خوانيم که پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم)فرمود:

«انه لم يکن نبي بعد نوح الا انذر قومه الدجال و اني انذر کموه؛ [2]  هر پيامبري بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال برحذر داشت، من نيز شما را بر حذر مي دارم!»

مسلّماً انبياي پيشين به مردم عصر خود نسبت به فتنه دجّالي که در آخر زمان آشکار مي شود و هزاران سال با آنها فاصله دارد هشدار نمي دادند.

بخصوص که در پايان حديث مي خوانيم:

«فوصفه لنا رسول اللّه فقال لعله سيدرکه بعض من رآني او سمع کلامي; سپس پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) صفات او را براي ما بيان کرد

و گفت شايد پاره اي از آنها که مرا ديده اند يا سخن مرا شنيده اند عصر او را درک کنند!»

باحتمال قوي ذيل حديث اشاره به طاغيان و فريبکاران خطرناکي همچون بني اميّه و افرادي همانند معاويه است که در لباس «خال المؤمنين» و عنوان «کاتب وحي» به مکر و فريب و تزوير و بيرون راندن مردم از صراط مستقيم به سوي آداب و سنن جاهلي، و زنده کردن نظام طبقاتي و حکومت استبدادي و خودکامه، و روي کار آوردن ناصالحان چاپلوس، و جنايتکاران بيباک، و کنار زدن صلحا و فضلا و مردان لايق، پرداختند.

و نيز در حديث ديگري در همان کتاب مي خوانيم:

پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در مورد دجّال فرمود:

«ما من نبي الاوقد انذر قومه و لکن ساقول فيه قولا لم يقله نبي لقومه تعلمون انه اعور...; هيچ پيامبري نبود مگر

اين که قوم خود را از فتنه دجّال بر حذر داشت، ولي من جمله اي درباره او مي گويم که هيچ پيامبري به قوم خود نگفته، من مي گويم او يک چشمي است!»

تکيه روي زمان «نوح» در بعضي از اين احاديث، شايد به خاطر اشاره به دورترين زمان باشد; يا عدم وجود دجّالها در زمانهاي پيش از نوح به سبب اين باشد که نخستين آئين و شريعت را نوح آورد، و يا به خاطر عدم نفوذ حيله ها و تزويرها در جوامع انساني پيشين بوده است.

به هر حال، توصيف دجّال به مرد «يک چشمي» تفسيري دارد که بزودي به آن مي پردازيم.

جالب توجّه اين که در پاره اي از احاديث آمده است که پيش از ظهور مهدي(عليه السلام) 30 دجال ظهور خواهد کرد! [3] .

حتّي در اناجيل نيز اشاره به ظهور دجّال شده است.

در رساله دوّم يوحنا (باب 1، جمله 6 و 7) مي خوانيم:

«شنيده ايد که دجّال مي آيد الحال هم دجّالان بسيار ظاهر شده اند.»

و اين عبارت نيز تعدّد دجّالها را تاکيد مي کند.

در حديث ديگري مي خوانيم:

«قال رسول اللّه(صلي الله عليه وآله وسلم) لا تقوم السّاعة حتي يخرج نحو من ستّين کذّاباً کلّهم يقولون انا نبي!؛ [4]  پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود:

رستاخيز بر پا نمي شود مگر آن که شصت نفر دروغگو ظهور خواهند کرد که همه ادّعاي نبوّت مي کنند!»

گرچه در اين روايت عنوان دجّال به ميان نيامده، ولي اجمالاً از آن بر مي آيد که مدّعيان دروغين و فريبکار در آخر زمان محدود به يک يا چند نفر نخواهد بود.

به هر حال، آنچه را نمي توان در آن ترديد کرد اين است که هنگام فراهم شدن زمينه هاي انقلاب، در هر جامعه اي که باشد، افراد فريبکاري که در واقع پاسدار نظامهاي فاسد و فرسوده اند براي نگاهداري وضع موجود، و بهره برداري از زمينه هاي فکري و اجتماعي مردم به نفع اهداف نادرست خود، دست به تزوير و حيله گري مي زنند، و حتّي شعارهاي انقلابي مي دهند، و اين يکي از بزرگترين موانع راه اصلاح و انقلاب راستين است.

اينها دجّالاني هستند که همه پيامبران، امّت خويش را از آنها بر حذر داشتند و نسبت به نقشه هاي فريبنده آنها هشدار دادند.

منتها پيش از ظهور مهدي و آن انقلاب عظيم و وسيع و راستين، هر قدر زمينه هاي فکري و رواني و اجتماعي در سطح جهاني آماده تر مي گردد، فعّاليّت اين دجّالان که يکي از بعد از ديگري ظهور مي کنند افزايش مي يابد; تا در پيشرفت زمينه هاي انقلابي وقفه ايجاد نمايند و به هزار حيله و فن براي منحرف ساختن افکار دست زنند.

البتّه هيچ مانعي ندارد که يک دجّال بزرگ در رأس همه آنها باشد. و امّا نشانه هايي که در بعضي از روايات براي او ذکر شده بي شباهت به تعبيرات سمبوليک و اشاره و کنايه نيست; مثلا، از روايتي که مرحوم علاّمه مجلسي در بحار الانوار از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) نقل کرده چنين استفاده مي شود که او داراي صفات زير است:

1ـ او يک چشم بيشتر ندارد که در ميان پيشاني اش همچون ستاره صبح مي درخشد! امّا همين چشم خون آلود است، گويي با خون ترکيب شده!

2ـ او الاغ (مرکب) سفيد تندروي دارد که هر گام او يک ميل است و بسرعت زمين را طي مي کند!

3ـ او دعوي خدائي مي کند و هنگامي که دوستان خود را به گرد خويش مي خواند صداي او را تمام جهانيان مي شنوند!

4ـ او در درياها فرو مي رود و خورشيد با او حرکت مي کند، در پيش روي او کوهي از دود و پشت سرش کوه سفيدي قرار دارد که مردم آن را موادّ غذايي مي بينند.

5ـ به هنگام ظهور او مردم گرفتار قحطي و کمبود موادّ غذايي هستند... [5] .

شک نيست که ما مجاز نيستيم به هر مفهومي از مفاهيم مذهبي که در قرآن يا منابع حديث وارد شده شکل سمبولک بدهيم، چه اينکه اين کار همان تفسير به رأي است که در اسلام بشدّت ممنوع شده و عقل و منطق هم آن را مردود مي شمرد، ولي با اين حال جمود بر مفهوم نخستين الفاظ در آنجا که قرائن عقلي يا نقلي در کار است آن هم صحيح نيست و موجب دور افتادن از مقصود و مفهوم اصلي سخن است.

و اتّفاقاً درباره حوادث آخر زمان نيز اين گونه مفاهيم کنائي بي سابقه نيست; از جمله مي خوانيم که «خورشيد از مغرب طلوع مي کند.» [6] .

و اين يکي از پيچيده ترين مسائل مربوط به اين قسمت است که ظاهراً با علم روز سازگار نيست; زيرا طلوع آفتاب از مغرب مفهومش تغيير مسير گردش کره زمين است; اگر اين موضوع ناگهان صورت گيرد همه آب درياها و تمامي ساختمانها و موجودات سطح کره زمين به خارج پرتاب مي گردد و همه چيز به هم مي ريزد، و اثري از زندگي باقي نخواهد ماند، و اگر تدريجاً صورت گيرد طول شب و روز بقدري زياد مي شود که از يک ماه و دو ماه هم خواهد گذشت و باز نظام کائنات در زمين به هم خواهد ريخت!

ولي در ذيل حديث بالا که پيرامون نشانه هاي دجّال است تفسير جالبي براي اين موضوع ديده مي شود که نشان مي دهد اين تعبير جنبه کنايه دارد.

چرا که راوي حديث «نزال بن سبره» از «صعصعة بن صوحان» مي پرسد اين که اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در پايان سخنش پيرامون دجّال و مانند آن فرمود:

«از حوادثي که بعد از آن رخ مي دهد از من نپرسيد...» منظورش چه بود؟

صعصعه در پاسخ مي گويد:

«انّ الّذي يصلّي خلفه عيسي بن مريم هو الثّاني عشر من العترة التّاسع من ولد الحسين بن علي، و هوالشّمس الطّالعة من مغربها؛ [7]  آن کس که حضرت مسيح پشت سر او نماز گزارد دوازدهمين نفر از خاندان پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و نهمين نفر از فرزندان حسين بن علي(عليه السلام) است، و او است خورشيدي که از غروبگاه خود طلوع خواهد کرد!»

بنابراين تعجّبي ندارد که دجّالي که با صفات بالا مشخص شده نيز جنبه سمبوليک داشته باشد.

حتماً مي پرسيد چگونه مي توان آن را تفسير کرد؟

در پاسخ اين سؤال مي گويم بعيد نيست دجّال با آن صفاتي که گفته شد اشاره به فريبکاران و رهبران مادّي ستمگر در دنياي ماشيني باشد; زيرا:

اولا، آنها يک چشم دارند و آن چشم اقتصاد و زندگي مادّي است; آنها فقط به يک (بعد) مي نگرند و آن بعد منافع مادّي ملّت خويش است; و به هزار گونه نيرنگ و تزوير و سياستهاي استعماري براي رسيدن به اين هدف متوسّل مي شوند; آنها دجّالاني هستند فريبکار که چشم معنوي و انساني را از دست داده اند.

امّا همين يک چشم مادّي آنها بسيار خيره کننده و پرفروغ است در صنايع به پيروزيهاي درخشاني نائل شده اند، و از اقطار زمين نيز گذشته اند.

ثانياً، مرکبهايي در اختيار دارند که بسيار تند و سريع السّير است و کره زمين را در مدّت کوتاهي دور مي زند با سرعتهايي حتّي مافوق سرعت صوت!

ثالثاً، آنها عملا مدّعي الوهيّتند و مقدّرات مردم جهان را به دست خويش مي دانند و با تمام ضعف و ناتواني که دارند، پياده شدن در کره ماه را دليل تسخير فضا! و مهار کردن پاره اي از نيروهاي طبيعت را نشانه تسخير طبيعت، در حالي که يک زمين لرزه مختصر، يک طوفان کم قدرت، يک سلّول سرطاني، همه کاسه و کوزه هاي آنها را در هم مي شکند; در عين ضعف همچون فرعون دعوي خدايي دارند.

رابعاً، با زير دريائيهاي مجهّز به زير درياها مي روند، وسائل سريع السّيرشان با مسير شمس حرکت مي کند (بلکه گاهي از مسير آن نيز جلو مي افتد). در پيش روي کارخانه هاي عظيمش، کوهي از دود، و به دنبال سرش کوهي از فرآورده هاي صنعتي و موادّ غذايي (که مردم آن را موادّ غذايي سالم فکر مي کنند در حالي که ارزش غذايي چنداني ندارند و غالباً خوراکهاي ناسالمي هستند) مشاهده مي شود.

خامساً، مردم به عللي ـ از قبيل خشکسالي و يا استثمار و استعمار و تبعيضات مختلف و سرمايه گذاريهاي کمرشکن در مورد تسليحات و هزينه طاقتفرساي جنگها، و ويرانيهاي حاصل از آن که همگي معلول زندگي يک بعدي مادّي است ـ گرفتار کمبود مواد غذايي مي شوند و مخصوصاً گروهي از گرسنگي مي ميرند و از ميان مي روند، و دجّال که عامل اصلي اين نابسامانيهاست از اين وضع بهره برداري کرده به عنوان کمک به گرسنگان و محرومان جامعه براي تحکيم پايه هاي استعمار خود کوشش و تلاش مي کند.

در پاره اي از روايات نيز نقل شده که هر موئي از مرکب عجيب دجّال سازِ مخصوص و نواي تازه اي سر مي دهد که انطباق آن بر اينهمه وسايل سرگرم کننده ناسالم دنياي ماشيني يک بعدي که در تمام خانه ها و لانه و شهر و بيابان و ساحل دريايش نفوذ کرده کاملا قابل تصوّر است.

به هر صورت، مهم آن است که عناصر انقلابي يعني سربازان راستين مصلح بزرگ مهدي موعود(عليه السلام) همچون بسياري از مردم ساده لوح و ظاهر بين، فريب دجّال صفتان را نخورند و براي پياده کردن طرح انقلابي خود بر اساس ايمان و حق و عدالت از هيچ فرصتي غفلت نکنند.

البتّه آنچه در بالا گفتيم يک تفسير احتمالي براي دجّال بود که قرائن مختلفي آن را تأييد مي کند. ولي قبول يا عدم قبول اين تفسير به اصل موضوع صدمه نمي زند که مسأله دجّال، با اين صفات جنبه کنايه دارد نه اين که انساني باشد با چنان مرکب و چنان صفات و مزايا!

پي نوشته ها :

[1] دجّال از ماده دجل (بر وزن درد) به معني دروغگويي و حقّه بازي است.

[2] صحيح ترمذي، باب ما جاء في الدّجال، ص 42.

[3] سنن ابي داوود.

[4] بحارالانوار، ج 52، ص 209.

[5] اقتباس از حديث صعصعة بن صوحان (بحار الانوار، ج 52، ص 192.).

[6] بحارالانوار، ج 52، ص 194.

[7] بحارالانوار، ج 52، ص 195.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،دجال،کشتن دجال،فتنه،خاموشی فتنه،آتش فتنه،خاموشب آتش فتنه،دجال کیست؟دجال شناسی،تزویر و حیله گر، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 18 مهر 1394
سرلشکر
دجال کیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یكی از علائم ظهور آن حضرت كه در بعضی روایات از نشانه های حتمی شمرده شده، خروج شخصی به نام دجال است. وی یك طاغوت پر تزویر و حیله گر است كه عده بسیاری را به دنیال خود می كشد.

ما در اینجا به همان روشی كه به معرفی سفیانی پرداختیم، دجال و خصوصیات و ویژگیهایش را مورد بررسی قرار می دهیم. در روایات برای او صفات گوناگون و عجیبی ذكر شده است كه با هم می خوانیم:

 

حتمی بودن خروج او:امیرالمومنین ع از پیامبر اكرم ص نقل می كند كه فرمود:پیش از قیامت ده امر حتمی واقع می شود: خروج سفیانب، دجال، دود، دابه الارض، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، فرو رفتن در مشرق جزیره العرب،

بیرون آمدن آتشی از قعر یمن كه مردم را به محشر برد.

اثبات الهدایه، شیخ حر عاملی، ج7، ص405

 

نام و نسب او: عده ای گویند كه نام دجال صائد بن صید یا ابن صیاد است، و برخی مخالف رای ایشان را گفته اند. در كتابهای لغت، دجال، به معنی كذاب است، و فعل آن را به معنی آب طلا و آب نقره دادن نوشته اند. دجال را در زبانهای فرانسه و انگلیسی، آنتی كریست نامیده اند كه به معنی دشمن و ضد مسیح است.

مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص972


خصوصیات فردی او:حضرت امیر المومنین ع می فرماید:او چشم راست ندارد، و چشم دیگرش در پیشانی اوست، و مانند ستاره صبح می درخشد، چیزی در چشم اوست كه گویی آمیخته به خون است. وی در یك قحطی سختی می آید، و بر الاغ سفیدی سوار است...

همان ماخذ، ص965


و در صحیح مسلم در كلام رسول خدا ص دجال چنین توصیف شده است: او مردی چاق، سرخ رو، با موی سر مجعد، و اعور است، چشمش همچون دانه انگوری است كه بر روی آب قرار گرفته باشد.

صحیح بخاری، ج9، باب 1094، ح1947


عقیده او: امیر المومنین می فرماید: او با صدای بلندی فریاد می زند كه بین مشرق و مغرب، صدایش را جن و انس و شیاطین می شنوند (به فرض صحت روایت، ممكن است این عمل به وسیله رادیو و تلویزیون صورت بگیرد) و می گوید: ای دوستان من! به سوی من آیید. من هستم كسی كه آفریده است، پس استوار ساخته و مقرر كرده و هدایت نموده است. من پروردگار برتر شما هستم.

مهدی موعود، ترجه و نگارش علی دوانی، ص 965


مكان خروج:امیر المومنین می فرماید:او از شهری كه آن را اصفهان می گویند و قریه ای كه معروف به یهودیه است بیرون می آید.

همان ماخذ

مرگ او: رسول خدا ص می فرماید: دجا در امت من بیرون می شود در چهل روز، پس خداوند عیسی بن مریم را مامور می كند و او را طلب می كند و از بین می برد.

صحیح مسلم، با شرح نووی، ج18، ص65


و امیرالمومنین (ع) ضمن یك خطبه طولانی فرمود: مهدی (ع) با یارانش از مكه به بیت المقدس می آیند، و در آن مكان بین آن حضرت با دجال و ارتش او، جنگ واقع می شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شكست می خورند، به طوری كه از اول تا آخر آنها به هلاكت می رسند و دنیا آباد می شود و حضرت مهدی عج عدالت و قسط را در جهان به پا می دارد، و طبق روایتی آن حضرت دجال را در كناسه كوفه دار می زند.

اثبات الهدایه، شیخ حر عاملی، ج7، ص336


بعضی از علما چون شیخ صدوق رحمه الله علیه با استناد به پاره ای از روایات از جمله روایت امیر المومنین ع معتقدند كه غرض و هدف الهی، بر این تعلق گرفته است كه دجال زنده باشد و كسی نتواند او را بكشد تا دجال آینده باشد.

كمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص529


محدث قمی ره گوید: در روایت ابوامامه است كه رسول خدا ص فرمودند: هر مومنی كه دجال را ببیند آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مباركه حمد را بخواند، تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نكند. چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید، و میان او و لشگر قائم عج جنگ واقع شود، بالاخره آن ملعون به دست مبارك حضرت حجت ع یا به دست عیسی بن مریم ع كشته شود.

منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج2، ص 336


البته عقیده شیعه بر این است كه امام مهدی عج است كه دجال را می كشد، نه عیسی.

با توجه به خصوصیاتی كه ذكر شد و در بعضی موارد با هم اختلاف دارند، بعضی معتقدند:همان گونه كه از ریشه لغت دجال از یك سو و از منابع حدیث از سوی دیگر استفاده می شود، دجال منحصر به فرد معینی نیست، بلكه عنوانی است كلی برای افراد پر تزویر و حیله گر كه برای كشیدن توده های مردم به دنبال خود از هر وسیله ای استفاده می كنند، چنانكه پیامبر ص فرموده است:هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال بر حذر داشت و من نیز شما را بر حذر می دارم.

صحیح ترمذی، باب ما جاء فی الدجال، ص 42

ممكن است این نظر درست باشد، چون اگر از مفاهیم رمزی و كفایی روایات مورد بحث صرف نظر كنیم، بیشتر آنها از نظر ضوابط سندی، اخبار واحدی می باشند كه چندان معتبر نیست.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،دجال،کشتن دجال،فتنه،خاموشی فتنه،آتش فتنه،خاموشب آتش فتنه،دجال کیست؟دجال شناسی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 16 مهر 1394
کشتن دجال، خاموشي آتش فتنه

کشتن دجال، خاموشي آتش فتنه

حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله:

«اِنَّهُ لَمْ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِي الاَْرْضِ مُنْذُ ذَرَأَ اللهُ ذُرِّيَةَ ادَمَ أعْظَمْ مِنْ فِتْنَةِ الدَّجالِ.»[1] .

«از آن روزي که خداوندگار ذرّيه آدم را آفريده، فتنه اي بزرگتر از فتنه دجّال پيش نيامده است.»

از زمان زندگاني مقدّس رسول الله صلي الله عليه و آله، آن حضرت و پس از آن، ائمه هُدي عليهم السلام يکي پس از ديگري مردم را از وقوع فتنه اي بزرگ که دجّالش نامند مي ترساندند، و از افتادن در اين گرداب ترس آفرين بر حذر مي داشتند.

امّا اين دجّال کيست و چيست؟ و وقوع اين فتنه در چه زماني است؟ و شگردهاي او در اجراي طرح اين فتنه چگونه است؟ سؤالاتي است که در ميان گلشن روايات پرچمداران هدايت عليهم السلام مي توان نشاني از آن جويا شد، و جاي تفصيل آن در فرا خور اين نوشته مختصر نيست.

آن چه در دايره انديشه اهميت آن بيشتر جلوه مي کند، آن است که اين موجودخطرناک و فتنه بي باک، سعي بليغ و تلاش بي دريغ خودرا در رواج بازار فحشاء، گناه، ظلم و جور مبذول مي دارد، و در طوفاني کردن درياي فتنه، شرّ و آشوب همّت مي گمارد، و آن قدر اين ماده سمّي، خطرناک و اثرش گسترده و وسيع است که سطح درياي بشريت را آلوده ومسموم مي نمايد و هوا و فضاي جامعه را به بوي گندش متعفّن و بد بو مي گرداند و سبزه زار دين را به گورستاني خشک در زمستاني بسيار مرگبار مبدّل مي سازد.

و اگر چه گفته اند با يک گل بهار نمي شود، اما اين قاعده را مستثنائي است که چشم بشر را خيره مي سازد. آري فقط گل نرجس است که با آمدنش بهاران مي شود، و زمين خشکيده و مرده در سرماي فساد و معصيت، دوباره زنده مي گردد، و بلبل هاي نغمه خوان دين دوباره در چمنزار و گل ها و بوستان و باغستان هاي دين به پرواز در مي آيند و از نغمه هاي توحيد و رسالت و ولايت، فضاي گيتي را پر مي سازند.

مدعي گويد که با يک گل نمي گردد بهار من گلي دارم که عالم را گلستان مي کند

آري از ويژگي هاي وارث ذوالفقار آن است که با شمشير آتشبار حيدر کرّار شربت ناگوار مرگ را به کام آن افعي خوش خط و خال يعني دجال مي چشاند، و زمين را از لوث جور و ظلم و عصيان پاک مي سازد، و اين است تفسير آيه شريفه:

(اعْلَمُوا اَنَّ اللهَ يُحْيِي الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)[2] .

«بدانيد که خداوند متعال زمين را بعد از مردنش دوباره زنده مي نمايد.»

البطؤ للأفلاک في المسير 

بأمر ربّ الملک القدير

پي نوشته ها :

[1] منتخب الاثر ص 462.

[2]  سوره حديد: 17.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،دجال،کشتن دجال،فتنه،خاموشی فتنه،آتش فتنه،خاموشب آتش فتنه، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 15 مهر 1394
اهتمام به دعای فرج

http://up.hammihan.com/img/userupload_2013_13130836821427869019.5943.jpg

اهتمام به دعا برای تعجیل فرج اظهار محبت به امام زمان(ع) است

اهتمام به دعا برای تعجیل فرج امام، اظهار محبت نسبت به آن حضرت است و سبب می شود که آن حضرت نیز نسبت به دعا کننده دوستی بیشتری پیدا کند. بلکه موجب محبت پدران بزرگوارشان هم می شود.

"مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیت‏اللّه‏ سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیة‏اللّه که حقش بر گردن ما افزون‏تر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مى‏شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مى‏نویسد:
"چون ما نمى‏توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مى‏باشد."


اظهار محبت قلبی
بدان که محبت گرچه امری پوشیده و مخفی است و فعلی باطنی و قلبی ولی آثار و دلایل آشکار و شاخه های بسیار دارد. محبت به سان درخت پربرگ و باری است که بر شاخه هایش گل های رنگارنگ نشسته بعضی از آثار آن در زبان و بعضی در اعضا و جوارح انسان آشکار می گردد و همانطور که نمی توان درخت را از بروز دادن گل هایش منع کرد نشاید که صاحب محبت را از اظهار آثار آن جلو گرفت.
و از نشانه های محبت در زبان یاد کردن محبوب است همیشه و همه جا و شاهد بر این مدعا فرموده خدای تعالی در حدیث قدسی به موسی بن عمران است که یاد من به هر حال و وضعی خوب است.
می گویم: حال اهل توجه همین گونه است. خداوند در قران مجید فرموده: همانا در خلقت آسمان ها و زمین و آمد و رفت پیاپی شب و روز نشانه هایی برای خردمندان است آنان که خدای را هنگام ایستادن و نشستن و خفتنشان یاد می کنند.
می گویم: این از آثار نهایت شوق آنان نسبت به محبوبشان می باشد و نیز از نشانه های زبانی محبت یادآوری خوبی ها و زیبایی های محبوب است از همین روی روایات متعددی در فضیلت شعر گفتن در مدح ائمه اطهار وارد شده که ما در اینجا به یک حدیث اکتفا می کنیم.
در بحار و وسائل از امام هشتم حضرت رضا(ع) رسیده که فرمود: هیچ مومنی در مدح ما شعری نگوید مگر اینکه خداوند متعال برای او در بهشت شهری بنا کند که هفت بار از دنیا وسیع تر باشد در آن شهر هر فرشته مقرب و هر پیامبر مرسلی به دیدار او روند.
و دیگر از نشانه های محبت در زبان دعا کردن و خواستن تمام خوبی ها برای محبوب می باشد و این معنی کاملا برای خردمندان روشن است و جز افراد نادان کسی آن را انکار نمی کند.
دلیل بر خوبی اظهار محبت به زبان بلکه قرار دادن آن از ارکان شکر اینکه: دومین پایه ایمان می باشد در صورتی که حقیقت ایمان همان اعتقاد و باور است که در دل و باطن انسان قرار دارد چنانکه در قران مجید آمده: مگر کسی که مورد اکراه واقع شود و حال آنکه دلش به ایمان مطمئن باشد. و نیز آمده: اعراب بادیه نشین گفتند ایمان آورده ایم بگو ایمان نیاورده اید ولی بگویید اسلام آورده ایم که هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است.
بنابراین ایمان در حقیقت جز محبت خدا و رسول و ولی او نیست با وجود این لازم است آنچه در دل معتقدیم به زبان آوریم و گرنه آثار ایمان به آن مترتب نخواهد شد.
نتیجه اینکه دعا کردن برای فرج مولا صاحب الزمان(عج) نشانگر حقیقت ایمان است. همانطور که شعر گفتن در مدح ائمه اطهار(ع) اظهار محبت و علامت ایمان است.
و نیز از دلایل فضیلت اظهار محبت به زبان روایاتی است که در آداب معاشرت با برادران دینی وارد شده در حدیث صحیحی در کتاب کافی از امام صادق(ع) آمده که به هشام بن سالم فرمود: اگر کسی را دوست داشتی او را از این امر مطلع ساز که دوستی بین شما را محکم تر می گرداند.
می گویم: منظور از آگاه ساختن برادر دینی از محبت هر کاری که دلالت بر آن دارد می باشد نه با زبان تنها. شاد بر این معنی آن است که ابراهیم(ع) اجابت دعای خویش را علامت خلیل گرفتنش از سوی خداوند قرار داده بنابراین اهتمام ورزیدن به دعا برای تعجیل فرج امام اظهار محبت نسبت به آن جناب است و سبب می شود که آن حضرت نیز نسبت به دعا کننده دوستی بیشتری پیدا کند بلکه موجب محبت پدران بزرگوارشان هم می شود چون دعا کردن بر امام عصر ابراز دوستی نسبت به تمام این خاندان است لذا مایه جلب عنایت و محبت آنان می شود اگر جز این اثر نیک بر دعا کردن نبود همین مکرمت بزرگ بس بود.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،دعا فرج, تعجيل فرج, امام زمان،اهتمام به دعای فرج،اظهار محبت به امام زمان،محبت به امام زمان، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 14 مهر 1394
سفارش‌هاي حضرت مهدي موعود عجل ‌الله ‌تعالي‌ فرجه ‌الشّريف

http://alamdaar.loxblog.com/upload/alamdaar/image/ef8ad7021dc012361dcead1b17d75716_XL.jpg

سفارش‌هاي حضرت مهدي موعود عجل ‌الله ‌تعالي‌ فرجه ‌الشّريف

 *  حضرت وليّ عصر امام زمان عليه السلام فرمودند: و امّا در رخدادهايي كه پيش مي‌آيد به راويان احاديث ما مراجعه كنيد كه آنان حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنانم. معجم احاديث المهدي‌ عليه السلام /4/294


 *  حضرت حجه بن الحسن عليه السلام فرمودند: درهاي سؤال از چيزهايي را كه براي شما مفيد نيست ببنديد و خود را مورد دانستن چيزهاي غير لازم به زحمت نيندازيد و در مورد تعجيل فرج، زياد دعا كنيد، زيرا موجب فرج شما خواهد شد. بحارالانوار/53/181


 *  امام عصر عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشّريف فرمودند:كسي كه از اموال ما چيزي بخورد همانند اين است كه آتش را مي‌خورد و به زودي به جهنّم واصل خواهد شد(ضرورت پرداخت خمس). بحارالانوار/53/183


 *  امام زمان عليه السلام در پاسخ شخصي كه از نماز در وقت طلوع و غروب آفتاب سؤال كرده بود فرمود: با هيچ چيز مثل نماز، بيني شيطان به خاك ماليده نمي‌شود،پس نماز را به پا دار و بيني شيطان را به خاك بمال. بحارالانوار/53/182



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،سفارش‌ هاي حضرت مهدي, موعود, امام زمان, حجه بن الحسن, تعجيل فرج ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 13 مهر 1394
اعتقاد به مهدویت، راه نجات انسان‌هاست

http://bayanbox.ir/view/5151948032009489846/132252108592551726115581538816513932163.jpg

اعتقاد به مهدویت، راه نجات انسان‌هاست

  شیخ صالح، از اندیشمندان کشور نیجریه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار آینده روشن در مدینه گفت: مهدویت راه نجات انسان‌هاست و اعتقاد به آن نیاز امروز بشریت است.

 

شیخ صالح، اندیشمند کشور نیجریه که امام جماعت یکی از مساجد مهم این کشور را به عهده دارد، در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار آینده روشن در مدینه منوره گفت: با تمام وجود به حدیثی از پیامبر که فرموده است «لا تذهب الدنیا حتی یملک رجل من اهل بیتی (ع) یواطئ اسمه اسمی، یملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما» اعتقاد داریم و همه منتظر ظهور آن حضرت هستیم.

وی به اعتقاد راسخ اغلب مردم شیعه و اهل‌سنت نیجریه به حضرت ولی عصر (عج) اشاره کرد و گفت: قریب به اتفاق مسلمانان نیجریه اعم از سنی و شیعه، به حقیقت امام موعود معتقدند و در این بین عده اندکی که وابستگی فکری به غرب دارند، حقیقت مهدویت را انکار می‌کنند.

این اندیشمند نیجریه‌ای خاطرنشان کرد: افتخار ما محبت به رسول‌الله و اهل بیت آن حضرت است و حضور ما در مدینه منوره تاکید بر همین موضوع است.

وی درخصوص وظایف مسلمانان در وضعیت فعلی جهانی گفت: اینک که در مقابل دشمنان بزرگی همچون آمریکا و صهیونیزم هستیم باید همه مسلمانان با اتحاد مقابل دشمنان بایستند.

شیخ صالح به جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران نمونه بارز «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» است و توانسته با ایجاد همبستگی میان مسلمانان جهان، در مقابل کفار بایستد.

گفتنی است نیجریه پرجمعیت‌ترین کشور آفریقایی است که ۱۴۸ میلیون نفر جمعیت دارد و نزدیک به ۵۰ درصد آنان مسلمان هستند.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،اعتقاد به مهدویت،راه نجات انسان ها،اعتقاد به راه نجات،راه نجات،مهدویت راه نجات، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 12 مهر 1394
مهارت هاي زندگي در عصر غيبت

http://www.mouoode.ir/wp-content/uploads/2013/09/6d52139369d16d4c9c3fbb500b750800-650x280.jpg

مهارت هاي زندگي در عصر غيبت

اشاره

زندگي در عصر غيبت هم براي خودش ادب و رسمي دارد که اگر آن را نشناسي و اصول اوليه‏اش را نداني يک وقت به خودت مي‏آيي و مي‏بيني زندگي‏ات هيچ و پوچ است نه به جايي وصلي و نه توشه‏اي برداشته‏اي.

پس، آماده شو تا ادبِ زيستن در دوران غيبت را بياموزي، و مهارتهاي زندگي در آن را تجربه کني.

آماده شو تا راه آمدن امام را ماهرانه و آگاهانه گلباران کني.

 

مهارت در شناخت دين

خدا رحمت کند حافظ را، قرنها پيش گفت:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند

اگر آن روز هفتاد و دو ملت بودند که افسانه مي‏سرودند، امروز هفتاد و دو هزار ملت و مذهب و مکتب‏اند که هر يک ادعاي حق بودن دارند و تو را به سوي خود مي‏خوانند و تو متحير مي‏ماني که اين همه حق از کجا آمده و نمي‏فهمي کدام‏يک راست مي‏گويند و کدام دروغ، مگر آن که تلاش کني تا به ميزاني دست يابي که حجت تو باشد و تو را به تلقي صحيحي از دين برساند تا خطوط اصلي و فرعي را بشناسي، خط و ربطها را تشخيص دهي، تفاوت بدعت و سنت را درک نمايي، مراقب تحريفها باشي، از کج‏فهمي بپرهيزي، اهل تفسير به راي نباشي، در برداشتهاي سنتي اسير نشوي و قرائتهاي نو فريبت ندهد.

بايد آگاهي کسب کني و آگاهانه حرکت کني.

بايد مجهز به تفکر و تعقل و تدبر شوي،

بايد دامان دين‏شناسان آگاه را رها نکني،

و بايد تقوا پيشه کني که هر که متقي باشد خداوند به او فرقان را عطا مي‏کند.

 

 مهارت در آراستگي به عدالت

کسي که در وجود خود و در دنياي کوچک درونش نتواند عدالت را به پا کند نمي‏تواند در دنياي بزرگ بيروني‏اش شعار عدالت‏خواهي بدهد.

اگر توانستي قوا و نيروهاي خود را در حد تعادل نگه داري، اگر ميان شادي و غم، خنده و گريه، عشق و نفرت، محبت و کينه، دوستي و دشمني حد وسط را شناختي، اگر زياده‏روي و کم‏روي نکردي، اگر به موقع حرف زدي و به موقع خاموش ماندي، اگر هم اهل عبادت بودي و هم مرد کارزار، اگر زيبايي دنيا و عزت آخرت را يک‏جا خواستي، اگر توانستي علم و عرفان را با هم جمع کني، اگر مرزها را شناختي، اگر نقش اجتماعي‏ات را در برابر پدر و مادر، همسر و فرزند، خويش و همسايه، دوست و رفيق، رئيس و ارباب رجوع، خوب ايفا کردي، اگر به خودت، به ديگران و به خدا ظلم نکردي، اگر حق را پايمال نکردي و حق خودت، حق ديگران و حق خدا را ادا کردي، آن وقت تو به عدالت رسيده‏اي و کسي که به عدالت آراسته شود و ماهرانه عدالت ورزد، راه را براي جهاني شدن عدل و ظهور منجي عالم هموار کرده است.

 

 مهارت در دشمن‏شناسي

ساده‏انگاري است که فکر کني اگر آهسته بروي و آهسته بيايي کسي به تو کاري ندارد. دهها چشم يکسره تو را مي‏پايند تا از يک لحظه غفلتت استفاده کنند و اگر بي‏خيال آنها شوي آنچنان تو را فريب مي‏دهند که نفهمي چه بر سرت آمده است.

حواست باشد، در عصر غيبت، دشمنان داخلي و خارجي هزار جور کلک و حقه سوار مي‏کنند تا سرمايه‏هاي مادي و معنوي تو را بگيرند و اگر در تدبير از آنها کم بياوري و يا در مقابلشان کوتاه بيايي، همه چيزت را باخته‏اي.

بايد دشمن را شناخت و متوجه او بود و اگر لازم شد - که مي‏شود - در برابر توطئه‏هايش ايستاد و مقاومت کرد.

دشمن، گاهي جسورانه پيش مي‏آيد، گاهي با احتياط، گاهي رودررو مي‏ايستد، گاهي پشت سر، گاهي لباس سياست تن مي‏کند، گاه فرهنگ و ادب و هنر. گاهي با شمشير مي‏جنگد، گاهي با قلم. دشمن فيلم مي‏سازد، کتاب مي‏نويسد، دلسوزي مي‏کند، همدردي مي‏نمايد و تا دلت بخواهد ادعا دارد براي همه چيز. دشمن گاهي در دل و درون تو خانه مي‏کند و مي‏شود نفس اماره، گاهي از تو فرسنگها فاصله دارد و مي‏شود شيطان بزرگ. به هر حال بايد او را شناخت و با همه توان با او مبارزه کرد.

 

 مهارت در صبر و پايداري

يا به درستي راهي که انتخاب کرده‏اي يقين داري يا نداري؟ اگر يقين داري، ترديد و دودلي چرا؟ چرا شک مي‏کني در رفتن؟ و چرا سرزنشهاي ديگران تو را سست مي‏کند؟ هميشه عده‏اي هستند که از تو ايراد مي‏گيرند، انتقاد مي‏کنند، سرزنشت مي‏کنند ولي قرار نيست ايرادها و انتقادها و سرزنشها، تو را از مسير حقي که مي‏روي باز دارد که اگر اينطور باشد تو هرگز به مقصدي که خودت انتخاب کرده‏اي، به هدفي که براي رسيدن به آن مي‏خواهي تلاش کني، نمي‏تواني برسي.به خودت اعتماد کن و از آنچه که به تو مي‏گويند هراسي نداشته باش. نمي‏گويم بي‏توجه باش لابلاي اين انتقادها و سرزنشها گاهي حرفهاي حسابي هم مي‏شود پيدا کرد، حتي خداوند هم مي‏فرمايد:»همه حرفها را بشنويد و از بهترين آنها نمپيروي کنيد«.اما يادت باشد اگر امروز، در عصر غيبت، از سرزنش ديگران بترسي و با هر حرفي جهت حرکتت را عوض کني، فردا، در عصر ظهور، حجتي براي ارائه به امام خود نداري، که او حاضر و ناظر بر عمل و نيت توست. پس صبور و پايدار بمان!

 

دلا در عاشقي ثابت‏قدم باش 

که در اين ره نباشد کار بي‏اجر



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،مهارت های زندگی در عصر غیبت،عصر غیبت،مهارت،مهارت های زندگی،زندگی،غیبت،،زندگی در عصر غیبت، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 11 مهر 1394
چرایی اجرای عدالت در آخرالزمان

 http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/188/562729/ali.jpg

چرایی اجرای عدالت در آخرالزمان

 

  شاید ذهنتان با این سؤال درگیر شده باشد که چرا حکومت عدل جهانی در پایان تاریخ و آخرالزمان اجرا می شود؟ آیا این امر به طور اتفاقی است یا دلیلی برای وجود آن در این عصر وجود دارد؟ به عبارتی چرا عدالتی که قرار است توسط امام مهدی (عج) در تمام جهان جاری و ساری شود، در عصر انبیای گذشته رخ نداده است؟

در پاسخ به این سؤال باید چند نکته را در نظر بگیریم. برای رسیدن آدمی به تکامل و در نتیجه ایجاد اجتماعی کامل و نیز برقراری دولت و حکومت عدل در جامعه، به دو عامل اساسی نیازمندیم:

عامل خارجی؛ یعنی هر فردی از افراد جامعه، معنای عدل و کمالی را که هدف خلقت است، بداند و بکوشد تا راهی را برای رسیدن به آن بیابد. از آنجا که فهم بشر قاصر از درک این امور است؛ از این رو بشر در طول تاریخ برای هدایت و رسیدن به اهداف خود محتاج وجود انبیا بوده است.
 
عامل داخلی؛ یعنی همان شعور بشر به این مسئولیت و هدف بزرگ؛ از این رو برای رسیدن به هدف، تحقق این عامل داخلی در وجود انسان لازم است. این شعور به مسئولیت نیز با در نظر گرفتن چند عامل تحقق می یابد:

الف. عقل، اهمیت اطاعت خداوند و خضوع و خشوع نسبت به او را درک کند.

ب. بداند که اطاعت خدا، ضامن حقیقی برای سعادت خود و جامعه و ایجاد عدل مطلق در جامعه خواهد بود.

ج. حقیقت عدل و قسط و آثار و برکات آن را بداند.
 
عامل داخلی یا همان شعور انسان به این مسئولیت و هدف بزرگ از چند طریق قابل اجراست:

۱. این ایمان و اخلاص در افراد جامعه به صورت معجزه تحقق یابد که این احتمال با قانون معجزات منافات دارد؛ زیرا معجزه طریق انحصاری است، در حالی که برای رسیدن به نتیجه و هدف راه های دیگری غیر از طریق معجزه وجود دارد. همچنین با مختار بودن انسان ـ که کمال او در گرو آن است ـ منافات دارد. 

۲. بشر بدون جبر و با تجربه و ارشاد، به سطحی عالی از فهم و شعور برسد تا بتواند آن هدف عالی را با رهبری الهی پیاده کند. 

با در نظر گرفتن حالات و خصوصیات بشر در می یابیم که انسان هنوز به آن سطح عالی از فهم و شعور برای رسیدن به این هدف کامل

بشر تکامل نیافته حاکم عادل را نمی پسندد و دوست دارد که او برکنار شود. حضرت علی علیه السلام در سخنی فرموده است: «این مردم از من ملول شده اند و من هم از آن ها ملول هستم»، سپس در حق آن ها نفرین کرده و فرموده است: خدایا مرا از این ها بگیر». حکومت عدل بایستی با رضایت خلق برقرار شود و آن، وقتی است که بشر خواستار آن باشد

نرسیده است؛ زیرا بشر از ابتدای خلقت، دو شرط اساسی از شرایط تطبیق عدل کامل را نداشته است:

الف. شناخت عدل به صورت کامل.

ب. آمادگی برای فداکاری در راه تطبیق و پیاده کردن عدالت بعد از شناخت آن.
 
حال اگر آدمی شرط اول را داشته باشد، اما هنوز آمادگی کامل برای شرط دوم را پیدا نکرده است. از این رو حتی در عصر صحابه رسول اکرم صلی الله علیه و آله که آن را بهترین عصر می دانند، آن حضرت نیز مشکلاتی با صحابه در زمینه فداکاری آنان در راه اسلام داشته است.
 
خداوند متعال در اعتراض به جماعتی از صحابه فرموده است : « یا ایُّهَا الَّذِینَ امَنُوا ما لَکُمْ اذا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثّاقَلْتُمْ الَی الارْضِ ارَضِیتُمْ بِالحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الاخِرَةِ فَما مَتاعُ الحَیاةِ الدُّنْیا فِی الاخِرَةِ الّا قَلِیلٌ»؛ « ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا هنگامی که به شما گفته می شود: به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید، بر زمین سنگینی می کنید (و سستی به خرج می دهید)؟ آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شده اید؟ با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر اخرت، جز اندکی نیست».(۱)

با توجه به آنچه گفته شد، بنابراین بشر تاکنون به شروط اساسی برای تشکیل حکومت جهانی دست نیافته و زمینه را برای ظهور فراهم نساخته است.
 
اما بالاخره روزی خواهد رسید که بشر قابلیت پیدا کند که دادگستری توانا و بینا بر او حکومت کند و قابلیت پیدا کردن بشر برای چنین حکومتی، عبارت است از تکامل او. بشر تکامل نیافته شایستگی و لیاقت حکومت عدل را ندارد و آن را نمی پذیرد و اگر با جبر و زور بر او تحمیل شود، نقض غرض خواهد بود. جبر و زور ظلم است و ظلم نردبان عدل نخواهد بود. عدلی که به وسیله ظلم برقرار شود، عدل نیست؛ هر چند نام عدل بر آن بگذارند. بشر تکامل نیافته حاکم عادل را نمی پسندد و دوست دارد که او برکنار شود. 

حضرت علی علیه السلام در سخنی فرموده است: « این مردم از من ملول شده اند و من هم از آن ها ملول هستم»، سپس در حق آن ها نفرین کرده و فرموده است: « خدایا مرا از این ها بگیر». حکومت عدل بایستی با رضایت خلق برقرار شود و آن، وقتی است که بشر خواستار آن باشد. بشر وقتی خواستار حکومت عدل می شود که خوی حیوانی تحت فرمان خوی انسانی او قرار گیرد».(۲) 

روایات نیز جهتی دیگری از این عدم برقراری عدالت در زمان های گذشته را بیان کرده اند. امام

بالاخره روزی خواهد رسید که بشر قابلیت پیدا کند که دادگستری توانا و بینا بر او حکومت کند و قابلیت پیدا کردن بشر برای چنین حکومتی، عبارت است از تکامل او

باقر علیه السلام فرموده است: « دولت و حکومت ما، آخرین دولت ها و حکومت هاست. حکومت برای هیچ اهل بیتی باقی نمی ماند، مگر اینکه قبل از ما به حکومت رسیده و آن را به نهایت رسانده است، به جهت آنکه هر گاه سیره ما را در حکومت مشاهده کردند، نگویند: اگر ما نیز مالک و عهده دار حکومت بودیم، این چنین حکومت می کردیم. هم چنانکه خداوند متعال می فرماید: " وعاقبت برای پرهیزگاران است"» .(۳) (۴) 

ضرورت اجرای عدالت شبه اخروی در این دنیا
شبهه دیگری که در این زمینه وجود دارد، اینکه چه ضرورتی برای تشکیل این عدالت در سطح گسترده در این دنیاست، اگر در عالم آخرت این عدالت در سطح گسترده پیاده شود ـ که حتماً هم چنین خواهد بود ـ غرض و هدف خلقت تأمین خواهد شد؟ 

در پاسخ این شبهه و اشکال باید به چند نکته توجه داشت:

۱. از آنجا که هدف از خلقت، عبادت و رسیدن به یقین و لقای خداوند معرفی شده است؛ از این رو باید این حکومت در روی زمین و قبل از انقضای دنیا پیاده شود تا هدف غایی خلقت در برهه ای از زمان پیاده شود. 

۲. بشر مخلوق در این دنیا به این نوع حکومت گرایش فطری دارد؛ از این رو باید برای او در این عالم با مقدماتش فراهم گردد. 

۳. از آنجا که قسر(۵) دائم و اکثری محال است؛ از این رو انسان در این عالم طبیعت باید روزی را به خود ببیند که ظلم و تعدی از بین رفته و عدالت و انسانیت جای آن را در سطح گسترده گرفته است. 

۴. تکامل انسان در این دنیا برای او ارزشمند است، نه در عالمی دیگر و از آنجا که انسان طبیعتاً و فطرتاً کمال خواه و کمال جوست، باید زمینه لازم برای سیر کمالی او در سطح گسترده در این عالم فراهم گردد که در عصر ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این خواسته عملی خواهد شد.(۶)

پی نوشت:
۱. توبه: ۳۸.
۲. صدر، سید رضا، راه مهدی علیه السلام، ص ۵۴
۳. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۲.
۴. ر.ک: رضوانی، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۳.
۵. قسر: کسی را به ستم به کاری واداشتن، جبراً وادار کردن کسی به کاری؛ فرهنگ معین، ص ۱۱۲۴.
۶. ر.ک: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۴.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , عدالت , چرایی اجرای عدالت , اجرای عدالت , آخرالزمان , آخرالزمان و عدالت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 10 مهر 1394
عید غدیر خم مبارک

http://s3.picofile.com/file/7729723224/aksgif_ir_eidghadir_%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9_%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D9%85_568.gif

http://s1.picofile.com/file/7979571826/aksgif_ir_eidghadir_%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9_%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D9%85_681.gif



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،عید ،عید غدیر،غدیر،عید غدیر خم،غدیر خم،غدیر خم،عید غدیر خم مبارک، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
عید غدیر خم

http://asrupload.ir/img/images2/ghadir3.jpg

در فرهنگ مسلمانان، بعضی روزها به دلیل برکت و خیری که در آنهاست، عید نامیده شده است. یکی ازاین روزهای والامقام، روز عید غدیر خم، یعنی هیجدهم ذیحجه است که از سوی رسول گرامی اسلام، برترین عید امت لقب گرفته است. حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز در حدیثی، غدیر خم را اتمام حجت خداوند با مسلمانان می داند تا در برگزیدن جانشین رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به انحراف نیفتند.

معنای غدیر

غدیردرلغت به معنای آبگیر است؛ گودالی در بیابان که آب باران در آن گرد آید. در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، محلی است به نام «جُحفه» که در زمان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، کاروانیان حج گذار در آنجا از هم جدا می شدند و به طرف دیار خود می رفتند. در این محل، غدیر خم جای دارد. علت نام گذاری این غدیر به خم، آن است که آبگیر آنجا به شکل خُمِ رنگرزان بوده و برخی قبایل صحرایی، گاه جامه های رنگ کرده خود را در این آبگیر می شسته اند.

خلاصه واقعه غدیر خم

در سال دهم هجرت، رسول خدا صلی الله علیه و آله به حج رفت و احکام آن را به مردم آموزش داد. به هنگام بازگشت از مکه، در استراحتگاه جُحفه و در غدیر خم، به امر خدا مردمان را گرد آورد و در آن مجمع سترگ، امام علی علیه السلام را به جانشینی خود به آنان شناساند و فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست». البته جانشینی علی علیه السلام سال ها پیش در مکه و در جمع خاندان هاشم انجام گرفته بود، ولی در غدیر، به اطلاع عموم رسید.

غدیر؛ تداوم خط نبوت

واقعه غدیر خم که در آخرین سال زندگی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رخ داد و در آن علی علیه السلام به جانشینی آن حضرت صلی الله علیه و آله برگزیده شد، حادثه ای تاریخی نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود. غدیر تنها نام یک سرزمین نیست؛ یک تفکر است. غدیر، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوت خبر می دهد. غدیر، نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه داران امامت است. آری، غدیر خم یک سرزمین نیست؛ چشمه ای است که تا پایان هستی می جوشد؛ کوثری است که فنا برنمی دارد؛ و افقی است بی کرانه و خورشیدی است عالم تاب.

غدیر و سرنوشت اسلام

بدون شک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. در این واقعه، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مهم ترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان می انجامید؛ چنان که خداوندمتعالی درآیه 67 سوره مائده می فرماید: «هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده ای وخداوند تو را از مردم حفظ می فرماید».

حدیث غدیر خم یقینی است.

واقعه غدیر خم، یکی از مسلّم ترین مسائل تاریخ اسلام است و صدها دانشمند از آن یاد کرده اند؛ مانند ابوریحان بیرونی و خواجه نصیرالدین طوسی. فیلسوف معروف، فارابی نیز بر همین اساس، به تحلیل فلسفه «امامت» پرداخته است. ابن سینا نیز به موضوع نص (حدیث صریح غدیر)، در کتاب شفا اهمیت داده است، و آن را بهترین راه برای تعیین جانشین دانسته است. گذشته از علمای بزرگ شیعه که همه موثّق اند و حجت،ده ها و ده ها دانشمند و محدث و مورّخ و مفسر از اهل سنت نیز حدیث غدیر و واقعه آن را نقل کرده اند؛ مانند طبری و ابن اثیر و احمد حنبل.

اگر می شد...

اگر پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سفارش های روز غدیر و موارد مکرر دیگری که پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام را پیشوا معرفی فرموده بود عمل کرده بودند، اسلام جهان گیر می شد و دین خدا بشریت را به راه می آورد و عدالت و دادگری، آفاق تا آفاق گیتی را می گرفت. از اینجاست که همه هوشمندان تاریخ بشر که به گونه ای ازاین واقعه آگاهی یافته اند، از انحرافی که پس از رحلت پیامبر پیش آمد، اظهار تأسف کرده اند؛ از این جمله است ولتر، فیلسوف مشهور فرانسوی. وی تأسف خویش را چنین اظهار کرده است: «آخرین اراده محمد انجام نشد؛ او علی را به جای خود منصوب کرده بود...».

عید غدیر در احادیث

عید خلافت و ولایت

زیاد بن محمد گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا مسلمانان عیدی غیر از عید قربان و عید فطر و روز جمعه دارند؟ فرمود: «آری، روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله ، امیرمؤمنان علی علیه السلام را (به خلافت و ولایت) منصوب کرد».

برترین عید امت

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «روز غدیر خم، برترین عیدهای امت من است، و آن روزی است که خداوند بزرگ دستورداد برادرم، علی بن ابی طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم به دست او هدایت شوند، و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل، و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را دین آنان قرار داد».

عید آسمانی

حضرت امام رضا علیه السلام به نقل از جدّش امام صادق علیه السلام فرمود: «روز غدیر خم، درآسمان مشهورتر از زمین است».

عید پر برکت

امام صادق علیه السلام فرمود: «به خدا قسم اگر مردم فضیلت واقعی روز غدیر را می شناختند، فرشتگان روزی ده بار با آنان مصافحه می کردند. بخشش های خدا به کسی که آن روز را شناخته، قابل شمارش نیست».

روز سپاس و شادی

امام صادق علیه السلام فرمود: «عید غدیر، روز عبادت و نماز و سپاس و ستایش خداست، و روز سرور و شادی است؛ به دلیل ولایت ما خاندان که خدا بر شما منت گذاشت. من دوست دارم شما آن روز را روزه بگیرید».

روز نیکوکاری و بخشش

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «یک درهم دادن به برادران با ایمان و معرفت در روز عید غدیر، برابر هزار درهم (در روزهای دیگر) است؛ بنابراین، در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان».

روز ناله نومیدی شیطان

امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش حضرت باقرالعلوم علیه السلام نقل کرد که فرمود: «شیطان چهار بار ناله نومیدی سر داد؛ روزی که مورد لعن خدا قرار گرفت، روزی که از آسمان به زمین هبوط کرد، روزی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به پیامبری مبعوث شد، و روز عید غدیر خم».

عید غدیر در کلام حضرت امام خمینی رحمه الله

عید همگان

حضرت امام خمینی رحمه الله ، عید غدیر خم را که کاشتن بذر ولایت در جان همه مسلمانان است، مختص گروه خاصی نمی دانست و در این باره می فرمود: «امروز که روز عید غدیر است، از بزرگ ترین اعیاد مذهبی است. این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر علیه السلام را منصوب فرمودند».

ارزش مولا علی علیه السلام

حضرت امام خمینی رحمه الله معتقد بود که بزرگیِ عید غدیر، از وجود با برکت علی علیه السلام است و می فرمود: «مسئله غدیر، مسئله ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مسئله ای پیش بیاورد؛ حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللّه کسی نیست که [آنچه [دلخواه است انجام بدهد، مأمور می کند رسول اللّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن».

الگوی حکومت اسلامی

همه حکومت ها به الگو و نمونه نیاز دارند تا بر اساس آن، رابطه بین حاکم و مردم مشخص شود و حکومت، وظایف خود را به درستی انجام دهد. حضرت امام خمینی رحمه الله بر این عقیده بود که غدیر، الگوی حکومت اسلامی را معیّن کرد. ایشان در این باره می فرمود: «روز عید غدیر، روزی است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تکلیف حکومت را معیّن فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود که حکومت اسلام، نمونه اش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همه جهات مهذّب، در همه جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را می دانستند که به تمام معنا کسی مثل حضرت امیر علیه السلام نمی تواند باشد، لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعی باشداز حکومت ها، تا آخر تعیین فرمودند».

حکومت یا مقام معنوی

گروهی، خام اندیشانه می پندارند که مسئله غدیر، مربوط به مسائل معنوی امام علی علیه السلام است و ربطی به خلافت و حکومت ایشان بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ندارد؛ ولی حضرت امام رحمه الله با ردّ این مدّعا می فرمود: «نصب حضرت امیر به خلافت، این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود». ایشان سپس در ادامه می فرمایند: «اینکه در روایات ما... غدیر را آن قدر ازش تجلیل کرده اند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئله ای است. حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می گوید که: به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست، آنکه هست، اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر علیه السلام و اولاد او می توانستند در صورتی که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد، انجام بدهند؛ لکن فرصت نیافتند».

ولایت کلی

حضرت امام خمینی رحمه الله بر روی مقام ولایت کلّیِ امامان معصوم علیهم السلام خیلی تأکید می کرد. ایشان در سخنان خود، این ولایت را غیر از مسئله خلافت و حکومت می دانست که در عید غدیر خم مطرح شد. به نظر مرحوم امام، این ولایت کلی، همان امامت و از اصول مذهب تشیع است که کسی که به آن معتقد نباشد، تمام اعمال نیک خود را باطل کرده است. ایشان در این مورد می فرمود: «آن چیزی که برای ائمه ما قبل از غدیر... مطرح بوده است، این یک مقامی است که مقام ولایت کلی... [و] امامت است... . اگر کسی... آن ولایت کلی را قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم به جا بیاورد، باطل است؛ این غیر [از] حکومت... [و] از اصول مذهب است».

انحراف بعد از غدیر

پس از واقعه مهم غدیر خم و برگزیدن امام علی علیه السلام به جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله ، عده ای به فاصله اندکی، این مسئله را نپذیرفتند و علی علیه السلام را از خلافت کنار گذاشتند. این کنار گذاشتن معصوم و برگزیدن غیر او، اندک اندک خطی انحرافی پدید آورد؛ به طوری که بعدها معاویه ها و یزیدها خلافت و حکومت را به دست گرفتند و آن را به سلطنت تبدیل کردند. مرحوم امام خمینی، این انحراف ها را سرچشمه گرفتاری های کنونی دنیای اسلام می داند و می فرماید: «انحرافاتی که بعد از غدیر خم پیدا شد و ماها هم غفلت کردیم ـ همه نه ـ بسیاری از ماها، اکثریت شاید غفلت کردند و ما را کناره گیر کردند، نگذاشتند که در امور مسلمین دخالت بکنیم، اسباب این گرفتاری هایی شده است که الان در سرتاسر کشورهای اسلامی داریم می بینیم، در همه جا این مسائل هست... ».

درست زنده نگه داشتن غدیر

شادمانی کردن و مجلس گرفتن در اعیاد اسلامی، عملی نیکوست؛ ولی نیکوتر آنکه، در مورد بزرگی آن عید بیندیشیم. حضرت امام خمینی رحمه الله در مورد درست زنده نگه داشتن عید سعید غدیرخم می فرماید: «زنده نگه داشتن این عید، نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود. اینها خوب است؛ اما مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم. به ما یاد بدهند که غدیر، منحصر به آن زمان نیست؛ غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است، باید روش ملت ها و دست اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است. این است که قابل نصب است؛ والاّ، مقامات معنوی قابل نصب نیست».

غدیر در کلام مقام معظم رهبری

عید غدیر، عید بسیار بزرگ و خاطره عظیم تاریخی است.

در کار غدیر باید هدف را مشخص کرد. بنشینید و واقعا روی مسائل فکر کنید. برای این کار وقت بگذارید.

در کار فرهنگی غدیر، باید مانند علامه امینی و مرحوم سیدشرف الدین کار کرد که الغدیر و المراجعات را تحویل دادند.

کسانی به درد کار غدیر می خورند که اهل این کار باشند؛ کار در مورد غدیر باید عمیق و گسترده باشد.

کار در مورد غدیر، کاری بزرگ و پر جاذبه است.

کار در موضوع غدیر باید پیوسته و دائم باشد و در مورد غدیر باید متخصص تربیت کرد.

عید غدیر، عید ولایت است، عید سیاست است، عید دخالت مردم در امر حکومت است، عید آحاد ملت و امت اسلامی است.

[عید غدیر]، حقیقتا روز بزرگ و عید تعیین کننده و عظیم القدری است.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،عید ،عید غدیر،غدیر،عید غدیر خم،غدیر خم،غدیر خم،عید غدیر خم مبارک، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
ويژگي هاي عصر ظهور (مدينه فاضله اسلامي)

http://s6.picofile.com/file/8198577192/1373024659_.jpg

ويژگي هاي عصر ظهور (مدينه فاضله اسلامي)

مدينه فاضله اسلامي - که در عصر ظهور به دست مهدي آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم بنا مي شود - ويژگي ها و خصايصي دارد که آن را از ساير مدينه هاي بيان شده، ممتاز و جدا مي سازد; که در ذيل به بعضي از آنها اشاره مي شود:

 

» حاکم در عصر ظهور

» حکومت در عصر ظهور

» عدل در عصر ظهور

» علم در عصر ظهور

» ارتباطات در عصر ظهور

» رفاه و آسايش در عصر ظهور

» سفر به فضا در عصر ظهور

 

حاکم در عصر ظهور

پيشرفت ها در عصر ظهور، معلول عواملي است که يکي از آنها وجود رهبري معصوم، پاک و منزه از هر نوع عيب و نقص (از قبيل احساسات حيواني، خشم، غضب بي جا، شهوت، کبر و غرور و خودخواهي) است. او فقط وابسته به خدا است و به همه ملت ها، جمعيت ها و نژادها، با چشم مهرباني و برابري نگاه مي کند و فرقي بين اقوام و قبايل قائل نيست. بين سياه و سفيد، آسيايي و آمريکايي و اروپايي و آفريقايي فرقي نمي گذارد و به همه با ديد يکسان مي نگرد; در حالي که رهبران ديگر دنيا چنين نيستند، و عالي ترين همت آنان، استثمار ديگران و هضم يک جامعه در جامعه قوي تر و کوشش براي يک ملت است. آنها مي خواهند ملتي را فداي ملت ديگر کنند و ذخاير طبيعي ملت ضعيف را به نفع ملت خود تصاحب نمايند.

اما رهبران الهي چون وابسته به جمعيت خاصي نبوده و خود را وابسته به خدايي مي دانند که خالق و رازق همه است، هدفشان آسايش عمومي، آزادي گسترده و تشکيل يک سازمان عالي الهي است که در سايه آن، بشر مانند افراد يک خانواده زندگي کنند و سفيد و سياه باهم برادر و برابر باشند.

آري سرانجام اداره امور جهان، در کف با کفايت صالح ترين افراد بشر قرار خواهد گرفت و به برکت وجود آن حاکم معصوم الهي، بشريت از آسيب ظلم و ستم نجات يافته، از ترس فقر، پريشاني، ناامني هاي گوناگون و بي عدالتي ها آزاد خواهد شد. اينک که عالم به سوي يک آينده درخشان، تکامل روحاني و عقلاني، نظام مستحکم ديني و الهي، عصر صلح و صفا و برادري و همکاري، پيش مي رود. ما نيز به اميد آن عصر نوراني، با نشاط فراوان و دلي زنده پا برجا ايستاده و انجام وظيفه مي کنيم و تنها آرزوي ما، زندگي در پناه حکومت آن راد مرد عالم بشريت حضرت مهدي (عج) است.

 

حکومت در عصر ظهور

حکومتي که در مدينه فاضله اسلامي و در عصر حاکميت امام مهدي (عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حکومت هاي موجود در عالم فرق دارد. حاکم، نوع حکومت، قوانين و نظامات جاري در آن، هيچ شباهتي با حکومت هاي موجود در عالم ندارد: نوع حکومتش، الهي و بر مبناي ايمان به خداي يگانه و توحيد خالص است و هدفش متحد کردن جماعت ها و ملت ها، برداشتن ديوارهاي امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار کردن توحيد کلمه، ايجاد همکاري و ارتباط بين مردم است. حاکم آن نيز امام معصوم، احيا کننده شريعت نبوي و مجري قوانين اسلامي و دستورات الهي است. اسلام مي خواهد تمام اختلافات و جدايي ها را که به نام هاي گوناگون پديد آمده، به وسيله عقيده توحيدي، از ميان بردارد. تمامي اختلافات نژادي، طبقاتي، ملي، وطني، جغرافيايي، مسلکي، حزبي و زباني بايد از ميان برود و سبب امتياز، افتخار و اعتبار نباشد و حتي در آن حکومت، اختلاف ديني هم بايد کنار گذاشته شود و همه، در زير پرچم اسلام تسليم فرمان خدا باشند. اين همان حکومت واحد جهاني است که کره زمين با يک حاکم، يک نوع حکومت و با يک شيوه و روش عادلانه اداره مي شود. اسلام براي بشر چنين حکومتي را پيش بيني کرده و در حدودي که وظيفه تشريع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملي شدن آن را موکول به آماده شدن زمينه کامل آن کرده است. اساسا حفظ يک انسان کامل به عنوان ولي الله الاعظم و نگه داري آن در پشت پرده غيبت، براي تشکيل چنان حکومت واحد جهاني است; زيرا تشکيل چنان حکومتي، از عهده انسان هاي عادي خارج است.

 

عدل در عصر ظهور

در اسلام، مساله عدل، از روز نخست در تمام زمينه ها مورد توجه و عنايت بوده است; از بعد عقيدتي و ديني گرفته تا بعد فقهي و اجتماعي، از قرآن و سنت بر مي آيد که عدل و مظاهر آن، پسنديده و موجب خشنودي حضرت حق است; اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگي و اقامه آن در سطح وسيع اجتماعي است; يعني، مردم آن قدر به رشد معنوي و کمال روحي نايل گردند که تمام افراد يا حداقل اکثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به اجرا گذارند.

پيامبران الهي، در ماموريت آسماني خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بين همه انسان ها بوده اند و مي خواستند مردم را طوري تربيت کنند که آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن که به زور و قدرت حاکم به عدالت تن دهند. قرآن کريم مي فرمايد: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات وانزلنا معهم الکتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط ». [1] .

از اين آيه استفاده مي شود که پيامبران مي خواستند، مردم را طوري تربيت کنند تا خود، قيام به قسط نمايند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «ليقوم الناس بالقسط » و نفرمود: «ليقيموا الناس بالقسط » تا معنايش اين باشد که پيامبران به عنوان حاکم عادل، مانند ساير زمامداران عادل، مردم را با نيروي نظامي و انتظامي و قدرت هاي اجرايي، به رعايت عدل وا دارند; زيرا فرق است بين اين که حاکمي خود عادل باشد و بخواهد در حکومت او عدل اجرا شود و به کسي ستم نگردد و بين آن که مردم در جامعه، از نظر کمالات و درک عقلاني به جايي برسند که خود اقامه عدل نمايند و بفهمند که عدل برتر از ظلم است و در آنان کششي نسبت به ظلم نباشد.

به هر حال در اسلام و تعاليم الهي، عدل از جايگاه رفيعي برخوردار است تا جايي که همه انسان ها مامور شده اند در تمام زمينه هاي زندگي خود - در اصول و فروع، در نظام اجتماعي و اقتصادي، سياسي و نظامي، در گفتار و کردار و... عدالت را مراعات کنند:

«اعدلوا هو اقرب للتقوي; [2]  عدالت ورزيد که عدالت به تقوا نزديک تر است ».

و «اذا قلتم فاعدلوا; [3]  وقتي سخن گفتيد به عدالت سخن گوييد».

و «ان الله يامر بالعدل و الاحسان; [4]  خداي متعال به عدل و احسان امر مي کند».

و «و لا يجرمنکم شنان قوم علي ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوي;...». [5] .

رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرموده است:

«من لم يحمد عدلا و لم يذم جورا فقد بارز الله تعالي بالمحاربة; [6]  هر کس عدل را تمجيد نکند و از جور و بيداد مذمت ننمايد، به جنگ با خداي تعالي برخاسته است ».

آيات و روايات درباره شرافت، عظمت و اهميت «عدالت » به قدري زياد است که از گنجايش اين نوشتار خارج است.

بنابراين کلمه عدل، واژه غريبي نيست; اما حقيقتي قريب هم نيست. بشر در طول تاريخ زندگي خود، همواره منتظر بوده که روزي، اين خواب تعبير شود و عدل در جوامع بشري حاکم گردد. انسان هاي بسياري نيز با انديشه عدل و عدالت خواهي، به فکر تعبير اين رؤياي شيرين بشري بر آمده و تلاش بسيار کرده اند; اما تلاش آنان در بيشتر موارد کم ثمر يا بي ثمر مانده و عدالت در معناي حقيقي آن، همچنان در عالم رؤيا باقي مانده است. وه چقدر سخت است تعبير نشدن اين رؤياي شيرين و دلپذير! رؤيايي که تمامي اجزاي وجود انسان، در طول تاريخ، با آن عجين بوده و نگاه پر انتظار او، در تعبير آن خسته و کم سو گشته است.

با همه اين احوال، هيچ گاه آرزوي تعبير شدن اين رؤيا، در اعماق دل و جان انسان ها به ياس و نااميدي تبديل نشده است; اما هر چه بر شماره اوراق تاريخ افزون مي گردد، از شماره انتظار ما کاسته مي شود و اين همان چراغ اميدي است که قرن ها در دل انسان ها، به عشق آمدن آن منجي، روشن و فروزان است. به عشق او که نامش «عدل » است:

«السلام علي العدل المشتهر» و «اللهم صل علي ولي امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر». [7] .

دو چيز از شاخصه هاي اصلي حکومت او است:

1. حکومت واحد جهاني که تنها او است که چنين حکومتي را ايجاد مي کند.

2. عدل جهاني که تنها در جامعه اي که او تشکيل مي دهد و خود در راس آن قرار مي گيرد، عدل با تمام ابعادش گسترده مي شود. همان گونه که حکومت او جهاني است، عدل او نيز گسترده و جهاني است و در روايات، اين شاخصه از ساير شاخصه هاي ديگر کومت حضرت مهدي (عج)، بارزتر و بيشتر مورد توجه قرار گرفته است.

«يملا الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا».

رسول خدا در حديثي فرمود: «ابشرکم بالمهدي يبعث في امتي علي اختلاف من الناس و زلازل فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض...; [8] .

مژده مي دهم شما را به مهدي که او در امت من، به هنگام اختلاف و سختي ها بر انگيخته مي شود. پس زمين را پر از قسط و عدل مي سازد; همان طوري که از جور و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمين از او راضي مي شوند و...».

بنابراين در مدينه فاضله اسلامي و در عصر ظهور آن منجي عالم، عمدتا از عدل و قسط سخن به ميان مي آيد. دامنه عدالت او تا اقصي نقاط منازل و زواياي ناپيداي جامعه، گسترده مي شود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانه هاي مردمان نفوذ مي کند و مامن و مسکن وجود آنان را سامان مي بخشد. [9] .

در حکومت آن حضرت هيچ ويژگي به اندازه «عدل و قسط »، برجستگي و روشني ندارد و مردم آن حضرت را عمدتا از عدل او مي شناسند و الآن نيز آنچه در اولين لحظه از نام مبارک او در ذهن خطور مي کند، عدل او است.

 

علم در عصر ظهور

عصر ظهور، زمان گسترش و شکوفايي علم و دانايي است، و مدينه فاضله اسلامي، شهر علم و دانش است. با آمدن منجي عالم، همان گونه که ظلم و بيداد جاي خود را به عدل و دادگري مي سپارد، و نابساماني هاي اجتماعي به سامان مي گرايد; جهل و ناداني نيز جاي خود را به علم و دانايي مي دهد و جهان از نور عقل و دانش آکنده مي شود. علوم و دانش هايي که در طول اعصار و قرون در پشت پرده ها مکنون مانده بود، ابراز مي گردد و مرز دانايي و يادگيري تا سراپرده منازل و اعماق وجود تک تک انسان ها، گسترش مي يابد.

امام صادق عليه السلام در اين باره فرموده است:

«العلم سبعة وعشرون حرفا فجميع ما جائت به الرسل حرفان، فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرين حرفا فبثها في الناس و ضم اليها الحرفين حتي يبثها سبعة و عشرين حرفا; [10] .

علم و دانش 27 حرف است و 27 شعبه و شاخه دارد. تمام آنچه پيامبران الهي براي مردم آوردند، دو حرف بيش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناخته اند. اما هنگامي که قائم ما قيام کند. 25 حرف و شاخه و شعبه ديگر را آشکار و در ميان مردم منتشر مي سازد و دو حرف ديگر را با آن ضميمه مي کند تا 27 حرف کامل و منتشر گردد».

اين حديث به روشني، جهش فوق العاده علمي عصر انقلاب مهدي (عج) را مشخص مي سازد; يعني، تحول و پيشرفتي به ميزان بيش از دوازده برابر، نسبت به تمامي علوم و دانش هايي که در عصر همه پيامبران راستين به بشريت اعطا شده است، پيش مي آيد و درهاي تمامي رشته ها و شاخه هاي علوم مفيد و سازنده، به روي انسان ها گشوده مي شود و راهي را که بشر طي هزاران سال پيموده، به ميزان بيش از دوازده برابر آن در اندک زماني پيموده مي شود.

حضرت امام باقر عليه السلام نيز فرموده است:

«اذا قام قائمنا وضع الله يده علي رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم; [11] .

هنگامي که قائم ما قيام کند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان مي گذارد و عقول آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده تکميل مي کند».

بدين ترتيب، در پرتو ارشاد و هدايت حضرت مهدي (عج) و در زير دست عنايت او، مغزها در مسير کمال به حرکت در مي آيد و انديشه ها شکوفا مي شوند. کوته بيني ها، تنگ نظري ها و افکار پست و پليد - که سرچشمه بسياري از تضادها و برخوردهاي خشونت آميز اجتماعي است ، برطرف مي گردد. مردمي بلند نظر، با افکاري باز و سينه هايي گشاده و همتي والا و بينشي وسيع، پرورش مي يابند، لذا هر 27 حرف علم پياده مي شود.

 

ارتباطات در عصر ظهور

در عصر ظهور، به جهت جهش علمي و پيشرفت فن آوري و صنعت، وسايل ارتباطات و اطلاعات آن قدر پيشرفته خواهد بود که دنيا را همچون کف دست نشان مي دهد و براي آگاهي به اقصي نقاط کشور، نيازي به وسايل و ابزار ارتباطي امروزي نيست. از اين رو حکومت مرکزي، نسبت به کل عالم - که تحت حکومت واحد او هستند - تسلط کامل دارد و به موقع و بدون فوت وقت، وارد عمل شده، مشکل را حل مي کند و هرگونه توطئه و فساد را در نطفه خفه مي سازد. بين امام مهدي (عج) و مردم، نامه رساني وجود ندارد و مردم در هر نقطه اي از کره زمين، امام را مشاهده مي کنند و امام با آنان سخن مي گويد. اين مساله، اختصاص به امام و رعيت ندارد; بلکه مردم عادي نيز با همديگر سخن مي گويند و همديگر را مشاهده مي کنند، در حالي که يکي در مشرق عالم و ديگري در مغرب آن است.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

«ان قائمنا اذا قام مد الله لشيعتنا في اسماعهم و ابصارهم حتي لا يکون بينهم و بين القائم عليه السلام بريد، يکلمهم فيسمعون، و ينظرون اليه و هو في مکانه; [12] .

هنگامي که قائم ما قيام کند، خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مي کند که ميان آنان و آن حضرت (رهبر و پيشوايان) نامه رسان نخواهد بود، با آنها سخن مي گويد و آنان سخنش را مي شنوند و او را مي بينند; در حالي که او در مکان خويش است  [و مردم در نقاط ديگر جهان]».

وسايل انتقال صدا و تصوير، به طور همگاني، ساده و آسان در اختيار همه پيروان او قرار مي گيرد; آن چنان که چيزي به نام اداره پست در آن عصر، چيز زايدي به حساب مي آيد و مسائل جاري آن حکومت، بدون نياز به کاغذ بازي، حل و فصل مي شود; زيرا همه دستورها و برنامه ها با سيستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا مي شود.

امام صادق عليه السلام، در گفتار ديگري اين حقيقت را به طور بارزي تکميل فرموده است:

«ان المؤمن في زمان القائم و هو بالمشرق ليري اخاه الذي في المغرب وکذا الذي في المغرب يري اخاه الذي بالمشرق; [13] .

مؤمن در زمان حضرت مهدي (عج) در حالي که در مشرق است برادر خود را در مغرب مي بيند و همچنين کسي که در مغرب است، برادرش را در مشرق مشاهده مي کند».

بنابراين ارتباط مستقيم نه تنها در سطح حکومت; بلکه در ميان عموم نيز عملي مي شود. در اين زمان پيوندهاي ظاهري، جسماني و معنوي دل ها را استحکام مي بخشد، به گونه اي که جهان به راستي به شکل يک خانه و مردمش همچون اهل يک خانواده در مي آيند.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

«اذا تناهت الامور الي صاحب هذا الامر رفع الله تبارک وتعالي له کل منخفض من الارض وخفض له کل مرتفع حتي تکون الدنيا عنده بمنزلة راحته فايکم لو کانت في راحته شعرة لم يبصرها; [14] .

وقتي کارها به صاحب اصلي ولايت  [حضرت مهدي عليه السلام] برسد، خداوند هر نقطه فرورفته اي از زمين را براي او مرتفع و هر نقطه مرتفعي را پايين مي برد. آن چنان که تمام دنيا نزد او به منزله کف دستش خواهد بود. کدام يک از شماها اگر در کف دستش مويي باشد، آن را نمي بيند؟»

طبق اين حديث در عصر ظهور، يک سيستم نيرومند و مجهز، براي انتقال تصويرها به وجود خواهد آمد که شايد تصور آن امروزه براي ما مشکل باشد. تمام جهان به منزله کف دست خواهد شد و پستي و بلندي هاي زمين، مانع از رؤيت موجودات روي زمين نخواهد بود. البته بدون يک چنين سلطه اطلاعاتي و ارتباطي بر تمام کره زمين، حکومت واحد جهاني و صلح، امنيت و عدالت به طور همه جانبه، امکان پذير نخواهد بود. براي اداره چنان حکومتي، امکانات زيادي لازم است که خداوند آنها را در اختيار او و تشکيلاتش قرار مي دهد.

امام باقر عليه السلام نيز فرموده است:

«انما سمي المهدي لانه يهدي الي امر خفي حتي انه يبعث الي رجل لا يعلم الناس له ذنب فيقتله حتي ان احدکم يتکلم في بيته فيخاف ان يشهد عليه الجدار; [15] .

حضرت مهدي (عج) از اين جهت مهدي ناميده شده است که به امور مخفي و پنهان هدايت مي شود، تا آن جا که گاه او به سراغ کسي مي فرستد که مردم او را بي گناه دانسته و به قتل مي رساند  [زيرا از گناه نهاني او همانند قتل نفس که موجب قصاص است آگاه است] و تا آن جا که برخي از مردم هنگامي که درون خانه خود سخن مي گويند، مي ترسند ديوار بر ضد آنها شهادت دهد».

اين حديث نيز گواه آن است که در آن عصر، نيکان و پاکان در نهايت آزادي به سر مي برند; خلافکاران چنان تحت کنترل اند که ممکن است امواج صوتي آنان، با وسايل پيشرفته اي از ديوار خانه هايشان باز گرفته شود و به هنگام لزوم، مي توان فهميد که آنها در درون خانه چه گفته اند؟!

گفتني است که اين پيشرفت هاي عظيم، محصول تکامل علمي عصر بعد از ظهور است، نه اعجاز; زيرا زندگي بشر در اين عالم، بايد مطابق سنت هاي طبيعي باشد; نه اعجازي که امري استثنايي و براي موارد ضروري و فوق العاده است، آن هم در مسير اثبات حقانيت دعوت نبوت يا امامت.

 

رفاه و آسايش در عصر ظهور

مدينه فاضله اسلامي، در حقيقت آرمان شهر آسايش و رفاه همگاني است. رفاه و تنعم به گونه اي خواهد بود که ديگر نيازمندي در سطح جامعه يافت نمي شود; چون توزيع عادلانه منابع و ثروت جايي براي فقر و طبقه ضعيف باقي نمي گذارد. در آن جامعه، مانند جوامع کنوني عمل نمي شود که بيش از هشتاد درصد ثروت، در دست کمتر از بيست درصد و بيست درصد آن در دست هشتاد درصد مردم باشد و در نتيجه طبقه مرفه و فقير پيدا شود.

به علاوه در آن عصر، به جهت اجراي عدالت، نه آسمان از ريزش برکات خود بر مردم دريغ مي ورزد و نه زمين امساک مي کند; بلکه هرچه دارند در اختيار بشر قرار مي دهند. از اين رو در شهر عدالت که حقوق انسان ها محور توجه و برنامه ريزي است، بالطبع بذر اين توجه، محصولي چون رفاه و برخورداري همگاني از موهبت هاي الهي را در پي خواهد داشت. اين موضوع در روايات اهل بيت عليهم السلام به خوبي تبيين شده است:

«انه يبلغ سلطانه المشرق والمغرب وتظهر له الکنوز ولايبقي في الارض خراب الا يعمره; [16] .

حکومت او شرق و غرب جهان را فرا مي گيرد و گنج هاي زمين براي او ظاهر مي شود و در سرتاسر جهان جاي ويراني باقي نخواهد ماند; مگر اين که آن را آباد خواهد ساخت ».

امام صادق عليه السلام فرمود: «اذا قام القائم حکم بالعدل وارتفع في ايامه الجور وآمنت به السبل واخرجت الارض برکاتها ورد کل حق الي اهله... و حکم بين الناس بحکم داود وحکم محمد صلي الله عليه و آله وسلم فحينئذ تظهر الارض کنوزها وتبدي برکاتها ولايجد الرجل منکم يومئذ موضعا لصدقته ولا لبره لشمول الغني جميع المؤمنين...; [17] .

وقتي که قائم قيام کند، حکومت را براساس عدالت قرار مي دهد و ظلم و جور در دوران او برچيده مي شود و جاده ها در پرتو وجودش، امن و امان مي گردد، و زمين برکاتش را خارج مي سازد و هر حقي به صاحبش مي رسد، و در ميان مردم، همانند داود و محمد صلي الله عليه و آله حکم و داوري مي کند. در اين هنگام زمين گنج هايش را آشکار مي سازد و برکات خود را ظاهر مي کند و کسي موردي را براي انفاق و صدقه و کمک مالي نمي يابد; زيرا همه مؤمنان بي نياز و غني خواهند شد...».

بيان ظاهر شدن برکات زمين و خارج شدن گنج ها، نشان مي دهد که هم مساله زراعت و کشاورزي به اوج ترقي خود مي رسد و هم تمام منابع زير زميني، کشف و مورد استفاده قرار مي گيرد. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا مي رود که در هيچ جامعه اي، فقيري پيدا نمي شود و همه به سر حد بي نيازي و خود کفايي مي رسند.

امام علي عليه السلام فرمود: «يزرع الانسان مدا، يخرج له سبعماة مد کما قال الله تعالي کمثل حبة انبتت سبع سنابل في کل سنبلة ماة حبة والله يضاعف لمن يشاء; [18]   [در عصر حضرت مهدي] انسان يک مد مي کارد و هفتصد مد برداشت مي کند، چنان که مضمون آيه شريفه قرآن است ».

رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمود:

و يخرج له الارض افلاذ کبدها ويحثوالمال حثوا ولايعده عدا; [19] .

زمين در آن عصر قطعات کبد خود را براي او بيرون مي فرستد و او ثروت بدون شماره و محاسبه در ميان مردم پخش مي کند.»

رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمود:

«ابشرکم بالمهدي يملا الارض قسطا کما ملئت جورا وظلما، يرضي عنه سکان السماء والارض يقسم المال صحاحا فقال رجل ما معني صحاحا؟ قال: بالتسوية بين الناس، ويملا قلوب امة محمد غني ويسعهم عدله حتي يامر مناديا ينادي يقول: من له بالمال حاجة فلايقوم من الناس الا رجل واحد ثم يامر له بالمال فياخذ ثم يندم ويرد; [20] .

شما را به ظهور حضرت مهدي عليه السلام بشارت مي دهم که زمين را پر از عدالت مي کند، همان گونه که پر از جور و ستم شده است. ساکنان آسمانها و زمين از او راضي مي شوند و اموال و ثروت ها را به طور صحيح تقسيم مي کند. شخصي پرسيد تقسيم صحيح ثروت چيست؟ فرمود: به طور مساوي در ميان مردم تقسيم شود و دل هاي پيروان محمد را پر از بي نيازي کند و عدالتش همه را فراگيرد، تا آن جا که دستور دهد کسي با صداي بلند صدا زند که هر کس نياز مالي دارد، برخيزد. هيچ کس جز يک نفر بر نمي خيرد، سپس امام دستور مي دهد مال قابل ملاحظه اي به او بدهند; اما او به زودي پشيمان مي شود که چرا آزمند و حريص بوده است و مال را بر مي گرداند».

 

سفر به فضا در عصر ظهور

در عصر ظهور، به جهت وسايل فوق مدرني که در اختيار مردم قرار مي گيرد، سفر به فضا و کرات بالا، همانند سفرهاي زميني امري عادي خواهد شد. البته روايات اين باب، سفر به آسمان ها را براي خود آن حضرت مي دانند; لکن ظاهرا وضع آن زمان، به گونه اي خواهد بود که سفر به آسمان ها همانند سفر از قاره اي به قاره ديگر در عصر ما بوده و امکانات سفر به فضا، در اختيار همه قرار خواهد گرفت; يعني، زندگي بر روي زمين در آن مدينه فاضله، وارد مرحله جديدي خواهد شد که به طور کلي با وضعيت گذشته فرق دارد. همان گونه که امروزه بشر به پيشرفت هايي در صنايع و نرم افزار ست يافته که اگر در گذشته گفته مي شد، پذيرش آن تنها از طريق اعجاز مورد قبول واقع مي شد. از اين رو پيشرفت هاي آن عصر براي مردم امروز ما، به آساني قابل قبول نيست و عده اي هم آن را از باب اعجاز حضرت مهدي (عج) قبول مي کنند.

امام باقر عليه السلام در همين رابطه مي فرمايد:

«ذخر لصاحبکم الصعب، قلت: وما الصعب؟ قال ما کان من سحاب فيه رعد وصاعقة او برق، فصاحبکم يرکبه، اما انه سيرکب السحاب ويرقي في الاسباب اسباب السماوات السبع و الارضين السبع; [21] .

براي صاحب و سرور شما حضرت مهدي عليه السلام آن وسيله سرکش ذخيره شده است. راوي مي گويد: گفتم: منظور از وسيله سرکش چيست؟ امام فرمود: ابري است که در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است. او بر اين وسيله سوار مي شود، آگاه باشيد او به زودي بر ابرها سوار مي شود و به آسمان ها و زمين هاي هفتگانه صعود مي کند».

مسلما منظور از ابر، اين ابر معمولي نيست; چون ابرهاي معمولي وسيله اي نيستند که بتوان با آنها سفر فضايي کرد; زيرا آنها در جو زمين در حرکت اند و با زمين فاصله چنداني ندارند و نمي توانند از آن بالاتر روند. پس منظور وسيله فوق العاده سريعي است که در آسمان، به صورت توده اي فشرده از ابر به نظر مي رسد و غرشي همانند رعد و قدرت و شدتي همچون صاعقه دارد. به هنگام حرکت، دل آسمان را با نيروي فوق العاده خود، مي شکافد و به پيش مي رود و مي تواند تا هر نقطه اي از آسمان حرکت کند.

بدين ترتيب، آن وسيله اي فوق مدرن بوده و شبيه آن در وسايل کنوني وجود ندارد و از تصور ما بيرون است.

 

پي نوشته ها :

[1] سوره حديد، 25.

[2] مائده، آيه 8.

[3] انعام، آيه 152.

[4] نحل، آيه 90.

[5] مائده، آيه 8.

[6] اسدالغابة، ج 4، ص 408.

[7] مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح.

[8] معجم الاحاديث الامام المهدي، جلد 1، ص 92.

[9] بحارالانوار، ج 52، ص 362.

[10] همان، ص 336.

[11] همان، ص 328.

[12] منتخب الاثر، ص 483.

[13] بحارالانوار، ح 52، ص 391.

[14] همان، ص 328.

[15] همان، ص 390.

[16] منتخب الاثر، ص 482.

[17] بحارالانوار، ج 52، ص 338.

[18] عقد الدرر، فصل 7، ص 211.

[19] منتخب الاثر، ص 168.

[20] معجم الاحاديث الامام المهدي، ج 1، ص 95.

[21] بحارالانوار، ج 52، ص 321.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی،عصر ظهور،ظهور،عصر،مدینه اسلامی، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 9 مهر 1394
اگه ...



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , عکس نوشته , عکس نوشته مهدوی , دیدن امام زمان , قسمت برای دیدار امام زمان , گوشی , جهان امروز , , عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 8 مهر 1394
بعد از ظهور می فهمیم چقدر برای حسین(ع) کم کار کرده ایم!

http://www.b-entezar.ir/wp-content/uploads/2015/09/5678.jpg

بعد از ظهور می فهمیم چقدر برای حسین(ع) کم کار کرده ایم!

 

اگر افراد قربانی ندهند تعلق خاطر به حیات آخرت پیدا نمیکنند. در واقع اگر می خواهی به آخرت ایمان بیاوری باید قربانی بدهی. با قربانی دادن پیوند با خدا برقرار می شود. متاسفانه دین حداقلی آفت زمانه ما شده است اگر میخواهی از دین بگویی باید همه آن را بگویی.

 

 

در دینداری باید نگاهمان را درست کنیم یا حاضر به دادن قربانی هستیم یا خیر!

 

 اگر افراد قربانی ندهند تعلق خاطر به حیات آخرت پیدا نمیکنند. در واقع اگر می خواهی به آخرت ایمان بیاوری باید قربانی بدهی. با قربانی دادن پیوند با خدا برقرار می شود. متاسفانه دین حداقلی آفت زمانه ما شده است اگر میخواهی از دین بگویی باید همه آن را بگویی.

 

حجت الاسلام پناهيان گفتند : پذیرش ولایت امر سهل و ساده ای نیست . خیلی ها محب حضرت علی(ع) بودند ولی ولایت او را قبول نداشتند. معاویه برای شهادت حضرت علی (ع) گریه کرد! این نشان می دهد که پذیرش ولایت چقدر مشکل است. اگر پذیرش ولایت امر ساده ای بود 1400 پیامبر پشت در امر ولایت متوقف نمی ماند .

 

عامل آسان شدن امر ولایت برای ما شیعیان این است که ولی خدا خودش قربانی شد. ولایت پذیری سخت است ولی چون ولی خدا قربانی شد ولایت پذیری اش راحت می شود .امیرالمومنين بزرگ قربانی امر ولایت است. یکی از دلایل محبوبیت نصر الله پدر شهید بودنش است چرا که مردم می فهمند که او در راه خدا قربانی داده است .

 

از پیامبر(ص) پرسیدند: شقی ترین فرد در طول تاریخ تا آن زمان چه کسی بود ؟ پاسخ دادند : کسی که دلش آمد ناقه حضرت صالح(ع) را بکشد. بعد از ایشان پرسیدند شقی ترین فرد بعد از این  چه کسی خواهد بود ؟ فرمودند : آنکس که ضربه شمشیر به علی (ع) می زند .

در واقع شقی نیمه دوم تاریخ از شقی نیمه اول پیروی کرد . زمانی که امیر المومنین(ع) را به شهادت رساندند شهادت فرزندان علی (ع) سهل شد .

 

در حادثه غدیر با معرفی امیر المومنین ، علی (ع) را به قربانگاه فرستادند به خاطر همین برای پیامبر سخت بود که او را معرفی کند . در داستان فرزندان آدم؛ هابیل فقط قربانی اش پذیرفته شد که قابیل او را به قتل رساند اگر خود او پذیرفته شده بود چه اتفاقی می افتاد؟

در غدیر خود حضرت علی(ع)  پذیرفته شد و مردم با اینکه می دانستند، علی(ع) را به شهادت می رساند ولی باز به امیر المومنین حسادت می کردند .

 

امام زمان ولایت خودشان را چگونه آسان می کنند ؟!

 

امام زمان ولایت خودشان را چگونه آسان می کنند؟! با این جمله که من فرزند قربانی بزرگ حسین(ع) هستم .

 

حجت الاسلام پناهیان به تبیین وظیفه افراد در قبال نهضت امام حسین(ع) پرداخته و گفتند:  این وظیفه است که با اینترنت دریچه ای از حسین(ع) را در حد خودمان از اباعبدالله(ع) بر جهانیان باز کنیم. امام حسین (ع) واسطه بین ما و امیر المومنین هستند . اباعبد الله موضوع شناخته شده ای برای ما نیستند ما بعد از ظهور می فهمیم چقدر برای حسین کم کار کرده ایم!

 

امام زمان(عج) بعداز ظهور فریاد میزنند: الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا. آن زمان می فهمیم چقدر برای معرفی حسین(ع) به جهان کم کار کرده ایم .

یک آه کشیدن برای حسین جهان را به آتش می کشد ، به اندازه یک بال مگس اشک بریزی برای حسین بهشت بر تو واجب می شود . آن لحظه های نورانی که یاد اباعبدالله می کنیم آن لحظه ها فقط موجب سعادت ما خواهد شد .

 

به حضرت علی(ع) گفتند: فلانی خیلی به یاد شماست امیرالمونین دعایشان کردند و فرمودند: اللهم ارزقه شهاده فی سبیلک! این گونه او قربانی راه علی شد .

روایت است که می فرمایند از عید غدیر بود که مصائب امت رسول الله آغاز شد از آنجا بود که شهادت اباعبدالله بسته شد.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، ظهور, امام حسین, امام علی, ولایت, ولایت مداری، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 8 مهر 1394
آیا قاتلان امام حسین به دست امام زمان کشته می شوند؟

http://img1.tebyan.net/big/1392/01/1223515617615614618017716152913817112851160.jpg

آیا قاتلان امام حسین به دست امام زمان کشته می شوند؟

از اخبار اهل بیت (ع) چنین استفاده مى شود که امام زمان(عج) اولادزاده هاى قاتلان حضرت سید الشهدا(ع) را که به ظلم و ستم پدران و اجداد خود راضى هستند، و به آن افتخار کرده و از روى نیت و گفتار و عمل به آنها شریک باشند، خواهد کشت.

 

اما نسبت به قاتلان آن حضرت دلیل قطعى به ما نرسیده که آنها را زنده مى فرماید و از آنها انتقام مى کشد. اگر چه در روایات بسیارى که درباره رجعت وجود دارد، آمده است که خداوند عده اى از کفار را زنده مى فرماید تا سلطنت آل محمد(ص) را ببینند، و از آنها انتقام کشیده مى شود، و ممکن است قاتلان سیدالشهداء(ع) هم جزء آنها باشند.

بنابراین ازجمله روایاتى که به انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین(ع) تصریح دارد، روایتى است که ابوحمزه ثمالى نقل مى کند که: از امام باقر(ع) پرسیدم: یابن رسول الله! مگر شما ائمه، همه (قائم) نیستید؟ فرمود: بلى. عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان(ع) را (قائم) نامیده اند؟ فرمود: (چون جدم امام حسین(ع) شهید گردید، فرشتگان، به درگاه الهى نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا قاتلان بهترین بندگانت، و زاده اشرف برگزیدگانت را به حال خود وامى گذارى؟ خداوند به آنها وحى فرستاد که اى فرشتگان من! آرام گیرید به عزت و جلالم سوگند از آنها انتقام خواهم گرفت، هرچند بعد از گذشت زمان ها باشد. 

آنگاه پروردگار عالم، امامان از اولاد سیدالشهدا(ع) را به آنها نشان داد و فرشتگان مسرور و شاد گشتند، یکى از آنها ایستاده بود و نماز مى خواند، خداوند فرمود: (بذلک القائم انتقم منهم) یعنى، به این قائم از آنها انتقام مى گیریم). (۱) 
پی نوشت:
(۱) علل الشرایع، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۲۹.



:: برچسب‌ها: ظهور،مهدویت،منجی،آخرالزمان،منتظران مهدی،مهدی موعو،نور تولی، امام حسین, امام زمان, قاتلان امام حسین, قائمT ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : چهار شنبه 8 مهر 1394